نام پژوهشگر: امید غریب

تحلیل فضای کسب و کار (مورد مطالعه کارآفرینان بخش صنعت استان خراسان رضوی؛ سال های 1388- 1384)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصادی 1390
  امید غریب   احمد صباحی

مسئله اصلی این تحقیق بررسی تاثیر شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی بر فضای کسب و کار کارآفرینان بخش صنعت خراسان رضوی است. تحلیل کسب و کار عبارت از: ارزیابی چشم انداز و ریسک های بنگاه به منظور اتخاذ تصمیم در مورد کسب و کار آینده است. تحلیل کسب و کار، با ارزیابی محیط کسب و کار، استراتژی ها و عملکرد بنگاه به مدیران کمک می کند تا تصمیمات آگاهانه اتخاذ کنند. یکی از مراحل اولیه تحلیل کسب و کار عبارت است از: ارزیابی محیط کسب و کار و یکی از روش های ارزیابی محیط کسب و کار استفاده از الگوی تحلیل محیط کلان یا pest است. اصطلاحpest که ابتدا etps خوانده می‏شد، اولین بار توسط فرانسیس جی .آگولار در سال 1967 در اثر "ارزیابی محیط کسب و کار" مورد استفاده قرار گرفت، وی عنوان داشت، etps تلخیصی از چهار حوزه‏ای است که در طبقه‏بندی خود از محیط کسب و کار مورد استفاده قرار داده است. این الگو بر مبنای تحلیل عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیک استوار گردیده است و چارچوبی از عوامل کلان محیطی را که در ارزیابی محیطی به کار می‏روند به تصویر می‏کشد و در حوزه تحقیقات بازار چشم اندازی مشخص از عوامل کلان محیطی که یک شرکت باید مدنظر قرار دهد را ارایه می‏نماید. این تحلیل ابزاری سودمند برای شناخت در زمینه رشد یا افول بازار، موقعیت کسب و کار، ظرفیت ها و مدیریت عملیات می‏باشد. به منظور دستیابی به نتایج معنی دار کافی نیست که این تحلیل را به عنوان فهرستی از محرک‏ها شناسایی کنیم، بلکه بهتر است که نقطه عزیمتی برای تحلیل آینده محیط بیرونی ایجاد نماییم. بهتر است که محرک‏های مختلف بیرونی را که عامل تغییرات هستند به کمک ابزار pest شناسایی نماییم. این ها چنان محرک‏هایی هستند که با تمام احتمالات کلی ساختارهای صنعت یا بازار را تحت تاثیر قرار داده و آن را تغییر می‏دهند. برای مثال، ترکیب عوامل مقررات‏زدایی از موانع تجاری، رشد تکنولوژی ارتباطات، افزایش فشار رقابتی بر بازارهای منطقه‏ای و همگرایی ترجیحات مصرف‏کنند‏گان احتمالا محرک‏هایی برای رشد جهانی سازی می باشند. برای نمونه عوامل اکولوژیکی یا محیطی می‏توانند بسته به تاثیرشان در قالب هر یک یا تمامی چهار فصل اصلی قرار گیرند. عوامل قانون گذاری به طور طبیعی تحت پوشش سرفصل سیاسی قرار می‏گیرند. عوامل جمعیتی معمولا جنبه‏ای از مسایل اجتماعی بزرگتر هستند. تحلیل صنعت تحت سرفصل اقتصادی قرار می‏گیرد. "بابتی و کریگ: 2008" در مقاله "تجزیه و تحلیل بدون موازی کاری: 10 ابزار برای تصمیم سازی استراتژیک بهتر" بیان داشته اند که، موضوعاتی که در زیر مجموعه هر یک از عوامل چهارگانه قابل دسته‏بندی هستند می‏توانند شامل موارد ذیل باشند: • سیاست( قانون) • اقتصاد • اجتماع • تکنولوژی 1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق عصر جدید، عرصه رقابت بر سر منابع و سرمایه هاست، کشورهای بزرگ صنعتی که فاتحان این عرصه اند بهره وری از منابع و سرمایه ها را در سرلوحه کار خود قرار داده اند و در پرتو وجود افراد تحصیلکرده و متخصص، چرخ های رشد و توسعه را به حرکت در آورده اند و به ابداعات و نوآوری هایی دست یافته اند. دسترسی به این نوآوری ها که اقتصاد کشورهای توسعه یافته را از نو زنده کرده است منوط به کارآفرینی است (شان،2003،12). کارآفرینی را به این