نام پژوهشگر: احمد سمیعی

بررسی ماجرای حکمیت در نهج البلاغه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1394
  احمد سمیعی   محمد رضا حاتمی

هدف اصلی پژوهش علت پذیرش حکمیت در جنگ صفین - روش توصیفی - تحلیلی . دیدگاههای حضرت علی نسبت به حکومت شخصیت های تاثیر گذار لشکر دو طرف .جنگ نرم ین علی و معاویه قبل از جنگ .در نهایت حضرت علی (ع)با توجه به اینکه مقبولیت عمومی و رضایت عامه اصل مهمی در حکومت است حکمیت رابنا بر نظر اکثریت پذیرفتند .

ترجمه کتاب ساختمان نحوی مفام چومسکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1358
  احمد سمیعی

چکیده ندارد.

ساختهای نحوی اثر چامسکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1357
  احمد سمیعی   هرمز میلانیان

رساله حاضر ترجمه کتاب "ساختهای نحوی" اثر چامسکی می باشد. وی در این تقریر بر نکته های زیر پافشاری کرده است : توقع معقول از نظریه زبانشناسی این است که راه و روش ارزیابی دستورزبانها را بدست دهد. نظریه ساخت زبانشناسی باید به روشنی از "دفتر راهنمای راه و روشها" ی مفید برای کشف دستورزبانها متمایز باشد، هر چند این راهنمایی به یقین از نتایج نظریه زبانشناسی الهام می گیرد و با کوشش در راه تهیه چنین دفتر راهنمایی احتمالا به طریقی ملموس به شکل بخشیدن به نظریه زبانشناسی کمک می شود. برای مخالفت با اختلاط سطوح و برای اینکه اجزای سطح بالاتر به معنای اخص کلمه مبتنی بر اجزای سطح پایین تر تصور شود، یا برای این حکم که تا زمانی که مسائل واجشناسی و تکواژ - واجشناسی حل نشده اند کار بر روی نحو زود است ، چندان دلیلی وجود ندارد. بهترین طریقه تعریف دستورزبان اینست که آنرا مطالعه ای خود سامان و مستقل از معناشناسی بخوانیم . بخصوص ، مفهوم دستوری بودن را نمی توان با مفهوم معنی دار بودن یکی شمرد (مفهوم دستوری بودن رابطه خاص حتی رابطه نزدیکی با مفهوم تقریب نیز که از نوع مفاهیم آماری است ندارد) . با انجام دادن این مطالعه مستقل و صوری، می بینیم که نمونه ای ساده که در آن، گفتار فرآیندی مارکفی با حالات محدود تصور می شود، نمونه ای که جمله هایی را از چپ به راست (از پیش به پس) تولید می کند، پذیرفتنی نیست و سطوح زبانشناسی که بطور نسبی انتزاعی اند چون ساخت گروهی و ساخت گشتاری برای توصیف زبانهای طبیعی ضروری اند. اگر توصیف مستقیم برحسب ساخت گروهی را به هسته ای از جمله های پایه (ساده خبری، معلوم، بدون افعال یا گروههای اسمی بغرنج) محدود منیم، و از این جمله ها (دقیق تر بگوییم از رشته های در پس آنها) تمام جمله های دیگر را با گشتارهایی که ممکن است تکرار شوند مشتق سازیم، می توانیم توصیف زبان انگلیسی را بسی ساده تر کنیم و ساخت صوری آنرا به مراتب بهتر دریابیم . متقابلا، با یافتن مجموعه ای از گشتارها که جمله های دستوری را به جمله های دستوری دیگر تبدیل کنند، می توانیم ساخت سازه ای جمله های خاص را، با مطالعه رفتار آنها، به هنگامی که با تجزیه های گوناگون به سازه ها، معروض این گشتارها می شوند، تعیین کنیم . بنابراین، دستورزبانها را دارای ساختی سه بخشی می شماریم . هر دستورزبانی دارای یک رشته قواعد است که ساخت گروهی با آنها بازسازی می شود، و یک رشته قواعد تکواژی - واجی که رشته های تکواژها را به رشته های واجها تبدیل می کنند. این دو رشته را، رشته ای از قواعد گشتاری به هم مربوط می سازد که رشته های دارای ساختی گروهی را به رشته های تازه ای مبدل می کند که قواعد تکواژی - واجی را می توان در آنها اعمال کرد. ساخت گروهی و قواعد تکواژی - واجی به یک معنی ابتدائی اند و قواعد گشتاری به همان معنی ابتدائی نیستند. برای اعمال یک گشتار در یک رشته، باید تا حدی سابقه اشتقاقی این رشته را بشناسیم، در صورتی که برای اعمال قواعد غیرگشتاری، کافی است طرح کلی رشته ای را که قواعد بر آن اعمال می شوند بشناسیم.