نام پژوهشگر: صدیقه نبی‌ئیان

بررسی تأثیر صادرات بر اشتغال در زیربخش های کشاورزی ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1392
  فرحناز شهریاران   صدیقه نبی ئیان

بخش کشاورزی از مهمترین بخشهای اقتصاد کشور است که به دلیل عوامل تولید بسیار، از جمله نیروی کاری که در این بخش حضور دارند و همچنین به سبب دارا بودن توان درآمد زایی ارزی و تأمین امنیت غذایی، همواره مورد توجه محققان و اقتصاددانان بوده است. این مطالعه تأثیر متغیر صادرات بر تقاضای نیروی کار و اشتغال در زیربخشهای کشاورزی ایران شامل زراعت و باغبانی، دامپروری، شیلات و جنگلداری، در دوره 1389-1371 مورد بررسی قرار داده است. به این منظور ابتدا روند رشد صادرات و اشتغال در زیربخشهای یاد شده مورد بررسی و مقایسه قرار داده شدند و سپس با استفاده از رهیافت دادههای تابلویی، الگوی مورد نظر برای بررسی تأثیرات متغیر صادرات بر اشتغال در زیربخشها برآورد شده است و نتایج حاصله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج برآورد مدل، متغیر صادرات در زیربخشها، به جز دامپروری، تأثیرات مثبت و معنی داری داشته است و تنها در زیربخش دامپروری این تأثیر منفی و از لحاظ آماری معنی دار بوده است. با توجه به نتایج پژوهش، حمایت و نظارت دولت و سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی در این بخش می تواند امری مهم و تأثیر گذار در جهت افزایش توان صادراتی و اشتغالزایی بخش کشاورزی و زیربخشهای آن باشد.

بررسی مزیت نسبی تولید گوشت مرغ در استان کرمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1392
  مریم نیک روان   محمد سالارمعینی

توجه به مزیت نسبی فعالیت های اقتصادی، یکی از جنبه های مهم برنامه ریزی اقتصادی است. صنعت مرغداری در ایران بیشترین حجم سرمایه را پس از نفت به خود اختصاص داده است، با این حال هنوز نتوانسته جایگاه شایسته ای در اقتصادکشور داشته باشد. استان کرمان در تولید گوشت مرغ مقام نوزدهم را در ایران به خود اختصاص داده است و احداث بیشتر مرغداری در این استان باعث ایجاد اشتغال می شود. با استفاده از ماتریس تحلیل سیاستی، تاثیر سیاست های دولت بر تولید گوشت مرغ و همچنین وجود مزیت نسبی در تولید گوشت مرغ در سال 1392 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که در شرایط کنونی گوشت مرغ در استان کرمان دارای مزیت نسبی است و شاخص های drc برابر 0/32، ucs برابر0/64، nsp برابر 4392/89، npi برابر0/66، npc برابر0/68، epc برابر 0/85، ucd برابر 0/92 و ucx برابر0/62 می باشد. بررسی شاخص های حمایتی نشان می دهد که دولت در زمینه نهاده های قابل تجارت و نهاده آب، به مرغداران یارانه پرداخت کرده و از تولید محصول حمایتی صورت نگرفته است. ولی درکل، سیاست های دولت و شرایط بازار داخلی بر اساس شاخص حمایت موثر به زیان تولیدکننده بوده است. در نتیجه حذف حمایت ها گام موثری در جهت هدفمندی یارانه ها می باشد. در ضمن با توجه به یافته ها در توسعه، ترویج واحداث مرغداری های گوشتی استان توصیه می شود و همچنین بایستی در تامین نهاده ها به خصوص خوراک توجه ویژه ای شود

تجزیه و تحلیل تاثیر نهاده ها بر ریسک تولید و مدیریت ریسک پسته کاران شهرستان رفسنجان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1392
  فاطمه فتحی   محمدرضا زارع مهرجردی

