نام پژوهشگر: مهرداد جاویدی‌نژاد

طراحی مرکز هنرهای نمایشی گیلان، با تاثیر از هنر نمایش
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده معماری و هنر 1391
  فاطمه جعفری ماتک   عطااله طاهایی

تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و پیشرفت تکنولوژی و تغییر فکر و در نهایت تغییر شیوه زندگی انسانها، موجب افزایش ارتباطات دیجیتالی ومجازی و کمرنگ شدن ارتباطات و تعاملات اجتماعی بطور حضوری شده است. فضاهای جمعی یا بصورت مکانی در آمده که فقط انسانها را بصورت توده در کنار هم قرار می دهد و یا فرم و ساختار آن با نیاز ها و خصوصیات (الگوهای رفتاری) جامعه انطباق نداشته و در نتیجه مردم تمایلی برای حضور در این فضاها ندارند. نمایش به عنوان یک هنری زنده، دارای قوی ترین کنش بین انواع دیگر هنر است. لذا نمایش به عنوان یک هنر جمعی و زنده می تواند راهکار مناسبی برای جذب افراد به مکانهای عمومی، و بخصوص فضاهای نمایشی، معرفی شود. همچنین با توجه به عدم رشد تاتر در ایران و فراموش شدن اندک تاتر باقی مانده، و نیز عدم وجود سالنها و فضاهای مناسب برای اجرای نمایش و آموزش و رشد آن، و با وجود تعداد زیادی فارغ التحصیل و دانشجوی علاقه مند به کار در این رشته، بنابراین طراحی یک فضای مناسب تاتری که بتواند در عین حال پاسخگوی نیاز های امروز تاتر و همچنین محل مناسبی برای رشد و جذب تماشاگر و ایجاد یک فضای اجتماعی کوچک برای تعاملات بیشتر، در دنیای رو به تغییر امروز باشد، بسیار ضروری است. این تحقیق در جستجوی جنبه های نمایشی زندگی اجتماعی روزمره در فضاهای عمومی است و به توصیف چگونگی طراحی فضای عمومی خاصی می پردازد که آن نمایش و در واقع تعاملات و روابط انسانی را پشتیبانی و تقویت کند. در نهایت به این فرض خواهیم رسید که با توجه به اینکه نمایش در یک حضور گروهی شکل می یابد، که در ارتباط مستقیم با مخاطب خود قرار دارد و همچنین با توجه به ساختارش، که قابلیت چندانی در جذب مخاطب دارد، لذا می تواند انگیزه مناسبی برای حضور افراد در یک مکان عمومی باشد. در این تحقیق، در مرحله اول با بررسی اهمیت وجود روابط اجتماعی بین انسانها، به لزوم ایجاد فضاهای عمومی بعنوان مکانی برای ایجاد این روابط پرداخته شده است و در مرحله دوم با بررسی هنر نمایش، ساختار و تاریخچه آن، به کارکرد اجتماعی آن اشاره شده و در مرحله سوم با تجزیه و تحلیل دو محور نمایش و روابط اجتماعی راهکار هایی ارائه شده است و در نهایت با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده در خصوص طراحی فضاهای نمایشی و همچنین راهکارهای پیشنهادی به طرحی از فضای اجرای نمایش رسیدیم. سرانجام اینکه با توجه به ماهیت داده های تحقیق، شیوه پژوهش کیفی بوده است. با مروری بر ادبیات تخصصی مرتبط با فضاهای عمومی مشخص می گردد که بدلیل گستردگی موضوع، عوامل گوناگون و در عین حال متفاوتی بر شکل گیری و طراحی مراکز اجرای نمایش، تاثیر گذار می باشند که در اینجا تنها عمده ترین ویژگی های تاثیر گذار با محوریت الگوی هنر نمایش، و با رویکرد تقویت تعاملات اجتماعی در نظر گرفته شده است.