نام پژوهشگر: نسترن ترابی

طراحی مرکز درمانی صد تختخوابی نابینایان و بیماری های چشمی تهران (استفاده از معماری عصبی در جهت رسیدن به فضایی چند حسی برای بهبود سریع تر بیماران )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1393
  نسترن ترابی   بهشید حسینی

طبق گزارش های وزارت بهداشت و درمان ، آمار نابینایی در کشور رو به افزایش است و اگر برای پیشگیری بیماری های چشمی برنامه ریزی نشود ، در بیست سال اینده ارقام نابینایی تا دو برابر افزایش می یابد . از طرفی تعداد دستگاه ها و فضاهایی که به طور خاص برای این قشر ساخته شده باشد ، به تناسب جمعیت آن ها ، بسیار اندک و پراکنده می باشد. این موضوع لزوم ساخت مراکز درمانی برای بیماری های چشمی و نابینایی را بیش تر نمایان می کند و تما می موارد دغدغه فکری برای این سوال گردید که معماری به عنوان رشته ای که با همه اقشار جامعه در ارتباط است ، چگونه می تواند با طراحی فضای خاص درمانی برای بیماری های چشمی در پیشگیری از اختلالات بینایی و نابینایی تاثیرگذار باشد؟ در این راستا ابتدا به تعاریفی از بیمارستان و انواع آن پرداخته خواهد شد ؛ چراکه برای طراحی یک مرکز درمانی آشنایی با این مراکز و علل اهمیت آن ها حیاتی می باشد . در صورت وجود مراکز تخصصی بیماری های چشمی می توان آمار نابینایی را تا حد بسیاری کاهش داد و برعکس در صورت کمبود این گونه فضاها ، امکان وقوع نابینایی بیش تر خواهد بود و این خود عواقب بسیاری از لحاظ روحی ، روانی و جس می در فرد نابینا ایجاد می کند . سپس اصول و ضوابطی برای طراحی مراکز درمانی نابینایان ذکر خواهد شد که با استفاده از آن ها بتوان فضایی ایجاد کرد که از هر جهت برای این قشر آسیب دیده مناسب باشد؛که این به نوعی رسیدن به معماری فراگیر است . دراین راستا نظریه ای که می تواند برای ساخت چنین فضایی بسیار هدایت کننده باشد ، معماری عصبی است ؛ که به چگونگی دریافت مغز از معماری می پردازد . برای رسیدن به طراحی مناسب ،این تئوری از روانشناسی محیط و پلاستیسیته مغز بهره می برد . در نهایت با استفاده از این موارد و اصول می توان فضایی را خلق کرد که حس مکان در آن وجود داشته و این حس تعلق ، امنیت و آسایش را برای بیماران ، همراهان و حتی کارکنان به همراه خواهد داشت . این موضوع به خصوص در قشری که مهم ترین ابزار ادراک محیطی شان آسیب دیده ، از اهمیت بالایی برخوردار است .بدین ترتیب با به کارگیری اصولی فاکتورهای محیطی و معماری از جمله نور ، آب ، صوت، طبیعت و ... در کنار تاثیرات روانی محیط بر فرد ، می توان باعث بهبود سریع تر و بهتر بیماران در محیط های درمانی شد.