نام پژوهشگر: محمود پروین

بررسی تغییر سطح بیان mir-886-5p در نمونه های بافتی سرطان مثانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1391
  عاطفه خوش نویسان   سید جواد مولی

در ایران سالیانه ???? مورد جدید سرطان مثانه و ???? مورد مرگ و میر ناشی از آن گزارش میشود. سرطان مثانه سومین سرطان شایع در بین مردان و دهمین سرطان شایع در بین زنان کشورمان است. اقدامات درمانی برای این سرطان در صورت تشخیص زودرس به احتمال زیاد موفقیت آمیز خواهد بود، در حقیقت زمانی که سرطان پیشرفت نکرده و بافت های پیرامون را درگیر نکرده باشد. در سال های اخیر پژوهشگران در پی یافتن مارکر مولکولی مناسبی بوده اند که بیان آن در مراحل مختلف تومورزایی مثانه متفاوت باشد. میکروrnaها (mirna,mir)، از جدیدترین مارکرها هستند که به طور متوسط 22 نوکلئوتید طول دارند. آن ها rnaهای کوچک تک رشته ای و غیرکدگذاری هستند که به طور اختصاصی در سلول ها و بافت ها بیان می شوند. میکروrnaها نقش مهمی در تنظیمات پس از رونویسی ایفا می کنند. به عنوان مثال در تنظیم مسیرهای سلولی مهم شامل تکثیر سلولی، تمایز، آپوپتوز و تومورزایی نقش دارند. mir-886-5p یکی از میکروrnaهایی است که اخیرا کشف شده و با خصوصیت چند توانی سلول های بنیادی مرتبط است. در این پژوهش 70 نمونه پارافینه(ffpe) بیماران مبتلا به سرطان مثانه از آرشیو بخش پاتولوژی بیمارستان شهید لبافی نژاد تهران جمع آوری شد. پس از بررسی پرونده بیماران، خصوصیات پاتولوژیکی هر نمونه توسط متخصص پاتولوژیست تأیید گشته و پس از برش گیری به آزمایشگاه منتقل شد. rnaی کل هرنمونه استخراج و پس از تیمار با dnasei سنتز cdna صورت پدیرفت. سپس سنجش میزان بیان mir-886-5p در نمونه ها بوسیله تکنیک real-time pcr انجام گرفت و داده ها آنالیز شد. نتایج حاکی از افزایش بیان معنی دار mir-886-5p در نمونه های با درجه بدخیمی بالا در مقایسه با نمونه های با بدخیمی پایین است. همچنین افزایش بیان معنی داری از mir-886-5p در نمونه های مهاجم در مقایسه با نمونه های غیرمهاجم دیده می شود (p<0.05). نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد می کند که mir-886-5p نقشی بالقوه در آغاز و/یا پیشرفت سرطان مثانه ایفا می کند.

نقش تعدیل کننده سبک های مقابله و حمایت اجتماعی در تأثیر درمان گروهی پذیرش و تعهد بر هموگلوبین گلیکوزیله، خودمراقبتی و کیفیت زندگی مبتلایان به دیابت نوع دو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  زینب شایقیان   محمدعلی بشارت

دیابت بیماری پیچیده و مزمنی است که با سبک زندگی بیمار رابطه دارد و بر کیفیت زندگی او اثر می گذارد. گرچه مطالعات پیشین اثر سبک های مقابله و حمایت اجتماعی بر شاخص¬های سلامت دیابت را نشان داده اند اما به نقش آن ها در درمان های روانشناختی اشاره نشده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر هموگلوبین گلیکوزیله، خودمراقبتی و کیفیت زندگی مبتلایان به دیابت نوع دو و بررسی نقش تعدیل کننده سبک های مقابله و حمایت اجتماعی در تأثیر درمان گروهی پذیرش و تعهد بر رابطه اثر درمان گروهی پذیرش و تعهد و هموگلوبین گلیکوزیله، خودمراقبتی و کیفیت زندگی مبتلایان به دیابت نوع دو بود. نمونه پژوهش شامل 100 بیمار (60 زن) مبتلا به دیابت نوع دو بودند که از تیر ماه 1391 تا شهریور 1392 به بیمارستان لبافی نژاد مراجعه کرده بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل: پرسشنام? اطلاعات دموگرافیک، آنتروپومتریک و بالینی، پرسشنامه ی مقیاس کوتاه فعالیت های خود مراقبتی دیابت (sdsca)، پرسشنامه کیفیت زندگی وابسته به دیابت (addqol)، مقیاس سبک های مقابله (brief cope) و پرسشنامه حمایت اجتماعی (mspss) بود. جهت ارزیابی وضعیت قند خون از شاخص های آزمایشگاهی مرتبط همچون هموگلوبین گلیکوزیله و چربی های خون استفاده شد. برای تحلیل داده¬ها از تحلیل کوواریانس چند متغیری و تحلیل واریانس اندازه های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد سبب کاهش هموگلوبین گلیکوزیله، افزایش فعالیت های خودمراقبتی و بهبود کیفیت زندگی مبتلایان می شود و اثر درمان سه ماه پس از مداخله نیز پایدار باقی ماند. همچنین سبک های مقابله و حمایت اجتماعی نقش تعدیل کننده را در رابط? بین درمان پذیرش و تعهد و بهبود شاخص های سلامت دیابت نوع دو داشتند. نتایج این پژوهش راهنمایی در جهت توجه به عوامل روانشناختی موثر در درمان دیابت است که می تواند راهگشای مفهوم سازی، برنامه ریزی و طراحی سیاست گزاری های درمانی در کنترل موثرتر دیابت نوع 2 باشد.