نام پژوهشگر: سهیلا صلاحی‌مقدم

ویژگی های زبانی تفسیر قرآن پاک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  نیره سادات موسوی راد   سهیلا صلاحی مقدم

تفسیر قرآن پاک بخش بسیار کوتاهی از تفسیر کل قرآن و در بر گیرنده ی آیات 65 تا 151 سوره ی بقره است . مؤلف و زمان تألیف این اثر به طور دقیق معلوم نیست اما ویژگیهای زبانی آن با بعضی کتب قرن 4 و¬5 مشابهت دارد¬ و این نشان دهنده ی اصالت و کهن بودن متن است. بر همین اساس می¬توان گفت شاید مؤلف آن هم در همین زمان می زیسته است¬. ولی از نظر رسم¬الخط، باید آن را بیشتر متعلق به قرن 5¬¬¬ و 6 دانست¬. در این پژوهش کوشش شده است با بررسی واژگان از وجوه مختلف مانند ساختار، دستور و سبک نگارش ، تفسیر قرآن پاک ار نظر ویژگی¬های زبانی بررسی شود¬.علاوه بر این همواره واژگانی که ریشه در زبان های پیش از اسلام داشته اند¬،¬ به طور خاص مورد توجه قرار گرفته اند¬. واژگان فارسی قرآن پاک حدود 70% آن را تشکیل می دهند اما از آنجا که متن تفسیری است¬،¬ ناگزیر تعداد واژگان عربی و قرآنی آن نیز قابل توجه است¬. در این متن 15-16 فعل متروک و نیمه¬متروک دیده می شود که 7 مورد آنها ریشه در زبانهای پیش از اسلام دارند¬. منظور از فعل نیمه¬مترو ک فعلی است که با کمی تغییر¬، در فارسی امروز کاربرد دارد¬. آرایه های ادبی نیز مورد بررسی قرار گرفته اند که البته بسیار محدود هستند¬. روش کار از نوع توصیفی - تحلیلی است¬. نتیجه ی پژوهش انجام شده نشان می دهد که مؤلف تفسیر پاک¬، واژگان معاصر خود را فراوان به کار برده است¬ و از این جهت سبک دوره ی خود را دارد و در عین حال صاحب سبک فردی است¬، هم از جهت تکرار واژگانی که تبدیل به ویژگی سبکی کتاب شده¬اند وهم از جهت کاربرد کلماتی که برای آنها کاربرد مشابه پیدا نشده ویا بسیار نادراست¬. نثر این اثر¬، اگرچه در مواردی نشانه¬هایی از نثر بینابین دارد¬،اما در مجموع به نثر مرسل نزدیک¬تر است¬.

نقد اجتماعی کتاب های روشنان و هراس از جمال میرصادقی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1387
  الهه پلوئی   محبوبه مباشری

ورود ماشین چاپ به ایران (1227 هـ. ش ) و آشنایی ایرانیان با ادبیات اروپاـ از جمله ادبیات رئالیستی ـ و بعد از آن انقلاب مشروطه ، زمینه را برای خلق داستان هایی با مضامین اجتماعی مهّیا کرده و به مرورزمان گرایش به خلق اینگونه رمان ها رواج بسیاری یافت به گونه ای که بعد از سال 1340 هـ .ش با نویسندگان اجتماع نگار مواجه هستیم که در آثار خود شرایط اجتماعی روزگار خود را به تصویر می کشند . از جمله این نویسندگان ، جمال میرصادقی است . او در آثار خود ، بیش تر به زندگی عادّی افراد توجّه کرده و حوادث عادّی و معمولی و گفت و گوی افراد با یکدیگر را بیان می کند و از طریق آن ، آداب و رسوم ، فرهنگ ،اعتقادات مذهبی و خرافی ، ترانه های کودکانه، ضرب المثل و حتّی بینش های نشأت گرفته از مباحث اساطیری را که در لایه های ضمیر ناخودآگاه افراد رسوخ کرده و به شکل های گوناگون در زندگی افراد نمود پیدا می کند، به تصویر می کشد . در آثار او ، اختلاف نسل ها و جایگاه افراد در جامعه و خانواده و از سویی شرایط اقتصادی و فرهنگی آن ها ، در لابه لای داستان ها مطرح می شود . همچنین شرایط سیاسی حاکم بر جامعه را در دایره بسیار محدودی مطرح می کند. او در آثار خود ، بیش تر زندگی قشر کارمند و فرهنگی و ضعیف جامعه را با مشکلات و معضلات حاکم بر آن بیان می کند . او در ترسیم زندگی افراد گویی بخشی از جنبه های سطحی و ظاهری و یا بخشی از اتفاقات عادّی و پیش پا افتاده زندگی آن ها را برش زده و در قالب داستان کوتاه ریخته و در معرض دید خوانندگان قرار می دهد. به همین جهت آثار او از از جهت اجتماعی قابل نقد و بررسی می باشد.