نام پژوهشگر: سمیرا دادجوی نوجهده
سمیرا دادجوی نوجه ده الله شکر اسداللهی
شیفتگی و سودا (passion) اصطلاحی کلی برای تعریف هر تغییری در ضمیر خود آگاه است که خود را به صورت علاقه و عاطفه ای ماندگار و بسیار شدید، احساس و هیجانی بسیار قوی تر از خود انسان، نیرو و قدرتی که خود را در راس همه امور قرار داده و تمام حالات روحی و روانی انسان را تحت تاثیر در آورد، نشان می دهد. لغت فرانسوی آن سه معنی اساسی دارد : 1. درد و رنج، بلاتکلیفی و کرختی، 2. حالتی عاطفی و شدید که کاملا بر شخص مستولی شود، 3. عشق هنگامی که به صورت تمایل و رغبتی قدرتمند و ماندگار ظاهر شود که بتواند حتی تبدیل به وسواس شده و به این حالت تنزل پیدا کند. از میان تعاریف شیفتگی، این سومین تعریف است که مورد توجه ما قرار گرفته است. شیفتگی عاشقانه جستجوی چیزی ناپایدار است که دست یافتن به آن بسیار دشوار است. تاثیرات آن در روح، در رفتار و در وضعیت روانی انسان به قدری شدید و مهم است که، علیرغم تمام تلاشهایی که صورت می گیرد تا بتوان آنها را به صورت قوانین کلی درآورد، به نظر طبقه بندی آنها غیرممکن می رسد. زیرا تاثیر آن بر اشخاص، از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است. از آنجاییکه به نظر می رسد در این میان زنها موجوداتی حساس تر و تاثیر پذیر تر هستند، ترجیح دادیم در میان زنها به مطالعه آنچه که عشق و علاقه شدید می تواند به وجود آورد بپردازیم. شاهزاده کلو نمونه خوبی از ترسیم احساسات و شرایط زنی است که تحت تسلط عشق قرار گرفته است. البته بدیهی است که مادام دو لا فایت، زنی از قرن 17، توصیفات خود از قهرمان و عشق قهرمانش را محدود به قوانین و ارزشهای پذیرفته شده زمان خود خواهد کرد. مارگاریت دوراس نیز همواره این دغدغه را داشته که در نوشته هایش وضعیت و آشفتگی های زنهایی را به نمایش درآورد که تحت تاثیر عشق و شیفتگی به هویت هایی مجهول و بی ثبات تبدیل شده اند که به سمت تسلیم، یاس، کناره گیری، نابودی و مرگ در حرکتند. به همین دلیل، ما از هر یک از این دو نویسنده اثری را برگزیده ایم تا در آن ها به مطالعه زن و هیجانات عاطفی و عاشقانه ی او بپردازیم.