نام پژوهشگر: نازک نوبری

تبیین الگوی رفتاری سازمان با استفاده از مفاهیم تئوری پیچیدگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده حسابداری و مدیریت 1388
  نازک نوبری   حسین رحمان سرشت

هدف اصلی این پژوهش، تبیین الگوی رفتار پویای سازمان برای درک چگونگی تنظیم روابط موثر بر پویایی های رفتار سازمان بوده و دسترسی به آن در دو سطح مدل سازی به منظور شبیه سازی رفتار و نیز تأیید مدل از طریق داده برگرفته از واقعیت بررسی شده است. از آنجا که شبیه سازی در فضایی مابین نظم و تصادف انجام شده، ابتدا مدل نظری بر پایه مفاهیم تئوری های سازمان و علم پیچیدگی طراحی و سپس با بهره گیری از روش مدل سازی عامل محور ، به عنوان یکی از روش های مدل سازی در علم پیچیدگی، پویایی های رفتاری سازمان در قالب نقشه ای علّی ارائه و رفتار سازمان شبیه سازی شده است. در مرحله ای دیگر برای آزمون رابطه بین متغیرهای مدل نظری و تأیید رفتار شبیه سازی شده، از مدل معادلات ساختاری و داده های برگرفته از 147 شرکت به عنوان نمونه، استفاده شده است. در کنار مدل معادلات ساختاری با بهره گیری از روش کیفی تحلیل محتوا نیز ویژگی-های رفتار شبیه سازی شده بررسی شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اگر در طراحی سازمان، آن را سازمان پیچیده تطبیقی در نظر گیریم؛ قابلیت تطبیق و انعطاف پذیری سازمان در مواجهه با پدیده های موثر داخل و خارج سازمان افزایش میابد. از مقایسه رفتار شبیه سازی شده و مدل معادلات ساختاری و نیز نتایج حاصل از تحلیل محتوا به روش آنتروپی شانون، الگو مدار بودن رفتار سازمان، طی زمان، با توجه به وضعیت محیط داخلی و خارجی سازمان اثبات شده و نتایج حاصل از شبیه سازی، بیانگر آن است که هر چند در مقاطع زمانی کوتاه مدت، رفتار سازمان به ظاهر پیچیده، نامنظم و غیرقابل پیش بینی است؛ اما در بلند مدت از الگوی چرخه محدود تبعیت می کند و راهبرد سیاسی به عنوان رباینده بر شکل گیری الگوی فراکتالی چرخه محدود موثر است. الگو مدار بودن رفتار سازمان به عنوان نتیجه اصلی این مطالعه، هم حاصل عملکرد شدت تناوبی سه راهبرد فنی، سیاسی و فرهنگی و هم ظهور قدرتمندتر راهبرد سیاسی در مقایسه با دو راهبرد دیگر است. با توجه به نتایج این پژوهش و بدست آمدن الگوی کلی رفتار سازمان، از یک طرف به منظور حفظ بقا و بهبود عملکرد سازمان ضرورت بررسی سازمان ها به مانند سامانه های پیچیده تطابقی نمایان گشته و از طرف دیگر امکان آسیب شناسی رفتار سازمان در هر مقطع زمانی فراهم میاید. بنابراین، با نظر به الگوی به دست آمده، سازمان ها به جای آنکه دغدغه چگونگی تنظیم ساختار داشته باشند؛ می توانند با توجه به الگوی رفتاری سازمان، با تمرکز بر رباینده، زمان ظهور و نیز نحوه اثر گذاری آن، طرح سازمان را اصلاح و زمینه بروز رفتار مطلوب را فراهم آورند.

کاربرد منطق فازی در کنترل کیفیت (با بهره گیری از آماره کارخانه تولیدی چینی مقصود)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1382
  نازک نوبری   نظام الدین فقیه

قضاوت و اندازه گیری کیفیت بهتر و برتر امری است نسبی و در بین انسانهای مختلف متفاوت می باشد و از آنجا که هدف نهایی از تولید ، ارتقا جایگاه محصول است و در این راستا نظر و سلیقه مشتری نقش مهمی دارد باید طبقه کیفی محصول به درستی تشخیص داده شود تا بتوان نسبت به اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه در زمان مناسب تصمیم گیری نمود. با توجه به ماهیت متغیر و مبهم ویژگیهای کیفی، تنها انسان است که می تواند با استفاده از ادراکات خود از نشانه ها، جایگاه آن را تعیین نماید و از آنجا که هر چه با منطق سازگار باشد در واقعیت رخ نمی دهد ، کاربرد منطق صریح و دو مقداری برای بازشناخت الگوی غیر دقیق مانند گفتار انسان نتیجه مناسبی نمی دهد و به منظور جمع متغیرهای کیفی باید از روشی استفاده نمود که توان اجرایی در ترکیب متغیرهای وصفی داشته باشد.در این تحقیق به منظور رفع کاستی های روشهای رسم نمودارهای کنترل کیفی و بالا بردن دقت در تشخیص درجه کیفی محصول، ابتدا به نوع نگرش و شناخت انسان از پدیده و تعریف چگونگی فراگرد تصمیم گیری با توجه به نوع متغیرها پرداخته شده و به دنبال آن یک مدل فازی با توجه به مجموعه قواعد اگر-آنگاه فازی طراحی گردیده است و سپس با استفاده از داده های واقعی برگرفته از کارخانه تولیدی چینی مقصود، نمودارهای کنترل کیفی حاصل از روشهای کلاسیک و فازی مقایسه شده اند و روش مناسب تر برای مواجه با ابهام و انواع عدم قطعیت ناشی از ادراکات انسان در تاویل جایگاه محصول، تعیین گردیده است. این امر با استفاده از انواع مجموعه های فازی و توابع عضویت مربوطه و نیز تخمین شاخص معرف(میانه) در تعیین درجه کیفی محصول صورت پذیرفته است همچنین از طریق تشخیص آنتروپی هر مجموعه و هر نمودار ، ویژگی های بهترین الگو برای تشخیص جایگاه کیفی محصول تعیین شده است.