این پژوهش با توجه به اهمیت الزام نوبت کاری در بیمارستانها، با هدف کلی مطالعه نوبت کاری در پرستاران برروی 176 نفر از پرستاران بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز به روش توصیفی و به صورت مقطعی در سال 1377 انجام گرفت . در این پژوهش مشخص گردید که 36/4 درصد از جامعه مورد پژوهش بر اثر خستگی ناشی از نوبت کاری دچار حادثه یا جراحت شده اند که 81/3 درصد از آنها در نوبت شب بوده و 23/3 درصد از پرستاران بر اثر خواب آلودگی ناشی از نوبت کاری دچار حادثه یا جراحت شده اند که 92/7 درصد از آن موارد در نوبت شب بوده است . اشتباهات دارویی در 30/7 درصد از جامعه مورد پژوهش مشاهده شد که 87 درصد آنها در نوبت شب روی داده بود. میانگین ساعات خواب در نوبتهای روز (صبح و عصر) 6/94 ساعت و در نوبت شب 4/02 ساعت مشخص گردید. با استفاده از آزمونهای آماری مشخص گردید پرستاران مرد در مقایسه با پرستاران زن دارای اشتباهات دارویی بیشتر بوده ولی کمتر دچار حادثه یا جراحت بر اثر خستگی ناشی از نوبت کاری شده اند. در پرستاران نوبت کار جوانتر، بدخوابی بیشتری مشاهده گردید و افراد متاهل در مقایسه با مجردین بیشتر دچار بی خوابی و خستگی ناشی از نوبت کاری بودند. پرستارانی که به صورت چرخشی (شیفت در گردش) فعالیت می کردند بیشتر از پرستاران نوبت ثابت دچار بدخوابی و بی خوابی بودند. همچنین مشخص گردید که 44/9 درصد از پرستاران از احساس خستگی، 44/6 درصد از بدخوابی و 18/8 درصد از آنان از بی خوابی دارای ناراحتی بودند. نزدیک به نیمی از جامعه مورد پژوهش (49/7 درصد) حاضر به ادامه نوبت کاری با وضع موجود نبودند.

بهبود مدیریت نظام بهداشت و درمان کشور زمانی تحقق می پذیرد که نظام های فرعی و کلیه واحدهای تابعه این نظام از مدیریتی پویا برخوردار گردند. با اعتقاد به چنین واقعیتی، این پژوهشگر بر آن شد تا مدیریت یکی از واحدهای مهم و تعیین کننده بیمارستان را که داروخانه می باشد، مورد مطالعه قرار دهد. روند مدیریت داروخانه های بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران، آنهم با شیوه تطبیقی به صورت تلاشی کاملا نو در این بررسی مورد توجه قرار گرفته است . پژوهشگر به مقایسه تطبیقی روند مدیریت داروخانه ها در تئوری و در عمل پرداخته است . این پژوهش با استفاده از روش توصیفی انجام گرفته است و جامعه پژوهش مشتمل بر مدیران داروخانه ها، روسا، مدیران و سرپرستاران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران بوده است . ابزار گردآوری داده ها شامل 3 پرسشنامه بوده و اطلاعات گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی به صورت جدول و نمودار نشان داده شده اند و در نهایت مشخص شد که با توجه به این که داروخانه ها اظهار کرده بودند که به طور کامل با شرح وظایف مدیر داروخانه آشنا هستند، ولی هیچ کدام از مدیران داروخانه های مورد مطالعه مطابق با شرح وظایف عمل نمی کنند. با توجه به رتبه بندی انجام شده بهترین روند مدیریت داروخانه مربوط به بیمارستان شهید رجایی بوده و بدترین روند مدیریت دارخانه مربوط به بیمارستان شهید مطهری بوده است . نزدیک ترین مدیریت داروخانه به شرح وظایف مربوط به بیمارستان شهید رجایی و دورترین روند مدیریت داروخانه از شرح وظایف مربوط به بیمارستان شهید مطهری می باشد.

