نام پژوهشگر: فخری ابراهیمی قاسم آبادی

تاثیر آموزش استراتژی محور بر افزایش هوش هیجانی-اجتماعی و توانایی درک مطلب: مطالعه مداخله ای زبان آموزان ایرانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  فخری ابراهیمی قاسم آبادی   شیما قهاری

آموزش زبان استراتژی محور یکی از روشهای آموزشی است که از دهه 1990 توجه بسیاری از محققین و معلمین زبان را به خود جلب کرده است. هدف از این روش، محوریت قرار دادن زبان آموز در کلاس، افزایش کارآمدی وی در انجام فعالیتهای کلاسی، ایجاد انگیزه، احساس مسئولیت و خودباوری، و نهایتا تسهیل و تسریع فرایند یادگیری زبان بوده است. در این مطالعه تاثیر چنین شیوه آموزشی بر افزایش توانایی درک مطلب و قابلیت هوش هیجانی-اجتماعی زبان آموزان مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای این منظور، 40 دانشجوی دوره کارشناسی رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه شهید باهنر کرمان در این مطالعه حضور یافتند. شرکت کنندگان در دو گروه جداگانه (گروه کنترل و گروه آزمایش) آموزشهای متفاوتی را در کلاس خواندن و درک مفاهیم تجربه کردند، به گونه ای که دوگروه از لحاظ استاد، شیوه تدریس، و کتابهای آموزشی متفاوت از یکدیگر بودند. آموزش درک مطلب استراتژی محور در گروه آزمایش و آموزش سنتی در گروه کنترل هر یک به مدت حدود 50 جلسه (هر جلسه یک ساعت و نیم) ارائه گردید. ابزار پژوهش مشتمل بر آزمون هوش هیجانی-اجتماعی (بارآن، 1997) و یک مجموعه آزمون درک مطلب چندگانه (قهاری و بسنجیده، 2015) بود؛ آزمون اول دوبار به صورت پیش آزمون و پس آزمون و آزمون دوم صرفا پس از اتمام جلسات آموزشی توزیع گردید. نتایج آنالیز تی-تست بیانگر تاثیر مثبت آموزش استراتژی محور بر توانایی درک مطلب زبان آموزان بود. لیکن هیچ یک از دو نوع آموزش تاثیر معناداری بر شاخص کلی هوش هیجانی-اجتماعی شرکت کنندگان ایفا ننمود. انجام محاسبات تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون شفه برای مقایسه تاثیر شیوه آموزشی بر زیر مجموعه های هوش هیجانی نشان داد آموزش استراتژی محور بر هوش درون-فردی زبان آموزان تاثیر معناداری داشته است. اما در سایر زیر مجموعه ها اعم از توانایی اجتماعی (یا بین فردی)، انطباق پذیری، وضعیت روحی، و کنترل اضطراب تاثیر معناداری مشاهده نشد. با توجه به مفهوم هوش درون-فردی، می توان نتیجه گرفت یکی از تاثیرات شخصیتی آموزش استراتژی محور رشد خودباوری، استقلال طلبی، خودکفایی، و عزت نفس می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق موید نظریه های پردازش اطلاعات، تلاش ذهنی، آموزش زبان کاربردی، وهمچنین نشانگر جایگاه و اهمیت آموزش استراتژی محور در برنامه های و سیاست گذاری های زبانی می باشد. با انجام پژوهشهای مشابه بر روی تعداد بیشتری از زبان آموزان در محیط ها و سطوح آموزشی مختلف و نیز با افزایش طول دوره آموزشی پیش بینی می شود بتوان اعتبار تحقیقاتی از این دست را ارتقا بخشید.