نام پژوهشگر: مرجان گل خو

بررسی موانع توسعه کمی و کیفی مدارس هوشمند در دبیرستان های شهرستان دزفول از دیدگاه مدیران و دبیران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  مرجان گل خو   یدالله مهرعلیزاده

هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی موانع توسعه ی کمی و کیفی مدارس هوشمند در دبیرستان های شهرستان دزفول از دیدگاه مدیران و دبیران می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش آمیخته استفاده شد. بدین صورت که ابتدا در بخش کیفی با اجرای مصاحبه نیمه ساختمند با ذینفعان مورد مطالعه به روش زنجیره ای (گلوله برفی) تا دستیابی به اشباع نظری اطلاعات گردآوری شدند. برای گردآوری داده های بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. سوالات پرسشنامه بر مبنای مصاحبه ای که پژوهشگر با ذینفعان انجام داده بود، تدوین گردیدند. سپس، پرسشنامه محقق ساخته بین 196 نفر از افراد نمونه که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، توزیع گردید. نتایج بخش کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی به روش قیاسی تجزیه و تحلیل شده و در مقولات از قبل مشخص شده موانع توسعه کمی شامل؛ بازدارنده های زیرساختی- آموزشی، تجهیزاتی- فنی و مالی- اقتصادی و موانع توسعه کیفی شامل؛ بازدارنده های فرهنگی، انگیزشی و بازدارنده های مربوط به توانمندی حرفه ای معلمان سازماندهی شدند. نتایج در بخش کمی پژوهش نشان داد، از بین موانع توسعه کمی، بازدارنده های اقتصادی- مالی و از بین موانع توسعه کیفی، بازدارنده های انگیزشی از اهمیت و اولویت بالاتری برخوردارند. همچنین، در همه موارد، بین دیدگاه مدیران و دبیران در ارتباط با بازدارنده بودن موانع شناسایی شده توسعه کمی و کیفی مدارس هوشمند تفاوت معناداری وجود نداشت. در نتیجه گیری نهایی می توان گفت، هوشمندسازی مدارس، نیازمند توجه بیشتری از سوی مسوولان آموزش و پرورش است. زیرا از دیدگاه ذینفعان مورد مطالعه، بیشتر بازدارنده های شناسایی شده در این پژوهش به طور مستقیم پیامد ضعف های ساختاری و مدیریتی در سازمان آموزش و پرورش است.