نام پژوهشگر: علی‌اکبر ربیع نتاج

تحلیل هبوط حضرت آدم(علیه السّلام) در تفاسیر فریقین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  فاطمه رجبی وندچالی   علی اکبر ربیع نتاج

پایان نامه ی حاضر به تحلیل و تبیین تفسیری هبوط حضرت آدم( علیه السّلام) با نظر به آیات قرآن کریم می پردازد.هدف از این تحقیق تبیین صحیح نظر قرآن کریم در مسأله ی هبوط آن دو و تحلیل و بررسی میزان مطابقت دیدگاه های مختلف مفسّران فریقین با نظر به قرآن کریم است. بدین منظور ابتدا به معنا شناسی واژه ی کلیدی هبوط، و سپس به بیان مقدّماتی در این زمینه پرداخته شد. و در پایان به تحلیل هبوط حضرت آدم( علیه السّلام) در تفاسیر فریقین و مقایسه ی دیدگاه آنان در زمینه ی مسائل مربوط به آن می پردازد.لذا نگارنده با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد کتابخانه ای- اسنادی، مسائل مربوط به هبوط حضرت آدم( علیه السّلام) را مورد بررسی قرار داده است. و در پایان این نتیجه حاصل گردید که: اولاً بهشتی که حضرت آدم و حوا( علیهما السّلام) در آن سکنی گزیده بودند، بهشت جاودان نبوده است. ثانیاً خوردن از شجره ی منهیه را که موجب هبوط او شده است، را نمی توان گناه تکلیفی- تشریعی دانست. بلکه خوردن از درخت ممنوعه به خواست و مشیّت الهی بوده تا حضرت آدم( علیه السّلام) ارزش وجودی خود را دریابد و دشمنش را بشناسد. و با شناخت و بصیرت کافی زندگی اش را در زمین آغاز و به مقام خلیفه اللهی که هدف از خلقت او بود برسد. و در نهایت در بهشت جاودانی نزد پروردگار خویش آرام گیرد.

سُدّی کبیر و اقوال او در تفسیر براساس تفسیر مجمع البیان و المیزان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1388
  علی تفریحی   علی اکبر ربیع نتاج

ابو محمد اسماعیل بن عبد الرحمن بن ابی کریمه معروف به سُدّی کبیر، از مفسران امامیّه و از اصحاب سه تن از ائمه اطهار؛ حضرت سجاد، امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهم السلام به شمار می رود. سدّی از جمله تابعین و تریبت شدگان مدرسه کوفه است که علاوه بر تفسیر، عالم به حدیث و آشنا به وقایع و حوادث تاریخی بوده است. وی درعلم قرائت نیز صاحب نظر بوده است. او را در تفسیر می توان در ردیف مجاهد و قتاده به شمار آورد. توجه فریقین، مخصوصاً مفسّرین اهل سنّت به تفسیر او، یکی از وجوه برجسته این مفسّر بزرگ شیعی است تا آنجا که سیوطی، تفسیر او را بهترین تفسیر دانسته است. عموم علمای عامه، سدّی را صدوق و موثّق می دانند؛ امّا از دیدگاه رجالی شیعه، وی مجهول الحال است. سُدّی در تفسیر خود از روش های تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر قرآن با سنت، تفسیر قرآن با نظر صحابه، تفسیر قرآن با نظر تابعین و تفسیر قرآن با عقل و اجتهاد خویش بهره برده است. در این تحقیق ابتدا، زندگی و شخصیت سُدّی کبیر و مبانی، اصول و روش تفسیری وی با استفاده از منابع مختلف رجالی، حدیثی و تفسیری مورد کنکاش و تحلیل قرار گرفته و سپس به جمع آوری و بررسی آراء تفسیری او که مورد عنایت دو مفسّر بزرگ عالم تشیّع؛ علامه طباطبایی و امین الاسلام طبرسی بوده پرداخته شده است. تحقیق حاضر در یک مقدمه و پنج فصل تنظیم و تدوین گردیده است.

نقش سنت در فهم قرآن (مطالعه موردی سوره مائده)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1388
  محبوبه قربانعلی پور   علی اکبر ربیع نتاج

بهره گیری ازقرآن مجید و رهنمود گرفتن از این پیام الهی در گرو فهم دقیق و صحیح آیات آن است. برخی از آیات قرآن برای هم? آشنایان به زبان عربی قابل فهم است و برخی از آیات با تدبر و دقت قابل فهم می شوند؛ در مقابل بعضی از آیات وجود دارد که نیازمند توضیح و تفسیر افرادی است که به هم? معانی و معارف قرآن کریم و ظاهر و باطن آن آگاه بوده و توان تفسیر هم? معانی و معارف واقعی آیات را داشته و در فهم معانی قرآن و تفسیر آن از هر خطا واشتباهی مصون باشند و مصداق این گروه جز اهل بیت عصمت وطهارت (علیهم السلام) که ثقل اصغرقرآن به شمار می آیند، نمی باشند. لذا تفسیر این گروه عیناً همان معنایی است که خدای متعال قصد کرده است. با این وصف می توان گفت روایات تفسیری معصومین (علیهم السلام) (که همان سنت است)، بهترین منبع تفسیری است که در فهم مراد پروردگار می توان از آن کمک گرفت. به همین علت است که مشاهده می شود بسیاری از روایات تفسیری منسوب به آنان در تفاسیر روایی جمع آوری شده است، ولی چون آمیخته به روایات ضعیف است برای استفاده از آن تحقیق و بررسی لازم است. هدف اصلی نگارنده در این پژوهش بیان جایگاه سنت در فهم آیات سوره مائده و بررسی دلالی روایات تبیین کننده فهم قرآن است.