نام پژوهشگر: محمد هاشمی زاده

بررسی تطبیقی مفهوم پوچی و تنهایی در محاکمه فرانتس کافکا و بیگانه آلبر کامو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1394
  محمد هاشمی زاده   مهران زنده بودی

با پیشرفت علم و تکنولوژی و تجربه نمودن دو جنگ جهانی و همچنین کمرنگ شدن نقش مذهب و ایمان، انسان قرن بیستم خود را تنها و زندگی اش را پوچ و بیهوده یافت و همواره در پی راهی بود تا خود را از این پوچی و تنهایی برهاند. فرانتس کافکا و آلبر کامو دو تن از نویسندگان بنام و بزرگ قرن بیست بودند که در آثارشان به این مفاهیم پرداختند. این تحقیق یه بررسی دو مفهوم پوچی و تنهایی در کتاب محاکمه کافکا و بیگانه کامو پرداخته است. هر دو شخصیت این دو کتاب – مورسو و جوزف کا – شخصیتهایی تنها می باشند و لیکن از نقطه نظر پوچی، دیدگاههایی متفاوت دارند. مورسو شخصیت اصلی کتاب بیگانه در برابر پوچی زندگی خود آگاهانه طغیان می کند وسعی در لذت بردن از زندگی اش را دارد در حالیکه جوزف کا در کتاب محاکمه خود را گرفتار دراین پوچی می بیند و در نهایت رنج تسلیم آن می شود.