نام پژوهشگر: محمدحسین دهنوی

اندیشه های عرفانی ابن سینا و تاثیر آن بر سهروردی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1388
  محمدحسین دهنوی   افلاطون صادقی

بخشی از تالیفات بجای مانده از ابن سینا نشان دهنده ی توجه این حکیم عقل گرای مشایی به حوزه ی مباحث عرفانی و به زعم برخی صاحب نظران نشان از تلاش وی برای تاسیس نوعی از حکمت مبتنی بر اشراق و عرفان است. در این پژوهش پس از معرفی اجمالی عرفان ،رابطه ی ابن سینا با عرفان و تصوف و میزان تاثیرپذیری وی از آنها مورد بررسی قرارمی گیرد ودیدگاه های مختلفی که در مورد حکمت مشرقی او وجود دارد و پیوند میان این حکمت وآرا عرفانی او را مطرح می کند ارزیابی شده است . بی شک برای شناخت اندیشه های عرفانی ابن سینا باید محتوای آثار بوعلی در حوزه ی مباحث عرفانی شناخته شود . معرفی این آثار و بیان محتوای آنها از اهداف این تحقیق بوده زیرا از طریق آن می توان به میزان پیوستگی اندیشه ی ابن سینا و عرفان و نوع نگرش وی به مسایل عرفانی پی برد. حاصل آن که نگرش ابن سینا به عرفان نگرشی فیلسوفانه است ونه عارفانه . و پرداختن وی به مسایل عرفانی به معنی خروج وی از ساحت اندیشه ی استدلالی و ورود به جرگه ی اهل مکاشفه نیست . علیرغم این که ابن سینا عارف نبوده اما آراء او در حوزه ی مباحث عرفانی در اندیشه های برخی عارفان و اندیشمندان پس از او تاثیر گذار بوده است. یکی از کسانی که از این آراء بهره برده شهاب الدین سهروردی بنیان گذارحکمت اشراقی است شناخت پیوند میان ابن سیناوسهروردی نشان از امتدادجریان تفکر در حوزه ی فرهنگ اسلامی دارد وگسست میان فلسفه ی ابن سینایی و فلسفه ی اشراقی را نفی می کند. یکی ازحلقه های واسطه میان اندیشه ی این دو حکیم اشتراکاتی است که درنگرش به حوزه ی مباحث عرفانی داشته اند .این اشتراکات با بررسی رسایل عرفانی سهروردی و مقایسه ی آنها با نوشته های عرفانی ابن سینا به خوبی نشان داده می شودو از این طریق سهم ابن سینا در تاسیس یک نظام فلسفی مبتنی بر عقلانیت و تجربه ی عرفانی که نام حکمت اشراقی برآن نهاده شده تاحدودی آشکار می شود.