نام پژوهشگر: میثم احمدلو دهنوی

اثربخشی دوره آموزش ضمن خدمت فاوا برای معلمان دوره متوسطه شهرستان ملایر بر اساس مدل کرک پاتریک
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  میثم احمدلو دهنوی   مسعود گرامی پور

چکیده پژوهش حاضر با هدف «بررسی اثربخشی دوره ی آموزش ضمن خدمت فاوا معلمان در دوره متوسطه شهرستان ملایر بر اساس مدل کرک پاتریک» صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر به صورت ترکیبی از نوع طرح تبیینی: مدل پیگیری تبیینی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل معلمان دوره متوسطه شهرستان ملایر بوده است. اطلاع رسان های پژوهش حاضر عبارت بودند از 115 معلم دوره متوسطه شهرستان ملایر به صورت پرسشنامه ای بوده است و 30 نفر از معلمان که از طریق مصاحبه اطلاع رسانی کردند. که این تعداد معلم به صورت خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار در این پژوهش بیشتر از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده و برای بیان نتایج از مطالعات موردی،(مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها در این پژوهش از آزمون t تک نمونه ای جهت بررسی اثربخشی دوره های آموزشی در چهار سطح کرک پاتریک استفاده شده است و برای مقایسه گروهی معلمان، از آزمون tمستقل استفاده شده است و برای بررسی اعتبار سازه ای پرسشنامه تحقیق از تحلیل عاملی تاییدی و با استفاده از نرم افزار amos استفاده شده است. همچنین به منظور مقایسه میانگین رتبه ها در بین چهار متغیر از آزمون فریدمن در نرم افزار spss استفاده شده است و در پایان برای تحلیل داده های کمی از نرم افزار atlas.ti استفاده شده است. ابتدا پژوهشگر به طرح بندی و نمونه گیری و ثبت و ضبط داده ها و در مرحله بعد به تقلیل، تحلیل و استنباط داده ها پرداخته است. یافته های حاصل از پرسشنامه پژوهش حاضر نشان می دهد که بعد میزان قابل فهم بودن آموزش در دوره ضمن خدمت نسبت به موارد دیگر در اولویت اول قرار دارد و بعد میزان استفاده از نرم افزارهای آموخته شده در دوره ضمن خدمت در اولویت آخر قرار گرفته است. این بدین معنی است که میزان قابل فهم بودن آموزش در دوره ضمن خدمت نسبت به موارد دیگر بهتر بوده است و معلمان نسبت به قابل فهم بودن مطالب رضایت بیشتری داشته اند. و همچنین یافته های حاصل از مصاحبه نشان می دهد که بیشتر معلمان از زمان برگزاری دوره ناراضی بودند، دلایل نارضایتی خود را چنین بیان کردند که؛ زمان برگزاری کلاس ها بسیار کوتاه بودند و به همین دلیل زمان کافی برای تمرین و یادگیری وجود نداشت. و همچنین زمان برگزاری کلاس ها بیشتر در ایام تعطیلات بود و یا در ساعت های 7 غروب به بعد بود که مشکلات زیادی به همراه داشت به خصوص برای خانم ها. در کل می توان گفت که زمان برگزاری کلاس ها هم از لحاظ ساعت برگزاری و هم از لحاظ مدت زمان برگزاری کلاس ها بسیار نامناسب بود و نیاز به تجدید نظر داشت. بر اساس نتایج پژوهش می توان به مسئولین پیشنهاد داد که در زمان برگزاری کلاس ها تجدیدنظر کنند. فضای آموزشی بهتر از لحاظ (صدا، نور و ...). در اختیار معلمان قرار دهند. تعداد معلمان در یک کلاس را کاهش دهند و زمان برای آموزش نرم افزارهای چون اکسل و اکسز را افزایش دهند.