در سال های اخیر درصد زنان سرپرست خانوار روند فزاینده ای داشته است. نگاهی به آمارها نشان می دهد که در غرب 75 درصد زنان و 83 درصد مردانی که طلاق گرفته اند، ظرف سه سال ازدواج مجدد می کنند. مادرانی که به تازگی بیوه می شوند، ضمن این که برای فقدان شریک و یار زندگی خود بسیار غمگین هستند، مجبورند وظایف و مسئولیت های خانه داری را نیز انجام دهند. یکی از برنامه ها و اولویت های سازمانی کمیته امداد امام خمینی (ره) توانمندسازی خانواده های تحت حمایت می باشد. با توجه به اینکه تعداد زیادی افراد تحت حمایت این نهاد را زنان بی سرپرست تشکیل می دهند. یکی از روش های مطمئن و سازنده برای توانمندسازی و بهره مند ساختن از زندگی شاد و توأم با سلامت جسمی، روانی و اجتماعی این قشر (زنان بی سرپرست) ازدواج مجدد است. شناخت و اولویت بندی این موانع و مشکلات می تواند راه گشای کارشناسان و متخصصان امور در مرتفع نمودن آن باشد. هدف کلی این تحقیق بررسی موانع فرهنگی ـ اجتماعی ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد شهرستان های خلخال و کوثر می باشد که با نظریه های مبادله، برت و انگلس در قالب نظریه نئوکلاسیک جنسیتی، پارسونز در قالب نظریه ی ضرورت کارکردی نقش های جنسیتی با روش هابرماس که با روش پیمایشی و جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان بی سرپرست تحت پوشش کمیته امداد امام شهرستان خلخال و کوثر می باشد که تعدادشان 1608 نفر بود که برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که 310 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب و با استفاده از پرسشنامه برای گردآوری داده ها که پس از سنجش پایایی و روایی گویه و تجزیه، تحلیل داده ها از طریق نرم افزار آماری spss نتایج زیر بدست آمد که: بین میزان سن زنان، بین میزان سن زنان در زمان فوت با طلاق از همسر، بین تعداد فرزندان زنان، بین میزان باور به ارزش های جنسیتی و نگرش های خانوادگی و ازدواج مجدد زنان تفاوت وجود دارد اما بین محل زندگی (شهر و روستا)، اشتغال زنان، نوع بی سرپرست بودن زنان (طلاق، فوت سرپرست) و ازدواج مجدد زنان رابطه وجود ندارد.