ارتباطات در سازمانهای بهداشتی و درمانی با توجه به بحرانی بودن محیط کار، تعداد زیاد شاغلین و واحدها، سنجیدگی فعالیتها، بسیار با اهمیت است . فقدان ارتباط مناسب می تواند منجر به زیانهای ناخاسته برای انسان و منابع گردد. متاسفانه، اکثر مدیران به ایجاد شبکه های ارتباطی مناسب و موثر توجهی ندارند. حیطه این تحقیق "مطالعه تطبیقی سبک های ارتباطی در مدیریت ، کاربرد در سازمان بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1376" بوده است . مطالعه بر اساس روش تحلیلی توصیفی بوده است . ابزار اندازه گیری جهت این مطالعه سه پرسشنامه جداگانه برای دو رده از مدیران بوده است . برای مدیران رده بالا، یک پرسشنامه با 30 پیسش عمومی و پرسشهای مربوط به موضوع مورد مطالعه تهیه گردیده است . پرسشنامه دیگری با 20 سوال برای مدیران میانی تهیه گردید. یک پرسشنامه با 7 سوال مشترک بین مدیران رده بالا و میانی بوده است . این پرسشنامه ها بین 117 نفر که شامل 39 مدیر رده بالا و 78 مدیر رده میانی بود در همه بیمارستانهای آموزشی مورد مطالعه توزیع گشت . اطلاعات جمع آوری شده درجه بندی و تجزیه و تحلیل گردید. نمودارهای گرافیکی متفاوت جهت مقایسه و نتایج تهیه گردید. نتایج حاصله از پژوهش حاکی است که مدیران در هر یک از سطوح رده بالا و رده میانی دارای سبک های ارتباطی و عملکرد متفاوتی می باشند.

این پژوهش تلاشی است به منظور مطالعه مدریت شبکه بهداشت و درمان گیلان از تئوری تا عمل. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که در زمینه مدیریت نظام شبکه بهداشت و درمان گیلان صورت گرفته است . جامعه مورد پژوهش ، مدیران سطوح مختلف این شبکه، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گیلان می باشند. برای این مطالعه سه شهرستان رشت ، لاهیجان و انزلی که به ترتیب بیشترین، متوسط و کمترین مراکز بهداشتی درمانی و خانه های بهداشت را پوشش می دهند، انتخاب و تعداد 250 عدد پرسشنامه میان مدیران سطوح مختلف توزیع گردید. اطلاعات جمع آوری شده به وسیله نرم افزار spss و eppi6 for window پردازش گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که: شبکه بهداشت و درمان در حد متوسط بر اساس برنامه ریزی مدون عمل می نماید. با این وجود، به منظور افزایش کارآئی و اثربخشی این شبکه، نیاز به برنامه ریزی استراتژیک مدون محسوس است اگثر برنامه ها در این شبکه متمرکز و ابلاغ شده از وزارت متبوع می باشد و امکان برنامه ریزی غیر متمرکز و نیمه متمرکز با توجه به اختصاصات منطقه ای بسیار محدود است . میزان مطلوبیت سازمان را مدیران در حد متوسط عنوان نموده اند. بنابراین، نیاز مبرم به تلاش گسترده جهت بهبود خدمات در راستای افزایش مطلوبیت این شبکه احساس می شود. درصد بالائی از مدیران نیاز سازمان را به تجدید نظر در ساختار سازمانی عنوان نموده اند. (71.04 درصد). تجدید نظر در ارتباطات درون بخشی و برون بخشی سازمان و بخصوص توجه به نیازها و احساسات عاطفی کارکنان مورد توجه پاسخ دهندگان بوده است . عملکرد سازمان بر اساس مقررات و آئین نامه ها و شرح وظائف مطلوب بوده و تلاش مدیریت جهت افزایش کارآئی کارکنان با استفاده از برنامه های آموزشی و آخرین اطلاعات علمی سازمان بهداشت جهانی در حد مطلوبی است .

