نام پژوهشگر: پری کرمی کردعلیوند

اثرات جنگل کاری های خالص و آمیخته توسکا ییلاقی (alnus subcordata) و صنوبر (populus deltoides) بر ترسیب کربن خاک، فراوانی و بیومس کرم خاکی و تنوع زیستی پوشش گیاهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1389
  پری کرمی کردعلیوند   احمد رحمانی

تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر جنگل کاری های خالص و آمیخته توسکا و صنوبر بر ترسیب کربن خاک، فراوانی و بیومس کرم خاکی و تنوع زیستی پوشش گیاهی، در ایستگاه مرکز تحقیقات جنگل و مرتع چمستان انجام پذیرفت. توده های مورد مطالعه در سال 1375 و در قالب طرح بلوک های تصادفی در پنج تیمار با چهار تکرار و با فاصله کاشت 4*4 مترمربع کاشته شد ند، علاوه بر این در کنار این تیمارها یک منطقه باز نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. نمونه برداری ها در هر تیمار در یک سطح 20*20 مترمربع انجام شد. نمونه برداری خاک در دو عمق 15-0 و 30-15 سانتیمتری به صورت ترکیبی، نمونه برداری از کرم های خاکی در میکروپلات های 5/0*5/0 مترمربع در چهار گوش و مرکز و به صورت دستی و در دو عمق انجام گرفت، کرم های جمع آوری شده پس از شمارش به آزمایشگاه منتقل شدند. همچنین نمونه های لاشبرگ نیزدر قالب پلات های 5/0*5/0 مترمربع در چهار گوش هر توده جمع آوری گردید. جهت بررسی تنوع زیستی پوشش گیاهی اقدام به یاداشت درصد پوشش گونه های علفی و تعداد زادآوری در 9 میکروپلات2*2 متر در سطح مورد عمل شد. در نمونه های جمع آوری شده خاک و لاشبرگ، کربن آلی و برخی دیگر از فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی طبق روش های استاندارد اندازه گیری گردید، همچنین بیومس کرم خاکی نیز پس از اندازه گیری وزن تر و خشک مورد محاسبه قرار گرفت. شاخص های مربوط به تنوع زیستی (تنوع سیمپسون، غنای مارگالف، یکنواختی j و غلبه برگرپارکر) نیز با استفاده از نرم افزار past محاسبه شد. نتایج این پژوهش نشان داد اختلاف معنی داری از نظر میزان ترسیب کربن خاک در دو عمق بین تمامی تیمارهای مورد بررسی وجود نداشت. از نظر فراوانی و بیومس کرم خاکی در عمق 15-0 سانتیمتری تفاوت معنی داری بین تیمارها مشاهده گردید و تیمار توسکای خالص بیشترین مقدار را دارا بود، اما در عمق 30-15 این اختلاف معنی دار نبود. تیمارهای مورد مطالعه از نظر شاخص غنای مارگالف دارای اختلاف معنی دار آماری نبودند، اما از نظر شاخص های تنوع و یکنواختی و شاخص غلبه برگرپارکر دارای تفاوت معنی داری بودند و تیمار صنوبر خالص و منطقه شاهد دارای بیشترین میزان یکنواختی و تنوع بوده و تیمار آمیخته 50% صنوبر 50% توسکا دارای بیشترین میزان شاخص غلبه برگرپارکر بود. همچنین نتایج این مطالعه بیانگر وجود همبستگی های معنی داری بین کربن آلی خاک و فراوانی و بیومس کرم خاکی با ویژگی های خاک و لاشبرگ می-باشد. با توجه به نتایج این پژوهش تیمار آمیخته 50% توسکا 50% صنوبر با رعایت عملیات پرورشی در راستای بهبود تنوع زیستی، به عنوان تیماری مناسب از نظر پارامترهای مورد نظر معرفی می-گردد.