نام پژوهشگر: علی مصطفایی‌پور

اولویت بندی شهرهای استان یزد جهت بکارگیری انرژی خورشیدی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده فنی 1392
  محمد قاسمی فر   علی مصطفایی پور

استفاده از سوخت های فسیلی برای تولید انرژی باعث بوجود آمدن مشکلات زیست محیطی فراوانی شده است. منابع انرژی تجدیدپذیر می توانند جایگزین مناسبی برای سوخت های فسیلی بمنظور تولید انرژی در جهان باشند. تولید برق از نیروگاه خورشیدی موجب کاهش هزینه تولید برق و کاهش آلودگی هوا خواهد شد. در این پایان نامه 20 نقطه در استان یزد بمنظور احداث نیروگاه خورشیدی فتوولتائیک اولویت بندی شدند. 20 نقطه مذکور در 10 شهر یزد، رباط پشت بادام، بافق، عقدا، گاریزات، مروست، هرات، میبد، مهریز و ابرکوه به طوری که در هر شهر 2 محل کاندید بعنوان محل احداث نیروگاه مشخص گردید. از میان معیارهای مختلفی که مورد بررسی قرار گرفتند، 8 معیار دمای هوا، میزان ابرناکی آسمان، رطوبت نسبی، فاصله از شبکه، فاصله از راه اصلی، آلودگی هوا، میزان ساعات تابش و سرعت باد بعنوان معیارهای اصلی موثر بر انتخاب محل نیروگاه تعیین گردیدند. بمنظور اولویت بندی مکان های مختلف، از میان روش های متعدد تصمیم گیری چندمعیاره، روش تحلیل پوششی داده ها انتخاب گردید. در این روش از مدل های تحقیق در عملیات برای محاسبه کارایی نسبی و رتبه بندی واحدهای تصمیم گیرنده استفاده می گردد. به دلیل کم بودن تعداد واحدها در مقایسه با تعداد معیارها، از دوگان مدل تحلیل پوششی داده ها برای رتبه بندی واحدها استفاده شد تا نتایج بهتری حاصل گردد. واحدها بر اساس میزان کارایی نسبی رتبه بندی شدند. واحدهایی که کارایی نسبی آنها برابر با 1 شد بعنوان واحدهای کارا تعیین شدند. در مرحله بعد واحدهای کارا نیز با استفاده از مدل اندرسون-پترسون رتبه بندی شدند. برای اعتبارسنجی مدل تحلیل پوششی داده ها، از روش مهندسی ارزش استفاده شده است. این روش اغلب در پروژه های ساخت و برای کاهش قیمت تمام شده محصول مورد استفاده قرار می گیرد و بر پایه نتایج جلسات طوفان ذهنی است ولی در این پایان نامه از این روش برای مقایسه معیارها بمنظور اولویت بندی واحدها استفاده شد. در این روش، از مقایسه زوجی معیارها برای تعیین وزن نسبی آن ها استفاده شد. از حاصاضرب وزن نسبی معیارها در ماتریس تصمیم گیری نرمال، امتیاز نهایی هر واحد محاسبه و بر اساس آن واحدها رتبه بندی شدند. در روش مهندسی ارزش، ساعات آفتابی بعنوان مهم ترین معیار و دمای هوا، سرعت باد، میزان ابرناکی آسمان و فاصله تا راه اصلی به ترتیب بعد از معیار دمای هوا مهم ترین معیارها تعیین گردیدند. رطوبت نسبی، فاصله تا شبکه و آلودگی هوا با اهمیتی یکسان در رده ی آخر قرار گرفتند. روش تحلیل پوششی داده ها 14 واحد را بعنوان واحدهای کارا تعیین نمود و سایت 2 عقدا را در رتبه اول قرار داد و روش مهندسی ارزش سایت 2 هرات را بعنوان بهترین مکان برای احداث نیروگاه خورشیدی فتوولتائیک تشخیص داد. نتایج روش تحلیل پوششی داده ها و مهندسی ارزش در 3 مورد کاملا با یکدیگر مطابقت دارند و در مواردی نتایجی نزدیک به یکدیگر و در مواردی نیز نتایجی کاملا متفاوت با یکدیگر حاصل کردند. علت این تفاوت، تفاوت در اساس کاری روش تحلیل پوششی داده ها و مهندسی ارزش است. روش تحلیل پوششی داده ها یک روش ریاضی محض است و بین اهمیت معیارهای مختلف تفاوتی قائل نیست در حالی که روش مهندسی ارزش بر اساس مقایسه کیفی معیارها با یکدیگر است و بین اهمیت معیارهای مختلف تفاوت قائل می شود.

مدل سازی و تحلیل عوامل موثر بر افزایش بهره وری نیروی انسانی در صنعت نفت با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم تا افق 1404
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - پژوهشکده فنی و مهندسی 1392
  محمدحسین محمدی زاده   احمد صادقیه

در عصر حاضر دستیابی به رشد اقتصادی از طریق ارتقای بهره ¬¬وری از مهمترین اهداف اقتصادی کشورها به شمار می¬آید. از آنجایی که عنصر اصلی در ایجاد و بهبود بهره وری، نیروی انسانی است و با توجه به اینکه صنعت نفت مهمترین و استراتژیک ترین صنعت ایران است، با بهبود بهره وری نیروی انسانی در این صنعت، می توان گام بلندی در جهت رسیدن به رشد اقتصادی و اهداف بلندمدت کشور برداشت. عوامل متعددی بر بهره وری نیروی انسانی تاثیرگذار هستند که سیاست گذاری و برنامه ریزی برای بهبود بهره وری را تحت تاثیر قرار می دهند و تاثیرات متقابل این عوامل بر یکدیگر، سبب پیچیدگی و سخت شدن تصمیم گیری در این زمینه می گردد. با توجه به این مسائل، وجود مدلی جهت بررسی نتایج حاصل از تصمیمات مختلف جهت کمک به تصمیم گیری و سیاست گذاری امری ضروری خواهد بود. در پژوهش حاضر تلاش گردیده است تا با استفاده از ابزار شبیه سازی سیستم داینامیک و نرم افزار vensim به ارائه¬ی مدلی جهت سیاست گذاری در عرصه-ی بهره وری نیروی انسانی در صنعت نفت اقدام گردد. این مدل با در نظر گرفتن همزمان کارایی و اثربخشی فعالیت های کارکنان به جای توجه صرف به مقوله¬ی کارایی، نگاه جدیدی به موضوع بهره وری نیروی انسانی داشته است. نتایج حاصل از اجرای مدل نمایانگر لزوم اتخاذ تصمیماتی جهت متوقف کردن روند افزایش تعداد کارکنان به منظور افزایش کارایی و نیز انجام اقدامات حمایتی جهت افزایش انگیزش و رضایت شغلی کارکنان به منظور افزایش اثربخشی می باشد.