این پژوهش به ارزیابی مقایسه ای عملکرد مدیریت در مراکز بهداشت کرج و شهریار از نظر بهداشت مادر و کودک پرداخته است . بررسی در سه بعد: مراقبت های دوران بارداری، تنظیم خانواده و واکسیناسیون کودکان زیر یکسال، انجام گرفته است . جمعا 604 مادر (304 نفر در کرج و 300 نفر در شهریار) که در طول سال 1376 زایمان کرده اند و 586 زن واجد شرایط تنظیم خانواده (298 نفر در کرج، 288 نفر در شهریار) و 603 کودک (298 نفر در کرج و 305 نفر در شهریار) که در زمان مطالعه 12-24 ماهه بودند مورد بررسی قرار گرفته اند. خلاصه ای از نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل یافته ها بشرح زیر می باشد: - میانگین سن حاملگی در زمان اولین مراقبت در دو شهرستان کرج و شهریار به ترتیب 4 ماهگی و 3/9 ماهگی بود. با انجام تست کای دو (chi - square) اختلاف معنی داری مشاهده نشد (p0/370) - 27/6 درصد از مادران مورد مطالعه در کرج و 23/7 درصد در شهریار در گروه زنان در معرض خطر قرار داشتند که 52/3 درصد از آنها در کرج و 60/4 درصد در شهریار تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفته بودند. - 98 درصد از زایمانها در کرج و 96 درصد در شهریار منجر به تولد زنده شده بود. 97 درصد زایمانها در کرج و 96 درصد در شهریار در بیمارستان انجام گرفته بود. - میانگین دفعات مراقبت در دوران بارداری در کرج 6/9 و در شهریار 6/6 بار بود که اختلافی از این حیث وجود نداشت (p0/250) - 89 درصد زنان واجد شرایط تنظیم خانواده مورد مطالعه در کرج و 82/3 درصد در شهریار از روشهای مطمئن پیشگیری از بارداری پیشگیری از بارداری استفاده می کردند. - 6 درصد از زنان واجد شرایط در کرج و 14/3 درصد در شهریار از روش منقطع استفاده می کردند و 5 درصد از زنان در کرج و 3/4 درصد در شهریار از هیچ روشی استفاده نمی کردند. - از نظر میزان پوشش واکسیناسیون در کرج و شهریار در میان کودکان مورد مطالعه در مورد واکسنهای ثلاث 1، پولیو 1، هپاتیت 1 و ب .ث .ژ اختلافی در دو شهرستان وجود نداشت . - میزان پوشش ثلاث 2 و 3، پولیو 2 و 3، هپاتیت 2 و 3 و سرخک اختلاف معنی دار در دو شهرستان وجود داشت و میزان پوشش و همچنین میزان کودکانی که بموقع واکسینه شده اند (زیر یکسال) در تمامی موارد فوق در شهرستان کرج بیشتر بود.

در پژوهش حاضر، میزان رعایت استانداردها در بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای تابعه سازمان تامین اجتماعی مستقر در تهران در سال 1376، هم براساس ملاکهای ارزیابی انجمن مدارک پزشکی آمریکا و هم بر طبق ملاکهای ارزیابی ملی، مورد بررسی قرار گرفته است . روش این پژوهش توصیفی بوده و گردآوری اطلاعات آن، بوسیله پرسشنامه و چک لیست انجام پذیرفته است . اطلاعات این پژوهش از طریق محاسبه حضوری و مشاهده جمع آوری گردیده و جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده، از آمار توصیفی استفاده شده است . نتایج کلی این پژوهش نشانگر آن است که میزان رعایت استانداردها در بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای مورد بررسی، براساس ملاکهای ارزیابی انجمن مدارک پزشکی آمریکا 24/1 درصد و همچنین بر طبق ملاکهای ارزیابی ملی 59/7 درصد می باشد.

هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان تاثیر مدیریت مشارکتی (گروههای بهبود کیفیت ) بر کارایی بیمارستان آیت الله کاشانی تهران در سال 1380 می باشد. جامعه پژوهش را کلیه کارکنان رسمی و قراردادی این بیمارستان تشکیل داده اند.

این پژوهش به منظور عملکرد بخش مدارک پزشکی بیمارستان های آموزشی - تخصصی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران در سال 1380 صورت پذیرفت. این پژوهش مطالعه ای توصیفی است که گردآوری داده های آن با استفاده از چهار چک لیست و به روش مشاهده و مصاحبه صورت پذیرفت. مهم ترین یافته های این پژوهش به شرح زیر است:

در پژوهش حاضر به بررسی مکانیسم کنترل معاونت درمان و داروی دانشگاه علوم پزشکی ایران بر بیمارستان های خصوصی تحت پوشش در سال 1380 پرداخته شده است . نوع این پژوهش توصیفی - موردی بوده است که در آن برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار تحلیلی استفاده شده است. ا توجه به اهداف این پژوهش نتایج بدست امده عبارتند از : بیشترین و کمترین میزان موفقیت معاونت درمان و داروی این دانشگاه در اجرای مراحل چهارگانه فرایند کنترل در بیمارستان های خصوصی تحت پوشش به ترتیب مربوط به مرحله اول فایند کنترل یعنی تعیین اهداف استاندارد های کنترلی ‏‎(x-=2/07+-0/86)‎‏ و مرحله چهارم این فرایند یعنی انجام اقدامات اصلاحی ‏‎(x-=1/98+-0/86)‎‏ بوده است . میزان استقلال عملکرد معاونت درمان و داروی این دانشگاه در کنترل بیمارستان های خصوصی تحت پوشش متوسط بوده است ‏‎(x-=2/12+-0/93)‎‏ . میزان استفاده این معاونت از روش کنترل پیش از اجرای رنامه کم بوده است ‏‎(x-=1/27+-0/8)‎‏. میزان استفادهاین معاونت از روش کنترل درحین اجرای برنامه کم بوده است ‏‎(x-+1/66+-0/91)‎‏. میزان استفاده این معاونت از روش کنترل بعد از اجرای برنامه کم بوده است ‏‎(x-=1/94+-0/91‎‏ ) میزان راهنمایی و تشویق های این معاونت به اعمال شیوه های خود کنترلی ردر بیمارستان های خصوصی تحت پوشش کم بوده است ‏‎(x-=1/67+-0/96)‎‏ . میزان مشارکت بیمارستان های خصوصی در تعیین اهداف و استانداردهای کنترلی این معاونت کم بوده است. ‏‎(x-=1/13+-0/83)‎‏

