نام پژوهشگر: لیلا قسیسین

مقایسه تاثیر روش sfa و pace بر توانایی نامیدن بیماران زبان پریش ناروان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1391
  مژگان اسدی   فریبا یادگاری

مقدمه: رویکرد تحلیل مختصه های معنایی (sfa) و افزایش کارایی ارتباطی بیماران زبان پریش (pace) مداخلاتی هستند که در درمان نقایص نامیدن بیماران زبان پریش استفاده می شوند. در این مطالعه ما به مقایسه اثربخشی روش های sfa و pace که به ترتیب متعلق به دو رویکرد درمانی مبتنی بر آسیب و مبتنی بر ناتوانی هستند، پرداختیم. روش بررسی: این مطالعه روی 4 بیمار مبتلا به زبان پریشی ناروان و با طرح تک آزمودنی متقاطع (abcbc) صورت گرفت که طی آن هر بیمار با هر روش به مدت 2 هفته تحت درمان قرار گرفت. در این پژوهش به منظور انتخاب کلمات درمانی و کنترل از 269 تصویر با توافق نام بالای 70%، استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری، از آمار توصیفی، تحلیل سطح، گرایش و شیب، آزمون های آماره سی و ویلکاکسون استفاده شد. یافته ها: بدنبال ارائه مداخلات sfa و pace، توانایی نامیدن کلمات درمانی هر دو روش، در تمام بیماران به صورت معناداری افزایش پیدا کرد بجز یکی از آن ها با آسیب عقده های قاعده ای چپ که روش sfa در او موثر نبود. این تغییرات در روش pace بیش از sfa بود. همچنین توانایی نامیدن کلمات کنترل، تولید مختصه های معنایی و انتقال پیام افزایش یافت. عملکرد بیماران در نامیدن کلمات درمانی پس از گذشت 1 هفته از اتمام مداخلات، علی رغم کاهش جزئی، همچنان بالای خط پایه حفظ شده بود. نتیجه گیری: sfa و pace می توانند، به عنوان مداخلات موثر، در درمان نقایص نامیدن بیماران زبان پریش مورد استفاده قرار گیرند اما pace، به عنوان یک درمان چندمنظوره، نسبت به sfa موثرتر می باشد و علاوه بر بهبود مهارت های ارتباط، می تواند برای درمان آنومی مورد استفاده قرار گیرد.

بررسی ماهیت و ویژگی های الکتروفیزیولوژیک فرایندهای دستیابی واژگانی در بیماران زبان پریش روان و ناروان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده علوم توانبخشی 1393
  لیلا قسیسین   محمدعلی نظری

هدف: نقایص واژه یابی، مشکل اصلیِ بیماران زبان پریش است. درحالی که افراد طبیعی در کسری از ثانیه قادر به بازیابی یک واژه هستند، تکالیف مشابه در افراد زبان پریش ممکن است دقیقه ها به طول انجامد و سرانجام نیز به شکست منتهی شود. درک صحیح از مشکلات واژه یابی بیماران زبان پریش یکی از مهم ترین فعالیت های بالینی است. با ارائه ی مدل های دستیابی واژگانی راه برای درک بهتر ماهیت این اختلال مهیا شده است. هدف از مطالعه-ی کنونی بررسی خطاهای نامیدن در دو نوع زبان پریشی روان و ناروان ازلحاظ کمی و کیفی بر اساس مدل دو مرحله ای و تعیین ماهیت مراحل دستیابی واژگانی در این دو نوع زبان پریشی بود. همچنین در این مطالعه تأثیر یکی از متغیرهای واژگانی یعنی بسامد رخداد واژه بر تعداد پاسخ های صحیح و خطاهای معنایی، واجی و حذف مورد بررسی قرار گرفت. روش: در این پژوهش توصیفی- مقطعی و تحلیلی ماهیت مراحل دستیابی واژگانی در بیماران زبان پریش روان و ناروان مشخص شد. ابزار بررسی مراحل دستیابی واژگانی نامیدن تصاویر بود که بدین منظور در ابتدا اطلاعات هنجار برای این تصاویر تهیه شد. در تهیه ی این مجموعه 206 فرد سالم(102 زن و 104 مرد بالای 40 سال) شرکت داشتند. سپس با تحلیل الگوهای نامیدن بر اساس مدل دو مرحله ای تعاملی و محاسبه ی وزن پارامترهای معنایی و واجی در 45 بیمار(18 زن و 27 مرد) زبان پریش روان و ناروان(21 روان و 24 ناروان) و ثبت پتانسیل وابسته به رخداد در 10 بیمار روان و 10 بیمار ناروان ماهیت مراحل آسیب دیده مشخص شد. در تحلیل اطلاعات به دست آمده از درصد، آزمون من ویتنی یو، ضریب همبستگی پارشیال، آزمون ویلکاکسون و شیوه ی انتخاب چندگانه استفاده گردید. یافته ها: یافته های حاصل از این مطالعه نشان داد که در هر دو گروه بیمار بسامد رخداد خطاهای معنایی بیش از خطاهای دیگر بود. درصد رخداد این خطا در بیماران زبان پریش ناروان 51/13% و در بیماران روان 4/7% بود. آزمون من ویتنی یو این تفاوت را معنادار نشان داد(05/0p<) و بیماران زبان پریش ناروان مرتکب خطاهای بیشتری می شدند. وزن پارامترهای معنایی و واجی نیز نشان داد که بیماران زبان پریش ناروان در بازیابی واژه مشکلات بیشتری را نشان می دهند. بر اساس شیوه ی انتخاب چندگانه مشخص شد که نوع زبان پریشی قادر به پیش بینی نوع خطا نبوده و تطابقی میان نوع زبان پریشی و نوع خطا وجود ندارد. نتایج حاصل از ثبت پتانسیل وابسته به رخداد(05/0p<) نیز این یافته ها را تأیید کرد. آزمون همبستگی پارشیال نشان داد که بسامد رخداد واژه با تعداد پاسخ های صحیح(332/0r=،001/0> p=) نسبت مستقیم و با خطاهای معنایی(353/0-r=،001/0> p=)، واجی(112/0- r=، 009/0 p=) و حذف(131/0- r=، 012/0 p=) نسبت معکوس دارد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که دو مرحله ی دستیابی واژگانی یعنی مرحله ی بازیابی واژه و بازیابی واجی در دو گروه بیمار زبان پریش آسیب دیده است اما بیماران زبان پریش ناروان در بازیابی واژه مشکلات بیشتری دارند. ماهیت زیر بنایی اختلال در این دو گروه بیمار متفاوت بود. در این پژوهش تأثیر یکی از متغیرهای واژگانی یعنی بسامد هم مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه ی کنونی نشان داد که بسامد بر روی پاسخ صحیح و نوع خطا تأثیرگذار است.