نام پژوهشگر: ابراهیم خلفی

رقابت های سیاسی و اقتصادی دولت های عثمانی و انگلیس در خلیج فارس بین سده هیجدهم و نوزدهم میلادی.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  ابراهیم خلفی   د. محمد زمان خدایی

پیش از اینکه واسکودوگاما از دماغه ی امید نیک به اقیانوس هند راه یابد و در پی او آلبوکرک به تاراج شاخ افریقا ، خلیج فارس و شبه قاره ی هند بپردازد، مراکز تجاری مهمی چون بندر بصره وبندر محمره (خرمشهر) با هم رقابت سالم و رو به رشدی را داشتند در پی اکتشافات جغرافیایی اواخر سده پانزده میلادی/نهم هجری قمری، و اوایل سده شانزدهم شرایط در خلیج فارس دگرگون شد. پرتقالیان که توانسته بودند در کرالا جنوب غربی هند پیاده شوند و نخستین فعالیت های تجاری خود را آغاز کنند متعاقب آن سر از خلیج فارس در آوردندو بر فعالیت های تجاری منطقه تاثیر سوئی نهادند. از نیمه دوم سده هیجدهم کمپانی انگلیسی هند شرقی با پیروزی در نبرد پلاسی در بنگال (1757م)به تدریج شبه قاره ی هند را زیر سلطه ی خود آورد . با آغاز فعالیت های سیاسی اقتصادی کمپانی در خلیج فارس از دوره ی زندیه (1175-1207ق) و به ویژه اوایل قاجاریه (1820م/1235ق)، تلاش های استعماری بریتانیا درخلیج فارس آشکار شدکه به تقابل و نقض حاکمیت و منافع ملی ایران منجر شد. پس از انقلاب صنعتی، خلیج فارس به عنوان شاهرگ و حوزه ی تامین کننده مواد خام مورد توجه قرار گرفت و به میدان رقابت دول بزرگ تبدیل گردید. در این میان امپراتوری عثمانی دیوار حائل بین این دولت های اروپایی به ویژه انگلستان با شرق قرار داشت. در واپسین سال های سده هیجدهم، امپراتوری عثمانی در اثر ناکارآمدی ساختار سیاسی و ناتوانی در هم گامی با دگرگونی های صنعتی و اقتصادی جهان نو- با بحران مشروعیت ساختار در میان اتباع خود روبه رو گشت- که در نهایت منجربه تجزیه امپراتوری عثمانی پس از جنگ جهانی اول گردید و این دیوار حایل فرو ریخت. دول بزرگ به ویژه انگلستان بر منطقه سیطره یافتند و سیاست های استعماری خود را برای غارت منطقه بکار بستند.