نام پژوهشگر: اکبر حاجی‌زاده مقدم

اثر دوره های تمرین استقامتی بر میزان مالون دی آلدئید ایجاد شده با هوموسیستئین و سوپراکسید دیسموتاز در هیپوکامپ پشتی موش های صحرایی نر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1388
  قاسم عزیزی   اکبر حاجی زاده مقدم

هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر 4 و 8 هفته تمرین استقامتی تداومی بر میزان مالون دی آلدئید ایجاد شده با هوموسیستئین و سوپراکسید دیسموتاز در هیپوکامپ پشتی رتهای نر بود. بدین منظور ابتدا طی یک مطالعه اولیه دوز موثر هوموسیستئین به منظورتخریب عصبی هیپوکامپ رت های نر نژاد ویستار بدست آمد. سپس رت ها به 6 گروه بصورت تصادفی تقسیم و جراحی شدند. پس از یک هفته ریکاوری جهت بهبود رت های جراحی شده دوز 86µgr/rat (یا6/0مولار) به داخل هیپوکامپ پشتی بصورت دو طرفه و در یک مرحله با میکروسرنگ هامیلتون در 5 گروه تزریق و به یک گروه نیز حلال هوموسیستئین تزریق شد. آزمودنی ها به دو گروه تمرینی 4 و 8 هفته و دو گروه کنترل 4 و 8 هفته و گروه پایه هوموسیستئین و حلال هوموسیستئین تقسیم بندی شدند. آزمودنی های گروه تمرینی به اجرای پروتکل تمرینی بر روی نوارگردان ویژه جوندگان پرداختند. پروتکل تمرینی از 10 دقیقه دویدن با سرعت 12 متر در دقیقه برروی نوارگردان در روز اول تمرین شروع و در ادامه روزی یک دقیقه به زمان پروتکل تمرینی افزوده شد و سرعت از روز اول تا هفته دوم جهت سازگاری های فیزیولوژیکی ثابت نگه داشته شد، از هفته سوم به بعد هر هفته 1 متر بر دقیقه به سرعت افزوده شد تا درهفته 8 به سرعت 18 متر در دقیقه رسید. گروههای بی تمرین همزمان با گروههای تمرینی شان در قفس نگهداری شدند و همزمان با آنها کشته شدند. گروه های پایه نیز پس از 48 ساعت کشته شدند. مغز همه گروه-ها جهت اندازه گیری شاخص های بیوشیمیایی در هیپوکامپ درآورده شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفهone-way anova و آزمون تعقیبی lsd در سطح معنی داری (p<0.05) انجام شد. بطور خلاصه نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تزریق هوموسیستئین در مغز باعث افزایش معنی دار مالون دی آلدئید (p=0.000) و سوپراکسیددیسموتاز(p=0.022) شد. چهار هفته تمرین استقامتی تداومی با شدت متوسط (p=0.020) و هشت هفته تمرین استقامتی تداومی با شدت متوسط(p=0.000) باعث کاهش معنی دار مالون دی آلدئید شد. همچنین افزایش معنی دار سوپر اکسید دیسموتاز در چهار هفته تمرین(p=0.000) و هشت هفته تمرین (p=0.020) مشاهده شد. تحقیق حاضر پیشنهاد می نماید که چهار و هشت هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط می تواند اثرات القائی هوموسیستئین را معکوس نماید.

تاثیر یک دوره تمرین استقامتی بر برخی از شاخص های انعقادی در موشهای صحرایی نر بالغ و نابالغ نژاد ویستار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1388
  حمید همدانی   شادمهر میردار

تاثیر یک دوره تمرین استقامتی بر برخی از شاخص های انعقادی درموشهای صحرایی نر بالغ و نابالغ نژاد ویستار شروع بیماری های قلبی- عروقی از دوران کودکی بوده و شیوع بیشتری در مردان جوان نسبت به زنان جوان دارد. با توجه به اهمیت فعالیت بدنی و بلوغ بر شاخص های انعقادی، هدف این پژوهش بررسی اثر یک دوره تمرینات ورزشی استقامتی بر برخی از شاخص های انعقادی در موش های صحرایی نر بالغ و نابالغ با نژاد ویستار بود. آزمودنی های این پژوهش 50 سر موش صحرایی نر21 روزه با نژاد ویستار بودند که به طور تصادفی به سه گروه کنترل(26 سر موش) و سه گروه تجربی (24 سر موش) تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت 4 و 8 هفته و با شدت تقریبی 55 تا 75 درصد vo2max در نظر گرفته شد. خون گیری از تمام گروه ها برای اندازه گیری شاخص های انعقادی، قبل و پس از تمرین و با روش های استاندارد انجام شد. به منظور بررسی تاثیر تمرینات استقامتی و بلوغ بر شاخص های مورد نظر در هر یک از گروه ها ی تمرین با گروه های کنترل به سبب مستقل بودن گروه ها و مقایسه دو به دو گروه ها در فرضیات پژوهش از آزمون t مستقل و تغییرات بین گروهی گروه های تمرین وکنترل با استفاده از آزمون آنووا و توکی با سطح معنی داری آماری (p<0/05) در نظر گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که 4 هفته تمرین استقامتی سبب افزایش فیبرینوژن در گروه های تجربی دوران بلوغ و بالغ شد و 8 هفته تمرین منجر به کاهش این شاخص در گروه تجربی بالغ شد. از سوی دیگر 4 و 8 هفته تمرین استقامتی منجر به کاهش مقادیر pt, aptt وplt در تمام گروه های تجربی شد. با توجه به این یافته ها می توان گفت که حتی تمرینات ورزشی سبک (گروه تجربی دوران بلوغ) و متوسط (تجربی بالغ) با 55 تا 75% حداکثر اکسیژن مصرفی می تواند در افزایش انعقاد خون بویژه در سنین مورد مطالعه موثر باشد .