کشاورزی فعالیتی سرشار از مخاطرات طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و عمومی است که این مسئله در تصمیمات کشاورزان تاثیر می گذارد و نتایج تصمیم گیری را متفاوت با نتایج تصمیم گیری در شرایط اطمینان می کند اما در هر شرایطی کشاورز مجبور به تصمیم گیری است در این حالت وی براساس گرایش های ریسکی خود و اطلاعات موجود در ارتباط با رویدادها، تصمیم خود را اتخاذ می کند. وقتی کشاورزان ریسک گریز باشند، نهاده های کنترل پذیر را به گونه ای که اثرات ریسک را کاهش دهد تخصیص می دهند بنابراین مطالعه رفتار کشاورزان در قبال ریسک و تاثیر نهاده ها بر ریسک تولید به منظور مدیریت بهتر ضروریست. در این مطالعه گرایش های ریسکی پسته کاران با استفاده از قاعده اول اطمینان و تاثیر نهاده ها بر ریسک تولید پسته با استفاده از روش سه مرحله ای حداقل مربعات غیرخطی مورد بررسی قرار گرفته و به تحلیل تاثیر نهاده ها و بیمه بر نابرابری درآمدی پسته کاران با استفاده از روش شروکس پرداخته شده است که به این منظور تعداد160پسته کار با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب و داده ها از طریق پرسشنامه در سال 1391جمع آوری شده و توسط نرم افزارexcel, eviews, spss, microfit مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که مجموعا 88/6 درصد پسته کاران در دامنه ریسک گریزند، همچنین متغیرهای تعداد افراد خانوار، تحصیلات، درآمد و بیمه محصول پسته تاثیر مثبت بر ریسک پذیری پسته کاران داشته اند و در مقابل افزایش سن، تمایل پسته کاران را در پذیرش ریسک کاهش می دهد. همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای سطح زیرکشت، آب، کودشیمیایی، سم و نیروی کار تاثیر مثبت و متغیرهای کودحیوانی و ساعات استفاده از ماشین آلات تاثیر منفی بر ریسک تولید داشته اند. مقدار شاخص نابرابری درآمد برابر 0/88می باشد و سهم سطح زیرکشت(0/291) در ایجاد این نابرابری بیشتر از سایر نهاده ها است و همچنین بیمه محصولات کشاورزی(13/0-) توانسته است نابرابری درآمدی را کاهش دهد که کمتر بودن مقدار واریانس لگاریتمی تولید، برای پسته کاران بیمه شده(0/79) نسبت به بیمه نشده(0/85)نیز این موضوع را تائید می کند و از طرف دیگر بیمه محصولات کشاورزی باعث افزایش ریسک پذیری پسته-کاران شده است بنابراین به منظور بهبود توزیع درآمدی پسته کاران و اصلاح گرایش های ریسکی آنها توسعه بیمه محصولات کشاورزی ضروری است.

مدل سازی مشارکت کشاورز در الگوی بیمه عملکردی برنج با استفاده از برنامه ریزی ریاضی مثبت (مطالعه موردی: شهرستان قائمشهر)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1393
  مظلومه رزاقی   محمدرضا زارع مهرجردی

کشاورزی فعالیتی سرشار از مخاطره است. در این فعالیت انواع مخاطرات طبیعی، اجتماعی و اقتصادی دست به دست هم داده و مجموعه شکننده و آسیب پذیری برای تولیدکنندگان فراهم کرده است. حمایت از تولیدکنندگان بخش کشاورزی در برابر نوسانات درآمدی نقش مهمی در افزایش انگیزه و تولید دارد. دولت ها جهت حمایت از تولیدکنندگان این بخش سیاست ها و برنامه هایی را طراحی می کنند که بیمه عملکرد محصول یکی از آن ها است. بیمه محصولات کشاورزی، عملکرد محصول را در برابر خسارت وارد شده به کشاورز مورد حمایت قرار می دهد و از نوسان های درآمدی کشاورزان جلوگیری می کند. در این مطالعه تلاش شده است تا مشارکت کشاورزان شهرستان قائمشهر در طرح بیمه عملکردی برنج مدل-سازی گردد. برای این منظور، با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت ، رفتار کشاورزان جهت مشارکت در طرح بیمه محصول برنج و ارزیابی پیامدهای این مشارکت بررسی شده-است. این کار با معرفی طرح بیمه محصول در داخل مدل توسعه و برای گروهی از کشاورزان شهرستان قائمشهر انجام گردید. داده های مورد نیاز از از طریق پرسشنامه و اطلاعات موجود در جهادکشاورزی و صندوق بیمه کشاورزی شهرستان جمع آوری شده اند. بر اساس نتایج این مطالعه با معرفی بیمه محصول برنج به کشاورزان، تمام مزارع نماینده در طرح بیمه محصول برنج مشارکت نموده اند. افزایش سطح زیرکشت برنج و بازده ناخالص مزارع از پیامدهای این مشارکت بوده است. نتایج نشان داده که افزایش حق بیمه یا کاهش حمایت دولت از حق بیمه تاثیر منفی بر سطح زیرکشت برنج و بازده ناخالص مزارع نمونه داشته است. با توجه به نتایج، مشاهده گردیده که مشارکت کشاورزان بسته به این که در چه گروهی از مزارع کوچک، متوسط و بزرگ قرار گیرند، متفاوت است و هر چه مزارع کوچک تر باشند حساسیت به نرخ حمایت در کشاورزان بیشتر است.