نام پژوهشگر: حسین قاسم‌خانی

بررسی مقایسه ای اکسپرسیونیسم و نئو اکسپرسیونیسم در نقاشی، پروژه عملی: هفت شهر عشق
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر 1388
  حسین قاسم خانی   محمدکاظم حسنوند

در این پژوهش سعی بر آن است تا با شناخت بهتر سبک اکسپرسیونیسم و تفکرات شکل دهندة آن، به مقایسه هنرمندن این سبک در طی قرن بیستم پرداخته شود و روشن گردد که شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شکل دهنده اکسپرسیونیسم در دوره های مختلف چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارند و علت بازگشت دوباره به اکسپرسیونیسم در پایان قرن بیستم مورد بررسی قرار گیرد. فوویست ها که ازپیشگامان اکسپرسیونیسم بودند،کمابیش از ون گوگ،گوگن و سزان تأثیر گرفته و از رنگ های تند برای تجسم کیفیتهای عاطفی و تزئینی بهره می بردند. اکسپرسیونیست های آلمان در سال های پیش از جنگ جهانی و پس از آن فعال بودند، برای انتقال مستقیم احساس خویش از اصول تعادل طرح و مفاهیم سنتی زیبایی شناسی پیروی نمی کردند و اغراق در صورطبیعی و توجه به امکانات بیانی خط، شکل و رنگ مشخصه کار آنها بود. اکسپرسیونیسم انتزاعی که نوعی نقاشی عاری از انگاره و فاقد شکلهای بنیادین بود در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، در پی مهاجرت هنرمندان اروپایی به امریکا شکل گرفت. در اواخر دهة 1970 که هنر تحت تأثیر پست مدرنیسم قرار داشت ومعنا در اثر هنری اهمیت بیشتری یافت، نئواکسپرسیونیسم در آلمان، ایتالیا و امریکا ظاهر شد و نقاشان اکسپرسیونیست به نقاشی با رنگ های پرمایه و فرم های غنی برای عرضه اندیشه های خود و انتقال پیام های پیچیده درباره مسائل مهم انسانی پرداختند.