نام پژوهشگر: محمدرضا عبدالله‌نژاد

بررسی و مقایسه دیدگاه کانت و متفکران صدرایی درباره «امکان شناخت نظری نفس»
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  احمد حمداللهی   مسعود امید

مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که «آیا شناخت نفس از طریق نظری ممکن است؟». در اینجا کوشیده ایم از طریق بررسی دو دیدگاه متفاوت درباره این مسئله، یعنی دیدگاه کانت و دیدگاه متفکران صدرایی، و در ادامه مقایسه این دو دیدگاه، درنهایت به این پرسش پاسخ دهیم. دیدگاه یا ادعای کانت درباره این مسئله این است که «شناخت نفس از طریق نظری ممکن نیست». معنای دقیق این ادعا در اندیشه کانت این است که «قول به اینکه نفسْ عینی از اعیان تجربه ی ممکن است که از طریق اطلاق کارکردهای وحدت بخشی مقولات بر کثرات شهود حسیداده شده از آن حاصل شده است، مستلزم تناقض است». مقصود وی از این قول که «بدست آوردن احکام تألیفی پیشینی درباره «نفس»، با استفاده از مقولات، محال است» هم، در حقیقت و صرفاً همین است. استدلال کانت بر این دیدگاه خود، اگر آن را به معنای دقیق کانتی – و نه هر معنای دیگری- در نظر بگیریم و به شرطی که «نفس»- چنانکه مطلوب و موردنظر وی در این دیدگاه است- امری کاملاغیرتجربی و استعلایی باشد، ازنظر منطقی معتبر و قابل قبول است. اما ابهام و ناسازگاری موجود در آراء و نظرات کانت در مورد «نفس» و اوصاف و ویژگی های آن، این دیدگاه او را، حتی در محدوده معنای کانتی، دچار چالش می کند. اما دیدگاه یا ادعای متفکران صدرایی درباره این مسئله این است که «شناخت نفس از طریق نظری ممکن است». معنا و مفهوم این ادعا در اندیشه متفکران صدرایی این است که «شناخت حضوری نفس یا شناخت حصولی (مفهومی) نفس، اعم از تصوری و تصدیقی، متضمن تناقض یا مستلزم تناقض نیست». استدلال اندیشمندان صدرایی بر این دیدگاه خود، ازنظر منطقی معتبر و قابل قبول است با مقایسه این دو دیدگاه درباره مسئله «امکان شناخت نظری نفس»،آشکار می شود که؛ آنچه کانت تحت عنوان غیرممکن بودن «شناخت نظری نفس» مطرح، و بنا به فرضْ اثبات، نموده است، غیر از آن معنای معمول و متعارفی از «شناخت نظری نفس» است که متفکران صدرایی به امکان آن معتقدند. از اینجا دو نتیجه بسیار مهم، به عنوان اصلی ترین نتایج این پژوهش، بدست می آید؛ اولاً، برخلاف آنچه در ابتدای امر و به طورمعمول تصور می شود، این دو دیدگاه در برابر هم و نقیض هم نیستند. بدین دلیل ساده که این دو دیدگاه،برخلاف ظاهر امر، در حقیقت معنای واحدی را نفی و اثبات نمی کنند. ثانیاً «شناخت نظری نفس»، اگر مقصود از آن بیان احکام و گزاره های منطقی معتبر درباره «نفس» با استفاده از مفاهیم فلسفی باشد، ممکن است.