نام پژوهشگر: نیکتا حاتمی‌زاده

مقایسه اثر دو برنامه آموزشی جدید و رایج "آموزش در خانواده برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه" ویژه توان یاران محلی بر کیفیت آموزش های ارایه شده به خانواده های دارای معلول جسمی حرکتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1388
  محسن ایروانی   نیکتا حاتمی زاده

از سال 1374 که اجرای برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه در کشور آغاز شد، برنامه آموزش کارکنان محلی توانبخشی به شیوه ای واحد اجرا شده است و با توجه به لزوم ارتقا شیوه های آموزشی برای اثربخش نمودن آموزش های ارایه شده، پژوهش حاضر به مقایسه اثر برنامه آموزشی جدید "آموزش در خانواده معلولان جسمی حرکتی برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه" ویژه توان یاران با برنامه آموزشی رایج بر کیفیت آموزش های ارایه شده به خانواده های افراد دچار معلولیت جسمی حرکتی در مناطق روستایی پرداخت. این پژوهش از نوع تجربی و کارآزمایی میدانی است که به روش پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آموزشی به شیوه جدید و رایج مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای وابسته شامل آگاهی، مهارت و نگرش مراقبان اصلی خانوادگی بوده و آموزش در خانواده به عنوان متغیر مستقل بود. جامعه آماری، مراقبان اصلی خانوادگی و معلولان جسمی حرکتی تحت پوشش خدمت آموزش در خانواده برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه در روستاهای شهرستان خرم آباد بودند. شیوه نمونه گیری مراقبان خانوادگی تحت پوشش توان یاران دو گروه، به صورت تصادفی بود. توان یاران مورد پژوهش 34 نفر (18 نفر در گروه آموزش دیده به شیوه جدید و 16 نفر در گروه آموزش دیده به شیوه رایج) و مراقبان 128 نفر بودند (64 نفر در هر گروه). یک گروه از توان یاران با استفاده از تکنیک های آموزش موثر و کتابچه های بازنگری شده 16-8 برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه به شیوه جدید و گروه دیگر با استفاده از کتابچه های فعلی و با روش روخوانی به شیوه رایج مورد آموزش قرار گرفتند. پرسش نامه های مربوط به آگاهی و مهارت مراقبان محقق ساخته بود و بر اساس محتوای کتابچه های شماره 9 تا 16 تهیه شد. همچنین پرسش نامه ای جهت بررسی نگرش مراقبان تهیه شد. روایی پرسش نامه ها از طریق روایی صوری با نظر متخصصین و ارزیابی بر روی خانواده های معلولان و پایایی آن ها از طریق آزمون- باز آزمون با ضریب همبستگی 0/92 در سوالات نگرش و 0/98 در سوالات آگاهی مورد تایید قرار گرفت. فرم های جمع آوری داده ها از طریق مشاهده مستقیم، معاینه و مصاحبه تکمیل شدند. این داده ها توسط نرم افزار spss و با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، تی زوجی، کای دو، من ویتنی، ویلکاکسون، ضریب همبستگی پیرسون و مدل های تعمیم یافته خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.در مقیاس 100-0 ، در ارزیابی مراقبان خانوادگی افزایش نمرات آگاهی (33/48±95/72) و مهارت (21/98± 81/97) مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید نسبت به افزایش نمرات آگاهی(23/71± 26/75) و مهارت (25/27± 31/7) مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه رایج بیشتر بود (p <0/0001 ). نگرش مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید درباره اثربخشی اقدامات توانبخشی در منزل بطور معناداری مثبت تر از گروه دیگر بود ( p<0/0001 ). درصد بیشتری از مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید، با سپردن فرد معلول به مراکز نگهداری کاملا مخالف بودند(0/005 =p). یافته های جانبی حاصل از این پژوهش بدین شرح بود: درجه خستگی مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید به میزان معناداری کمتر از مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه رایج بود(p <0/0001 ). وضعیت روابط اجتماعی افراد معلول در دو گروه تفاوت معنا داری نداشت. درصد بیشتری از مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید، از تحت پوشش آموزش در خانواده بودن رضایت کامل داشتند(39% در برابر 20% ؛ 0/003=p). میزان همکاری مراقبان در انجام تمرین ها پس از آموزش در خانواده در مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید بیش از گروه دیگر بود (p<0/0001 ). از نظر مطالعه کتابچه و بکارگیری محتوای آن توسط مراقبان، دو گروه در شرایط یکسانی قرار داشته و تنها یک نفر که کتاب را نگرفته بود، آن را مطالعه نکرده بود و 10 نفر گزارش کردند که محتوای کتابچه را بکار نبسته بودند. استفاده از شیوه جدید آموزش توان یاران محلی، باعث بالا رفتن سطح آگاهی و مهارت توان یاران نسبت به شیوه رایج شد. همچنین آگاهی، مهارت، میزان همکاری، رضایت و نگرش در حیطه های اثربخشی اقدامات در منزل و سپردن معلول به مراکز نگهداری در مراقبان خانوادگی افراد معلول که تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید بودند، نیز افزایش داشت و خستگی ناشی از مراقبت از معلول در آن ها کاهش داشت. با توجه به عملی بودن اجرای آموزش به شیوه جدید برنامه ریزی برای جایگزینی شیوه جدید برای ارتقاء عملکرد توان یاران و کیفیت آموزش هایی که به مراقبان ارایه می دهند شایسته به نظر می رسد.

