نام پژوهشگر: زهره تیژه

مقایسه اندیشه های احمد غزالی و حافظ
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  زهره تیژه   ابراهیم رحیمی زنگنه

عشق وجودی است حقیقی که یک نظام عرفانی را تشکیل می دهد، وجودی پرتحرک و تأثیرگذار که قادر است جهان را به جنبش درآورد و وجود جهان را به اثبات برساند. عشق از منظر غزالی یک وجود کاملاً حقیقی و شاید بالاتر از یک حقیقت است. عشق در سوانح یک نظام عرفانی است که در آن همه وجود معشوق متصل به عاشق واقعی و معبود واقعی یعنی خداوند است. در اندیشه حافظ هم رگه هایی از عشق مجازی و هم رشحاتی از عشق حقیقی دیده می شود. عشق آسمانی و ماورائی که حافظ آن را رندانه به مخاطب ارائه کرده و او را به اوج ملکوت آسمان ها می برد. از دیدگاه او عشق روح و حقیقت عالم هستی است. عشق انگیزه آفرینش است. در اندیشه غزالی و حافظ، موضوع عشق و عرفان از مهم ترین مضامین است که حافظ و احمد غزالی در اندیشه خود علیه دنیاطلبی مدعیان دین و زاهدان ریاکار شوریده اند و پرداختن به دنیا را دوری از دین و فراموشی خدا دانسته اند اما در این میان غزالی این اندیشه را متصوفانه و اندکی عبوسانه بیان کرده است اما حافظ زیرکانه و رندانه این اندیشه را بیان فرموده است. غزالی در عرفان نیز فردی کاملاً خائف با اندیشه ای سرشار از تقوا نمود پیدا می کند و حافظ عارف عاشقی است که تجربه های عشقی، معرفتی غزالی را کاملاً در اختیار داشته و از آنها به خوبی بهره برداری کرده است.