نام پژوهشگر: مهدی فرحپور

تاثیر سطوح مختلف جلبک دریایی(sargassum ilicifulium) بر روی عملکرد و فراسنجه های خونی و شکمبهای برههای پرواری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  علی رضا ولی کمال   مهدی فرحپور

هدف از این آزمایش تعیین ارزش غذایی جلبک دریایی سارگاسوم ایلیسیفولیوم بود. این آزمایش در 4 مرحله انجام شد. مرحله اول که شامل جمعآوری جلبک سارگاسوم ایلیسیفولیوم از سواحل خلیج فارس در منطقه بوشهر بود. مرحله دوم شامل تعیین بخشهای مختلف پروتئینی با استفاده از سیستم کربوهیدرات و و ترکیب شیمیایی بود، که تمامی این بخش در آزمایشگاه انجام شد. در (cncps) پروتئین خالص کرنل ا نجام شد. مرحله چهارم شامل in situ مرحله سوم اندازهگیری تجزیه پذیری ماده خشک با استفاده از روش 30 و 40 درصد) بر روی فراسنجههای ،20 ، تعیین اثرات سطوح مختلف جلبک سارگاسوم ایلیسیفولیوم ( 10 19 و / جلبک سارگاسوم ایلیسیفولیوم به ترتیب 13 adf و ndf . پرواری، خونی و شکمبهای در گوسفند است 2/ 3 و 99 / 5/34 درصد ماده خشک به دست آمد. انرژی قابل هضم و انرژی قابل متابولیسم آن به ترتیب 65 ،b2 ،b و بخشهای 1 (a) میزان نیتروژن غیر پروتئینی cncps مگاکالری در کیلوگرم محاسبه شد. در بخش 3 درصد ماده خشک به دست آمد. مرحله دوم آزمایش / 1 و 13 /86 ،3/92 ،0/11 ،0/ به ترتیب 35 c و b3 72 و 96 ساعت ،48 ،24 ،16 ،8 ، اندازهگیری تجزیهپذیری جلبک سارگاسوم ایلیسیفولیوم در زمانهای صفر، 4 33 درصد بود، که / به ترتیب برابر 42 درصد و 6 (b) و بخش با تجزیه پذیری کند (a) بود. بخش سریعتجزیه 75 درصد جلبک سارگاسوم ایلیسیفولیوم در شکمبه تجزیه شده و مابقی / نشان دهنده این موضوع است که 6 بدون دست خوردن از دسترس حیوان خارج میشود. میزان تجزیهپذیری موثر ماده خشک در سرعتهای 44 درصد بود. تجزیه و تحلیل آماری / 45 و 3 /5 ،49/ 0 در ساعت به ترتیب برابر 6 / 0 و 8 /05 ،0/ عبوری 02 دادهها نشان دهنده عدم وجود اختلاف معنیدار در مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی و افزایش وزن روزانه با افزایش مقادیر جلبک در جیره میزان مصرف آب به همان میزان افزایش یافت. میزان مصرف .(p<0/ بود ( 05 30 و 40 درصد جلبک اختلاف ، آب در جیرههای کنترل و حاوی 10 درصد جلبک با جیرههای حاوی 20 نتیجه بررسیهای فراسنجههای متابولیتی خون نشان داد که اختلاف بین جیرههای .(p<0/ معنیدار داشت ( 05 حاوی جلبک و جیره کنترل از نظر غلظت پروتئین کل و ازت اورهای خون و کلسترول و تریگلیسیرید خون اما غلظت ،(p<0/ غلظت سدیم و کلر خون در جیرههای مختلف معنیدار نبود ( 5 .(p<0/ معنیدار بود ( 05 نتایج حاصله از فراسنجههای تخمیری مایع شکمبه نشان دهنده عدم وجود .(p<0/ پتاسیم معنیدار بود ( 05 شکمبه در جیرههای مختلف ph اختلاف .(p<0/ اختلاف معنیداری در غلظت آمونیاک شکمبه بود ( 05 با استفاده از نتایج حاصله، میتوان از جلبک سارگاسوم ایلیسیفولیوم تا 30 درصد جیره .(p<0/ معنی دار بود ( 05 دام های نشخوارکننده به عنوان جایگزین علوفه استفاده کرد

شبیه سازیِ رشد گیاه درمنه (artemisia spp ) به منظور برآورد تولید با استفاده از مدل swat (مطالعه موردی: حوزه آبخیز رودخانه حبله رود)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1391
  مژگان سادات عظیمی   مهدی فرحپور