این مطالعه به منظور تعیین دیدگاه مدیران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران در زمستان 1380 صورت پذیرفت .میزان پذیرش فن آوری اطلاعات توسط روسای بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران متوسط ، مدیران متوسط ، مدیران پرستاری کم ، مسوولان امور مالی متوسط و مسوولان مدارک پزشکی متوسط بوده است. در بیمارستان های دارای شبکه میزان پذیرش روسا متوسط ، مدیران زیاد ، مدیران پرستاری زیاد ، مسوولان امورمالی زیاد و مسوولان مدارک پزشکی متوسط بوده است. میزان موافقت کلیه افراد مورد مطالعه با بکارگیری و توسعه فن آوری اطلاعات در بیمارستان خیلی زیاد بوده است . میزان بکارگیری ابزارهای فن آوری اطلاعات توسط روسای بیمارستان متوسط ، مدیران متوسط ، مدیران پرستاری متوسط ، مسوولان امور مالی به میزان متوسط و مسوولان مدارک پزشکی به میزان کم بوده است. در بیمارستان های دارای شبکه رایانه ای نیز میزان بکارگیری فن آوری اطلاعات توسط روسای بیمارستان ها زیاد ، مدیران زیاد ، مدیران پرستاری متوسط ، روسای امور مالی زیاد و مسوولان پزشکی زیاد بوده است. میزان آشنایی روسای بیمارستان با فن آوری اطلاعات کم مدیران بیمارستان متوسط، مدیران پرستاری کم مسوولان امور مالی کم و مسوولان مدراک پزشکی کم بوده است. میزان استفاده روسای بیمارستان از اینترنت متوسط ، مدیران کم ، مدیران پرستاری کم ، مسوولان امور مالی کم و مسوولان مدارک پزشکی کم بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدیران مورد مطالعه در کل نسیت به جایگاه فن آوری اطلاعات در بیمارستان دیدگاه مثبتی داشته اند. اما به دلیل فقدان آموزش مناسب وفراهم نبودن دسترسی از فن آوری اطلاعات و ابزارهای ان استفاده نمی کنند.

یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر رشته تحصیلی هیچ یک از مدیران در رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی تحصیل نکرده اند و تنها 6 نفر دوره مدیریت اولیه بهداشتی را گذرانده اند. از نظر طی دوره های آموزشی ضمن خدمت مرتبط با مدیریت تنها 18نفر این دوره ها را گذرانده اند. میانگین سنی مدیران 8/41 سال و میانگین سالهای خدمت آنان 3/15 سال می باشد. از نظر ابعاد توسعه بیشتر مدیران در سطحی متوسط هستند.

این پژوهش با هدف کلی مطالعه تطبیقی مدیریت بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای آموزشی شهر یزد در سال 1381 انجام شد. مقایسه بیمارستانهای مورد مطالعه از نظر میانگین شاخص برنامه ریزی بخشهای مراقبت ویژه اختلاف معنی داری را نشان نداد.همچنین مقایسه بیمارستانهای مورد مطالعه از نظر میانگین شاخص سازماندهی و ساختار سازمانی بخشهای مراقبت ویژه اختلاف معنی داری را نشان نداد.همچنین مقایسه بیمارستانهای مورد مطالعه از نظر میانگین شاخص تربیت و بکارگیری نیروی انسانی بخشهای ویژه اختلاف معنی داری را نشان نداد.اما مقایسه بیمارستانهای مورد مطالعه از نظر میانگین شاخص تجهیزات بخشهای مراقبت ویژه دارای اختلاف معنی دار است.مقایسه بیمارستانهای مورد مطالعه از نظر میانگین شاخص ارزیابی بخشهای مراقبت ویژه نیز دارای اختلاف معنی دار بود.