دلیل که جامعه را به سمت تغییرات تکنیکی و مبتکرانه سوق داده و باعث رشد اقتصادی می شود و همچنین به این دلیل که کارآفرینی دانش جدید را به خدمات و محصولات جدید تبدیل می کند حایز اهمیت می دانند. کارآفرینی علاوه بر ایجاد اشتغال، موجب بالا رفتن کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد، کاهش اضطراب های اجتماعی و بهره وری بیشتر از منابع ملی می شود. کارآفرینی پدیده فنی- اقتصادی جدیدی است که در دو دهه اخیر جهان اقتصاد و صنعت را با پیامدهای شگفت خود متحول ساخته است. در حال حاضر با رشد کارآفرینی و فرهنگ کارآفرینانه به شرطی که هنرمندانه با فرهنگ، امکانات، توانایی ها و سلیقه ایرانی آمیخته شود تنها راه بهبود اقتصاد کشور و پیشگیری از وخامت حال فرداست (دهقانپور،1381،63). بنابراین کارآفرینی امروزه به یکی از مهم ترین و گسترده ترین فعالیت های دانشگاه ها تبدیل شده است (احمدپور،1378،13). دانشگاه ها ملزمند برای ترقی و ترویج آموزش کارآفرینی بیندیشند، چون نسل جوان نیاز دارد بداند چطور در برابر محیط های ناامن، پیچیده و قوانین و مقررات متغیر در بازار کار بطور انعطاف پذیر عمل کند. ساختار نظام آموزشی باید طوری تنظیم گردد که فارغ التحصیلان بتوانند در آینده بصورت کارآفرین در جامعه فعالیت کنند. از طرفی ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد. شاخص های سخت افزاری و دارایی های مشهود که دیروز در بنگاه اقتصادی نقشی تعیین کننده داشت جای خود را به نوآوری، ابداع، خلق محصولات جدید و دارایی های نرم افزاری داده است. اگر دیروز ثروتمندترین افراد دنیا آنهایی بودند که منابع مالی بیشتری در اختیار داشتند، امروزه ثروتمندترین مردم دنیا، افراد صاحب دانش و کارآفرین هستند. از این رو توسعه اقتصادی در دنیای امروز بر پایه نوآوری، خلاقیت، استفاده از دانش و کارآفرینی استوار است. اهمیت کارآفرینی و نقش کلیدی آن در پیشرفت جوامع، موجب شده است که بسیاری از دانشگاه های کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، بهره گیری از کارآفرینی را مورد توجه قرار دهند و در این مسیر با تدوین استراتژی ها، سیاست ها و برنامه های علمی، در جهت بسط و تقویت روحیه و رفتار کارآفرینی در دانشجویان بکوشند. پرورش ویژگی هایی نظیر خلاقیت، خوش بینی به آینده، خطرپذیری، آینده نگری، مهارت های رهبری، استقلال طلبی و کسب مهارت های مختلف، می تواند فرصت های کارآفرینی پیش روی دانشجویان را افزایش دهد (فیض و صفائی، 1386، 41). بر طبق تئوری سیستم های باز ، هیچ سازمانی حتی اگر در یک بازار انحصاری نیز فعالیت کند، سیستمی بسته نیست و به نوعی با محیط خود در تعامل است. این تعامل باعث می شود که سازمان ها همواره در بستر تغییر و تحولات محیطی قرار داشته باشند و از این تغییرات متاثر شوند. لازمه بقای سازمان ها در محیط های بسیار متغیر امروزی، تجهیز و آماده سازی سازمان برای رویارویی با این تغییرات است. به عبارتی سازمان ها نه تنها باید چنان منعطف باشند که در مقابل تغییرات مشاهده شده در محیط پاسخگو باشند بلکه باید بتوانند تا حدی این محیط را پیش بینی نموده و برنامه ریزی خود را متناسب با آن تطبیق دهند. این تغییرات بر تمامی نقش ها و وظایف مدیریت نیز اثر گذاشته و تمامی نقش های مدیر باید با در نظر گرفتن تئوری سیستم های باز صورت گیرد. از آنجایی که یکی از وظایف اصلی مدیران، برنامه ریزی درازمدت در محیط های رقابتی است (برنامه ریزی استراتژیک) ، ضروری است که در این نوع از برنامه ریزی، تجزیه و تحلیل و پیش بینی محیط سازمان، جایگاه ویژه ای داشته باشد.