نام پژوهشگر: زهرا غریب‌حسینی

معناشناسی همت در مثنوی مولوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  اسماعیل سلیمانی ساردو   زهرا غریب حسینی

مثنوی مولوی دربردارنده دقیق ترین رهنمون ها برای عروج به عالم ملک و ملکوت است و مولانا، بزرگ مرد عالم عرفان عملی در آن اثر سترگ و ارزشمندش به مبحث همت عنایت خاصی دارد. این واژه ، پنجاه و یک بار در مثنوی آمده است چرا که از منظر وی اصل و اساس هر حرکت وجنبشی در سیر صعودی، همت است و دیر یا زود رسیدن به مقامات و احوال و سرانجام به غایت مقصود و کمال مطلوب، به مقدار همت و توجه قلب صوفی بستگی دارد. همت در مثنوی، معادل اراده، بلند نظری و بلند طبعی و دعای خیر پیر و عامل حرکت به کار رفته است.مراحل همت از دیدگاه مولانا؛ ترک لذت¬های نفسانی دنیا، عدم توجه به نعمت¬ها و وعده¬ها و خدا خواهی مطلق است.و قلب صاحب همت با همه قوای روحانی خود متوجه حضرت حق، و مست حق بینی است. بنابراین، مؤلفه¬های اصلی همت، قوه ی روحانی، توجه قلب و درک کمال است از دست آمدهای مهم همت رسیدن به مرتبه عشق و درک مقام جمع است که سالک را به رتبه خلیفگی و تصرف در جان ها سوق می دهد تا سالک قدر وقت را بداند و واسطه فیض الهی شود. مولوی به سالک نوآموز سفارش می کند که در مسیر رسیدن به حق و حقیقت از همت شیخ، مدد گیرد. مولانا معتقدست که توجه و علاقه به دنیا ، توقف در راه سلوک ، عدم تلاش و کوشش و صبر در هجران یار از مصادیق پست همتی است و سالک باید در طریق صعب سلوک از انها دوری گزیند.

بررسی و تحلیل محاسبه در آثار مولانا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1393
  اعظم السادات میرخلیلی   زهرا غریب حسینی

از مهم ترین مولّفه های عرفان عملی، محاسبه و مراقبه است که اثربخشی آن در لطافت و شفافیّت روح مشهودست. مثنوی معنوی اثر بزرگ و جاویدان جلال الدّین محمد بلخی درباره ی مراقبه و محاسبه و اهمیّت و کارکرد آن حاوی مطالب بسیار ارزشمندی است. به یک معنا می توان مثنوی را چکیده و مختصری از عقاید مولوی درباره ی «مهار نفس» و «مراقبه ی نفس» دانست. نکته ای که در اینجا اهمیّت دارد این است که در دیگر آثار او هم مراقبه و محاسبه به تعابیر و معانی مختلفی مانند موت اختیاری و فطام به کار رفته است که در همه ی این عبارات مقصود مولوی همانا پاکی و مراقبت خویشتن و نفس از هرگونه پلیدی، بدی و ناراستی است. مولوی خودشناسی را از طریق تزکیّه ی باطن و مراقبه میسّر می داند. در مراقبه و محاسبه به دلیل تمرکز ذهن و حواسّ بر امور درونی و احوال نفسانی، انسان از اشتغالات بیرونی و ظاهری رها می شود و به درون پیچیده و پر رمز و راز خویش پناه می برد و از این نظر با صفات و احوالات خویش آشنا می شود و خود را بهتر از قبل می شناسد. ریاضت نیز تعبیر دیگری است که مولوی آن را به معنای «مراقبه و محاسبه» به کار می برد و در حقیقت تلاش برای مقابله با هوای نفسانی و کشتن آن است. در ریاضت هم، انسان سعی می کند که صفات زشت اخلاقی را در خود از بین ببرد و در عوض صفات ستوده و حسنه را در خویش بیافریند و حاصل آن دست یابی به علوم انبیا است. ریاضت در مسیر سلوک، برای تقابل و رام کردن نفس امّاره به کار می رود. مولوی خلوت نشینی را هم به معنای مراقبه به کار می برد و آن را برای صفای دل و باطن لازم می داند و آن را جهاد اکبر می خواند. از نظر بسامد آماری و با توجه به مفهوم کلام در مجموع در «مثنوی معنوی» صد و بیست و نه بار، در «فیه ما فیه» نه بار، در «مکتوبات» نوزده بار و در «مجالس سبعه» هجده مرتبه به مراقبه و مصادیق آن اشاره شده است که نشان دهنده ی تأکید مولوی بر مراقبه و فواید مفید آن می باشد.