نام پژوهشگر: رضا محمدعلیزاده

ادراک بسیط و ادراک مرکب و جایگاه آنها در سعادت انسان از دیدگاه حکمت متعالیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مطهری - دانشکده الهیات و معارف اسلامی شهید مطهری 1393
  رضا محمدعلیزاده   محمدکاظم فرقانی

قول به ادراک بسیط به عنوان ادراکی بدون آگاهی از این ادراک و ادراک مرکب به عنوان ادراکی که با علم و توجه همراه است در حکمت متعالیه به چالشی معرفت شناسانه منجر می¬شود. رابطۀ این دو نوع ادراک با اقسام دیگری که برای ادراک بیان شده است مانند ادراک حصولی و حضوری، تصوری و تصدیقی، بدیهی و نظری از مباحث این پایان¬نامه است. با پذیرش تقسیم ادراک به بسیط و مرکب به تبع بایستی به تبیین نقش آن دو در سعادت انسان پرداخته شود، چرا که از دیدگاه ملاصدرا سعادت انسان به طور عمده به ادراکات او وابسته می¬باشد. ادراک بسیط از نگاه ملاصدرا براساس مساوقت علم و وجود در همۀ موجودات فراگیر است و بنابر این نمی¬تواند میان سعادتمندان و شقاوتمندان جدایی بیفکند چراکه همگی از این ادراک که ادراک نسبت به وجود خودشان و در نتیجه ادراک نسبت به علل مفیض وجودشان است برخوردارند. آنچه می تواند در سعادت نقش ایفا کند ادراک مرکب است که متعلَّق آن ادراک بسیط است. بررسی این مطلب که آیا ادراک مرکب ویژۀ انسان است یا موجودات دیگری هم هستند که از ادراک مرکب برخوردارند و ارتباط این دو نوع ادراک با فعل مُدرِک نیز در این پایان¬نامه مدنظر قرار گرفته است