نام پژوهشگر: محمد خانی‌چهری

بررسی تطبیقی جامعه شناختی فرقه های اهل حق و تصوف در کردستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1388
  محمد خانی چهری   محمدجواد زاهدی مازندرانی

پژوهش پیش روی ، بررسی و هم سنجی جامعه شناختی فرقه های اهل حق، قادریه ونقشبندی در منطقه اورامانات کردستان است. افزون بر چالش های ناشی از کارکرد فرقه های یاد شده ، با اجتماعات دینی بزرگ تر وحکومت ، و نگرش های نوین شماری از خاندان ها ی اهل حق ، وجود زیست بوم هم سان اما باورها ، فرهنگ و آداب ورسومی به نسبت نا همسان ، چالش هایی را برای هرسه جامعه در پی داشته است. روش و ابزار گردآوری اطلاعات . تاریخی تطبیقی ، با شیوه استفاده از منابع کتابخانه ای است. به دلیل محدودیت شرایط حاکم بر ساختار اجتماعی موجود در منطقه مبنی بر نبود امکان پیمایش ، از چارچوب عمومی روش تحقیق کیفی با توجه به کار میدانی ومشاهده مشارکتی پیش بینی شده برای پرکردن کمبود داده ها نیز استفاده شده است. هرسه جامعه کرد ، مرد سالار و دارای جوامعی با اقتصاد کشاورزی ودامداری اند. وبه اعتبار سرزمین میزبان اقلیت قومی وبه اعتبار طریقت وصوفی گری اقلیت مذهبی ، ایستا ، خرد گریز و، نهاد ستیز و گاه حکومت ناگرا به شمارمی آیند. پیکره وساختار نخستین هر سه فرقه در میانه سده های (8-5ق) ، پی گرفته و بالیده است ، قادریه به شیخ عبدالقادر گیلانی در بغداد ، نقشبندیه به بهاالدین نقشبند در آسیای میانه ، واهل حق به سلطان اسحاق برزنجی در اورامانات کردستان ایران منسوب اند. هر چند دو طریقت پیش گفته سپس در کردستان باز تولید شده اند. . هرسه جامعه مناسک گرا هستند و دارای حلقات ذکر و سرسپردن می باشند. با این حال مناسک دو جامعه بسته و وابسته به لایه های پایین قادری و اهل حق ، گاه با کنش های فراهنجار همراه است. گسترش و پایایی بیشتر جامعه محافظه کار و تکثر گرای وابسته به لایه میانه نقشبندی وارون بر دوجامعه دیگر در شکستن انحصار جابجایی قدرت در میان خاندان های وابسته به لایه های بالا و بسیار مرفه رهبران سادات وشیوخ می باشد. پژوهش دلیل جامعه شناختی ماندگاری و باز تولید این سه جامعه مذهبی در کردستان را که با توجه به چارچوب نظری فرقه می شناسد ، جدای از چالش های پیش روی آنان ایستادگی مردم کرد در برابر سلطه های بیگانه ، زیست بوم ویژه این سرزمین ، و نقش وکارکرد آموزه طریقت های صوفی یاد شده ، به ویژه رهبران فرهمند آنان می داند. از سوی دیگر پژوهش با توجه به چارچوب نظری ، شماری از جنبش های جوامع صوفی یاد شده را در تراز جنبش هزاره ای (مهدویت) و جنبش اجتماعی بر شمرده است . پژوهش کوشیده است ، تا با شناخت درست این جوامع وبدست دادن واقعیت ها ومسایل موجود چالش های تاریخی در کردستان ، به ویژه منطقه مور پژوهش ، در اندازه ممکن آسیب شناسی و ساماندهی گردد.