نام پژوهشگر: قاسم مجید

انتخاب بهترین استراتژی تطبیق پذیری سرویسها بر حسب فاکتورهای کیفی چند لایه ای
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده فنی و مهندسی 1394
  قاسم مجید   فرهاد مردوخی

سیستم های سرویس بنیان (sbs ها) ساختار لایه ای پیچیده ای دارند که در آن برنام? کاربردی سرویس بنیان (sba) درون ترکیبی از خدمات متفاوت تعبیه شده است که بر روی زیرساخت اجرا می شوند. عملکرد برنام? کاربردی سرویس بنیان بستگی به ایجاد توافق سطح سرویسی (sla) دارد. sla قراردادی دو طرفه میان فراهم آورند? سرویس و مشتری است که ویژگی های غیر کاربردی خدمات شبکه ای را شرح می دهد. تمام اجزاء ترکیبی سرویس ناهمگن بوده و در طول زمان تغییر می کند که محرک کنترل نسبتاٌ تطبیقی می باشد. بنابراین، کنترل و تطبیق خدمات شبکه اهمیت ویژه ای به منظور تضمین کیفیت سرویس (qos)تعریف شده در قرارداد (یعنیsla) دارد. تطبیق، هنگامی که بافت اجرایی ناهمگن و پویای چنین سیستم های پیچیده ای را در رنظر بگیریم، مستقیم نیست. تطبیق باید از لایه های مختلف سرویس را حفاظت کند. در حالی که چندین رویکرد مرتبط، مسائل مختلف در سطوح خاصی از سیستم را مد نظر قرار می دهند، تصویب مجزای تطبیقات منجر می شود تا از تأثیر کلی بر روی تمام لایه های sbs به دور باشند. محاسبه نرم هنگام رخ دادن مشکلات بالا، یک گزین? متناوب است و پارامترهای کاهنده و راه حل های غیر دقیقی برای وظایف محاسباتی پیچیده فراهم می آورد. اعمال رویکرد محاسب? نرم برای تعیین کردن تشریح qos و سنجش پارامترهای کیفیت به منظور محاسب? qos کلی، مفید است. روش های استنباطی هنگامی مورد استفاده قرار می گیرند که رابط? درونداد- برونداد را بتوان در قالب قواعد اگر - سپس بیان نمود. منطق فازی در این مقوله استفاده می شود و رفتار سیستم را با استفاده از قواعد اگر - سپس شرح می دهد. به طور کلی، منطق فازی درمیان روش های دیگر خصوصاٌ در پرداختن به عدم قطعیت و استفاده از پارامترهای غیرصریح مناسب است. با این حال، پیچیدگی منطق فازی با فازی سازی دروندادهای پیچیده به دنبال تعریف عضویت عملکردها شروع شده و سپس با فازی سازی مجدد مقادیر فازی به مقادیر پیچیده پایان می پذیرد. تمام این پیچیدگی ما را در این پژوهش به الگلوریتم شکل گیری قاعد? فازی می رساند. ما راه حلی کامل، انعطاف پذیر و قابل گسترش برای تطبیق میان لایه ای sbs ها برپای? الگوریتم شکل گیری قاعد? فازی با استفاده از داده های تاریخی ارائه می دهیم. راه حل پیشنهادی پیچیدگی رویکردهای فازی بنیان پیشین را با گزینش مناسب ترین راهبرد سازگاری با استفاده از داده های تاریخی به حداقل می رساند. شکل گیری قاعد? فازی ترکیبی به عنوان فراگیرند? قاعد? فازی با چهار نوع norm (min/max norm, product norm, ?in/max nor norm, yager norm ) مورد استفاده قرار گرفت. سیستم را در پایگاه knime تعبیه می کنیم و آن را در حالت های متفاوت می آزماییم. نتایج تجربی همگی نشان می دهند که رویکرد پیشنهادی برای گزینش راهبرد تطبیق sba ها مناسب است، نتایج چهار نوع norm پذیرفتنی است اما min/max norm و ?ukasiewicz norm بهترین ها هستند