نام پژوهشگر: ابوالفضل شمس آبادی

شخصیت پردازی در سه رمان و سه مجموعه ی داستان کوتاه از مصطفی مستور (استخوان خوک و دست های جذامی، من گنجشک نیستم، روی ماه خداوند را ببوس) (چند روایت معتبر، تهران در بعد از ظهر، من دانای کل هستم)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - پژوهشکده ادبیات 1393
  ابوالفضل شمس آبادی   احمد خواجه ایم

بی شک یکی از عناصر مهمی که در داستان ایفای نقش می کند و بدون وجود آن داستان معنا و مفهومی نخواهد داشت، شخصیت داستانی است. شخصیت داستانی است که در طول داستان در ظرف زمان و مکان دست به افعال و کنش هایی می زند که باعث پویایی داستان می گردد. از آن جایی که هر شخصیتی در داستان زاییده ی افکار نویسنده است و افکار نویسنده نیز بدون شک متاثر از جامعه ای است که در آن زندگی می کند، لذا می توان عنوان کرد که شخصیت های داستانی همان شخصیت های بیرونی در جامعه با کمی تغییر هستند. به همین علت در این پایان نامه سعی گردید شخصیت های موجود در سه رمان و سه مجموعه ی داستان کوتاه مصطفی مستور از حیث زاویه ی دید، شیوه ی پردازش شخصیت ها، وضعیت اقتصادی و پایگاه اجتماعی، قیافه ی ظاهری، نام، عنصر گفت وگو و رفتارها و حالات روحی و روانی مورد بررسی قرار گیرند تا ببینیم دیدگاه مستور به عنوان یک نویسنده و عضوی از این جامعه، به افراد جامعه چگونه است و چه مسائلی در جامعه ذهن او را به خود درگیر نموده است؟ دغدغه ی او چیست وشخصیت های داستان های او را چه تیپ هایی تشکیل می دهد؟ و گذشته از همه ی این ها، شخصیت های داستان های کوتاه او با رمان هایش چه تفاوت هایی دارند؟