با توجه به اینکه میزان نگرش کارکنان و مدیران 1/73درصد بوده و در حد قابل قبول می باشد و از طرفی کلیه متغیرهای مورد مطالعه با همدیگر ارتباط معنی داری داشتند . به نظر می رسد برگزاری جلسات آموزشی و افزایش آگاهی کارکنان و مدیران در افزایش نگرش آنان موثر بوده است لذا با برگزاری مرتب جلسات آموزشی و افزایش آگاهی کارکنان و مدیران می توان مدیریت کیفیت را در سازمانهای بهداشتی نهادینه کرد.

نتایج زیر از پایان نامه مزبور حاصل شد:1-در ارتباط با تحلیل سیستم اطلاعات بیمارستانی، در کل 43درصد از پاسخهای مدیران مدارک پزشکی دال بر عدم مشارکت دانش آموختگان مدارک پزشکی می باشد و در بقیه مواردی که مشارکت وجود دارد بیشتر از نوع مشارکت کم است و در مجموع مشارکت در زمینه تشخیص مشکلات سیستم قبلی در اولویت اول قرار دارد. 2-در ارتباط با طراحی سیستم اطلاعات بیمارستانی ، در کل 58/54درصد از پاسخهای مدیران مدارک پزشکی دال بر عدم مشارکت دانش آموختگان مدارک پزشکی می باشد و در بقیه مواردی که مشارکت وجود دارد بیشتر از نوع مشارکت بسیار کم است و در مجموع مشارکت در زمینه برنامه ریزی کلی سیستم جدید در اولویت اول قرار دارد.3-درارتباط با پیاده سازی سیستم اطلاعات بیمارستانی ، در کل 37/40 درصد از پاسخهای مدیران مدارک پزشکی دال بر عدم مشارکت دانش آموختگان مدارک پزشکی می باشد و در بقیه مواردی که مشارکت وجود دارد از نوع مشارکت کم است و در مجموع مشارکت در زمینه آموزش پرسنل برای کاربرد نرم افزار در محیط عملیاتی در اولویت اول قرار دارد. 4-ارائه نشدن واحدهای درسی در زمینه سیستم اطلاعات بیمارستانی با میانگین امتیاز 9/1 مهمترین علت مشارکت کم و یا عدم مشارکت دانش آموختگان مدارک پزشکی در توسعه سیستم اطلاعات بیمارستانی است. 5-ارائه واحدهای درسی دوره کاردانی در حیطه سیستم اطلاعات بهداشتی با میانگین امتیاز 4/1 در اولویت اول است. 6-ارائه واحدهای درسی دوره کارشناسی در حیطه تکنولوژی اطلاعات با میانگین امتیاز 2 در اولویت است. 7-ارائه واحدهای درسی دوره کارشناسی ارشد در حیطه تکنولوژی اطلاعات با میانگین امتیاز 4/2 در اولویت اول است. با توجه به یافته های حاصل از پژوهش پیشنهاد می شود تا راهکارهای مناسبی برای مشارکت دانش آموختگان مدارک پزشکی در توسعه سیستم اطلاعات بیمارستانی اتخاذ شود که مهمترین راهکار تغییر و تحول واحدهای درسی در مقاطع مختلف کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد در جهت سیستم اطلاعات بیمارستانی است.

تاکید بر حقوق اساسی انسان در مراقبت های بهداشتی بویژه حفظ شان بیمار به عنوان یک انسان زمانی اهمیت می یابد که آسیب پذیری بیمار، او را به آسانی در معرض تخلفات و نقاط ضعف سیستم بهداشتی و اجتماعی قرار دهد. به نظر می رسد در ارائه خدمات بهداشتی درمانی و مراقبتی به بیماران مسئله حفظ قلمرو منشور حقوق بیماران فراموش شده است تا حدی که بیماران نیز اطلاعی از وضعیت حقوق خود در طول بستری و درمان ندارند و این امر موجب صدمات جبران ناپذیر از بعد تشخیصی و روحی و روانی برای بیمار می گردد.از آنجائیکه منشور حقوق بیماران که چندی پیش توسط وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی تدوین و منتشر شد، دارای نقاط ضعف زیادی می باشد لذا جهت تدوین منشور مناسب تری در مورد حقوق بیماران در کشورمان، بررسی منشور حقوق بیمار در کشورهای پیشرفته ضروری به نظر می رسد. دراین پژوهش کشورهای آمریکا، انگلستان، کانادا، فرانسه و ایران مورد بررسی قرار گرفته است.