درمنه زارهای ایران با وسعت 71/39 میلیون هکتار، 75/46 درصد از پوشش مراتع را به خود اختصاص می دهند و بزرگترین عنصر منطقه ایران و تورانی محسوب می گردند که علاوه بر چرای دام های محلی و عشایری در طول سال مورد استفاده حیات وحش نیز قرار می گیرند. به منظور تعیین چگونگی مدیریت بهینه و پایدار این مراتع در این تحقیق مدل پیش بینی تولید مرتع با استفاده از مدل swat در حوزه آبخیز حبله رود واقع در استان های تهران و سمنان تعریف و مورد ارزیابی قرار گرفت. این حوضه با توجه به شرایط آب و هوایی نیمه خشک تا خشک شامل سه ناحیه اکولوژیکی(نیمه استپی، استپی و بیابان) می باشد. واسنجی و اعتبارسنجی مدل توسط برنامه آنالیز عدم قطعیت( sufi2) موجود در مدل swat انجام گرفت. با توجه به داده های مشاهداتی شاخص سطح برگ، تولید و نتایج شبیه سازی شده، مشخص می گردد، مدل فوق دارای نتایج قابل قبولی در خصوص شبیه سازی این دو پارامتر می باشد. مدل swat تغییرات تولید شبیه سازی شده در منطقه نیمه استپی را بین 35/0 تا 5/0، در منطقه استپی بین 26/0 تا 15/0 و در منطقه بیابانی بین 033/0 تا 1/0 تن در هکتار نشان داد. همچنین آزمون آنالیز حساسیت نشان داد که هر چه از سمت منطقه نیمه استپی به سمت منطقه استپی و بیابانی حرکت کنیم پارامترهای آب و خاک از حساسیت بیشتری در رشد و تولید علوفه گیاهی برخوردار هستند. در انتها با استفاده از مدل واسنجی شده، مشخص گردید که در حال حاضر تعداد دام موجود در منطقه دو برابر تعداد واقعی است، بر این اساس و به منظور تصمیم گیری برای مدیریت بهتر منطقه دو سناریو تعریف گردید. نتایج نشان داد که انجام سناریو مدیریت منابع آب 40% و سناریو مدیریت چرای تناوبی 30% افزایش تولید و متعاقباً افزایش ظرفیت چرایی دام را در سطح منطقه به همراه دارد.

توسعه مدل اندازه گیری شایستگی مرتع برای چرای گوسفند در مراتع مناطق نیمه خشک (مطالعه موردی حوضه آبخیز توف سفید)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده منابع طبیعی 1391
  اکرم سبحانی کرسگانی   مهدی فرحپور

از آنجا که مراتع نقشی حیاتی در امر حفاظت خاک و آبخیزداری دارند، بهره برداری منطبق با توان عرصه های مرتعی که شایستگی مرتع نامیده می¬شود و متضمن بهره¬برداری متناسب با توان عرصه که همزمان حفظ آب، خاک و پوشش گیاهی و بهره¬برداری اقتصادی را به دنبال خواهد داشت از مبانی اولیه مدیریت عرصه¬های مرتعی محسوب می¬گردد. شایستگی مرتع از موارد مهم در مباحث اندازه گیری و ارزیابی مراتع بوده و شناخت عوامل موثر بر آن، حائز اهمیت فراوانی است. با این وجود، مدل مناسب و قطعی که امکان استفاده از آن برای تعیین شایستگی مراتع مناطق نیمه خشک وجود داشته باشد، توسعه نیافته است. در برخی از مدل¬هایی که اخیراً نیز توسعه یافته آزمون¬های حساسیت سنجی عوامل تاثیر گذار انجام نشده و معمولاً مدل¬های پیچیده ای را مشتمل بر عوامل زیادی ارائه داده¬اند که به دلیل تعدد ورودی¬های مدل، پیچیدگی زیادی یافته که با اصل parasimony در طراحی مدل¬ها تناقض داشته و عملاً امکان استفاده از آنها در تعیین شایستگی مرتع وجود ندارد. عوامل بسیار زیادی در تعیین شایستگی مراتع بیان شده که برخی از آنها همچون مقدار، کیفیت و فواصل منابع آبی، شیب، میزان تولید علوفه به قطعیت در منابع مختلف ذکر شده¬اند، اما به نظر می¬رسد عوامل زیاد دیگری هنوز وجود دارند که نیازمند تحقیق و تدبر بیشتری بوده تا بتوان قضاوت کرد که آیا در تعیین شایستگی لازمند یا خیر. در این تحقیق با بررسی منابع علمی مختلف پیشینه تحقیق بررسی، کلیه عوامل تعیین کننده شایستگی مشخص شد، با توجه به اصول علمی مورد توافق این عوامل در قالب مدلی ارائه گردید. سپس در حوضه آبخیز توف سفید کوهرنگ این عوامل مطالعه و در مدل مفهومی تهیه شده شایستگی مرتع ¬قرار داده شد و نهایتاً میزان تاثیر گذاری هر عامل تعیین و عوامل اصلی در مدل قرار گرفت و صحت مدل مورد ارزیابی و مدل نهایی ایجاد شد. در مدل ساخته شده در منطقه مورد مطالعه، حدود 986.95 هکتار (معادل8.12درصد) منطقه در کلاس شایستگی خوب (s1)، 3443.49 هکتار (معادل28.32درصد) در کلاس شایستگی متوسط (s2)، 3152.83 هکتار (معادل25.93درصد) درکلاس شایستگی کم (s3) و 2541.77 هکتار (معادل20.91درصد) در کلاس غیر شایسته (n) قرار گرفت. همچنین با انجام آنالیز حساسیت برای ورودی¬های مدل از قبیل شیب، فاصله از منابع آبی، میزان حساسیت خاک به فرسایش و میزان علوفه قابل دسترس مشخص شد که عامل شیب با میزان حساسیت 2.15 نقش تعیین کننده ای در شایستگی مرتع داشته و قرار دادن آن در مدل به عنوان یک زیر مدل مجزا کاری بس شایسته است. همچنین پارامترهای علوفه قابل دسترس، فاصله از منابع آب و حساسیت خاک به فرسایش با مقدار 1.85، 1.37 و 1.14 به ترتیب در رده¬های بعدی حساسیت قرار گرفتند