بررسی مقایسه ای شکاف کیفیت در خدمات توانبخشی (حسی-حرکتی) مراکز توانبخشی دولتی و غیردولتی شهر تهران در افراد کم توان بالای 14 سال در سال 1388
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1388
  نگار اخوان ماسوله   روشنک وامقی

هدف: این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه شکاف کیفیت خدمات توانبخشی در مراکز توانبخشی دولتی و غیردولتی شهر تهران از نظر افراد کم توان بالای 14 سال در سال 1388 ، از طریق اندازه گیری انتظارات و ادراکات مشتریان از این خدمات به وسیله ابزار سروکوال، انجام شده است. روش بررسی: در این پژوهش که از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و در ماه های تیر و مرداد سال 1388 به اجرا درآمد، و به صورت مقطعی انجام شد، جامعه مورد بررسی کلیه مراجعه کنندگان بالای 14 سالی بودند که در سال 1388 به مراکز روزانه توانبخشی دولتی یا غیردولتی شهر تهران مراجعه کرده و پذیرش شده بودند.تعداد 165 نفر (117 نفر دولتی و 48 نفر غیردولتی) حجم نمونه لازم در نظر گرفته شد که با توجه به محل استقرار جغرافیایی مراکز(تهران، شمیرانات و ری) از هر یک از این مناطق به روش نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم یک یا چند مرکز انتخاب گردید و به روش نمونه گیری در دسترس و با تعداد افراد مشخص شده برای هر مرکز (متناسب با حجم مراجعین)، پرسشنامه توسط افراد تکمیل گردید. ابزار،پرسشنامه سروکوال بود که کیفیت خدمات را از دیدگاه مشتری در ابعاد خوشایندی ظاهر، قابل اعتماد بودن، پاسخگو بودن، اطمینان خاطر ایجاد کردن و همدلی کردن از طریق اندازه گیری انتظارات، ادراکات و شکاف بین انتظارات و ادراکات، می سنجد. نتایج: مراکز دولتی و غیردولتی در حیطه «کل ادراکات» ، تفاوت معناداری با هم داشتند (0/001 › p ). و در تمامی ابعاد، مراکز غیردولتی نمره بالاتری را کسب کردند. در حیطه «کل انتظارات»، این دو گروه تفاوت معناداری را نشان ندادند (0/130 = p ) و به جز در بعد خوشایندی ظاهر، در بقیه ابعاد تفاوت معناداری وجود نداشت. در مراکز دولتی کمترین و بیشترین شکاف در کیفیت خدمات را به ترتیب در ابعاد اطمینان خاطر ایجاد کردن و خوشایندی ظاهر و در مراکز غیردولتی به ترتیب در ابعاد پاسخگو بودن و خوشایندی ظاهر می بینیم. این شکاف ها در کل، در مراکز دولتی به مراتب بالاتر از مراکز غیردولتی بوده و به جز بعد خوشایندی ظاهر در همه ابعاد دیگر اختلاف معناداری بین مراکز دولتی و غیردولتی وجود داشته است. از دیدگاه مشتریان در مراکز دولتی و غیردولتی بالاترین ضریب اهمیت یا به نوعی اولویت میان ابعاد، به ترتیب به ابعاد اطمینان خاطر ایجاد کردن و قابل اعتماد بودن داده شد. البته تحلیل داده ها در حالت موزون (با درنظر گرفتن ضرایب اهمیت هر بعد) نیز تغییر چشمگیری را در نتایج پژهش نشان نداد. بحث: شکاف کیفیت خدمات در هر دو گروه و در همه ابعاد منفی بوده به این معنی که مشتریان، کیفیت خدمات را از آنچه که انتظار داشتند، پایین تر دریافت نموده اند و در مراکز دولتی شکاف بالاتر و تقریباً دو برابر مراکز غیردولتی بوده است. نتایج تحقیق حاضر در مقایسه با نتایج تحقیقات مشابه در سایر انواع خدمات مراقبت از سلامت در خارج و داخل کشور، در برخی وجوه مشترک و در برخی جنبه ها متفاوت بوده است. مسئولین دست اندرکار امور توانبخشی و مدیران مراکز به خصوص در شهر تهران می توانند از نتایج این تحقیق برای رفع اشکالات و نقاط ضعف خدمات بهره برده و در جهت ارتقاء کیفیت خدمات توانبخشی اقدام نمایند.