نام پژوهشگر: مرتضی چرخ زرین

پدیدار شناسی مصلحت - با تاکید بر تجربه زیسته مشارکت در انتخابات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  مرتضی چرخ زرین   علی یوسفی

«مصلحت»، این واژه پرکاربرد روزمره، مفهومی است که برای درک معنای آن در ذهن عامه مردم اقدام به انجام این پژوهش کرده ایم. «مصلحت» را در لغت هم معنی «منفعت» و آن چه که متضمن «خیر و صلاح» و دور کننده «مفسده و ضرر» است دانسته اند لیکن در بررسی های نظری تنوع آراء گسترده ای بین اندیشمندان علوم انسانی از فلاسفه یونان گرفته تا علمای اسلامی حول این مفهوم مشاهده می شود. کنکاش گسترده پژوهشگر برای یافتن مفاهیم و پیشینه های تجربی مرتبط با موضوع تحقیق از آن رو کم نتیجه ماند که همه تعاریف ارائه شده به سطح کلان و حکومتی مصلحت اشاره دارند حال آنکه ما در پی یافتن معنای درک شده مصلحت توسط عامه مردم در زندگی روزمره بوده ایم. با اینحال تلاش شد با تحدید موضوع مصلحت به مصحلت سنجی در شرایط حساس سیاسی ارتباطی موثق بین موضوع تحقیق و مباحث تئوریکی که تا امروز ارائه شده است بیابیم. در بخش چهارچوب مفهومی اشاره گردید که هر فرد به واسطه عضویت در یک مجموعه فرهنگی به شیوه خاصی محیط پیرامون خود را درک کرده و به آن واکنش نشان می دهد. از آنجا که این محیط پیرامونی خود متاثر از عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است، فرهنگ نیز در ارتباط تنگاتنگ با سایر حوزه ها از جمله سیاست قرار می گیرد. مجموعه ساخت های ذهنی که فرد از آن برای درک جهان استفاده می کند فرهنگ است و بخشی از این سازه ها با محوریت «مصلحت» و «مصلحت سیاسی» در ذهن فرد تکوین یافته است. با توجه به مزیت های روش کیفی و تناسب آن با موضوع تحقیق، با انتخاب روش پدیدارشناسی در طول انجام پژوهش همواره در تلاش برای شناخت واقعی پدیدار مصلحت بوده ایم. در این راستا انجام مصاحبه تا حد زیادی شرایط را برای حصول نتایج مناسب تر فراهم می آورد. در نتیجه با بهره گیری از قواعد نمونه گیری هدفمند، نمونه 16 نفری با توجه به اهداف تحقیق، آگاهانه و برای پوشش دادن تمامی مسأله تحقیق، انتخاب شد. در نهایت برای هر مشارکت کننده به ارائه توصیفی فربه پرداختیم که گزارشی دقیق از مهمترین گفته های مصاحبه شونده با حذف واحدهای معنای اضافی است. بر مبنای همین توصیف ها، واحدهای معنایی و تم ها استخراج شد. در وهله اول اهم ایده های مورد نظر مشارکت کنندگان ذیل چند چتر مفهومی قابل جمع شدن بودند: (1) تأثیرپذیری از دیگری مهم، (2) تأثیرپذیری از رسانه های جمعی، (3) برخورداری از «ما» و تأثیرپذیری از هویت جمعی، (4) دوگان? منافع فردی در برابر مصالح جمعی، (5) سه گانه کنش عاطفی، عقلانی، سنتی، (6) عطف نظر به فرآیند/ نتیجه و (7) تغییرپذیری/ ثبات در گام بعد بر اساس رفت و برگشت های متعدد، هر مشارکت کننده بر اساس تم های معنایی مستخرج بازسازی گردیده و شیوه مصلحت اندیشی [یعنی دلایل ترجیح دادن شق مورد نظر هر مشارکت کننده بر سایر شقوق] احصاء شد. مقوله های استخراج شده عبارتند از: «عقیده محوری عام گرایانه»، «عقیده محوری خاص گرایانه»، «هدف بیرونی» و «احساس محوری». طبیعتاً هیچ یک از افراد (به جز شیما) از یک ملاک دلیل واحد برای مصلحت سنجی بهره نبرده بودند و این نشان دهنده ماهیت چند وجهی مصلحت در ذهن مشارکت کنندگان بود. در عین حال و بر اساس غلبه هر کدام از این دلایل بر سه دلیل دیگر، توانستیم افراد را به سه دسته کلی تقسیم نماییم: • احساس گرایان • ارزش گرایان • نتیجه گرایان علاوه بر این نکته دیگری نیز از مجموع اطلاعات حاصل شده در مورد روند تغییرات در مصلحت اندیشی افراد قابل درک بود: به طور کلی می توان دو روند کلی را در سیر تکوین مصلحت اندیشی مشارکت کنندگان دید: (1) گذار از علقه های عاطفی به استقلال فکری. (2) گذار از تقلیل گرایی به واقع گرایی. در مورد روند اول می توان گفت که تقریبا همه مشارکت کنندگان تحقیق در طول بازه مورد بررسی از مصلحت اندیشی مبتنی بر علقه های عاطفی به الگوی ذهنی خویش که از آن به عنوان استقلال فکری یاد کردیم رسیده اند. در مورد روند دوم نیز می توان ادعا کرد که مشارکت کنندگان از یک جانبه نگری و مطلق انگاری به حدودی از توازن فکری و واقع گرایی سیاسی دست یافته اند. به نوعی که می توان از گسترش نوعی عقلانیت عمومی در کلیت اندیشه سیاسی ایشان یاد کرد.