نام پژوهشگر: یوسف نصیری

امکان سنجی و سامان دهی جاذبه های توریستی شهر اقلید با تاکید بد چشمه رسول الله تا پارک انقلاب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  یوسف نصیری   مسعود تقوایی

امروزه به دلیل گسترش فناوری و ماشینی شدن اکثر فعالیت ها، از تحرک بدنی انسان ها به شدت کاسته شده است. از طرفی کاهش ساعات کار روزانه موجب بالا رفتن ساعات اوقات فراغت افراد جامعه گردیده است. بنابراین تفریح توأم با تحرک نیاز مبرم انسان امروزی به شمار می رود. پژوهش حاضر با رعایت اصول و ضوابط عمومی ایجاد تفرجگاه ها و با تعیین معیارهای خاص موثر در محدوده پژوهش به امکان سنجی و ایجاد مسیر بهینه تفریحی- پیاده روی بین چشمه رسول الله تا پارک انقلاب در کنار شهر اقلید، جهت ایجاد محیط ترکیب یافته از تفریح و تحرک برای افراد جامعه پرداخته است. جهت یافتن بهینه ترین مسیر هم از نظر زیست – محیطی و هم از نظر مسائل انسانی 8 معیار با عناوین منابع آب، میراث فرهنگی، مناظر زیبا، مسیل ها و آبراهه ها، مالکیت اراضی، پوشش اراضی، معابر و توپوگرافی تعیین شد. سپس سه مسیر با رعایت دیگر معیارها در محوریت مناظر زیبا، کوتاه ترین مسیر و رعایت مالکیت ها پیشنهاد گردید که با امتیاز بندی معیارها، بیشترین امتیاز را مسیر سوم با محوریت مالکیت اراضی کسب نمود. روش تحقیق ترکیبی از روشهای توصیفی- اسنادی، تحلیلی، علی و کمی است و از روش میدانی- اسنادی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده است. فضاهای مورد نیاز مجموعه تفریحی به روش میدانی(پرسشنامه ای)، طبق نظر گردشگران تشخیص داده شده اند. سپس برای جانمایی این فضاها بستر طبیعی مجموعه و کاربری های موجود مطالعه شده و در نهایت فضاها بر اساس ویژگی های محیط و سازگاری آنها با همدیگر جانمایی شده اند. جهت تدوین راهبردهای توسعه برای محدوده مورد مطالعه از مدل تحلیلیswot استفاده شده است برای این هدف 6 معیار عمده با عناوین(عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی- فرهنگی، عوامل نهادی، عوامل اکولوژیکی، عوامل زیست-محیطی و عوامل زیر ساختی) در نظر گرفته شده است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که عوامل اکولوژیکی مهم ترین نقطه قوت درونی، عوامل اقتصادی مهم ترین نقطه ضعف درونی، عوامل اکولوژیکی مهم ترین فرصت و عوامل زیست محیطی مهم ترین تهدید برای این مجموعه تفریحی به شمار می رود. و در نهایت با تجمیع امتیازات چهار عامل، نقاط ضعف مجموعه تفریحی چشمه رسول الله شهر اقلید تاثیر گذارترین عامل منفی برای توسعه و نقاط قوت بعد از نقاط ضعف تاثیر گذارترین عامل مثبت برای توسعه مجموعه تفریحی شناخته شدند. نتایج تحلیل اطلاعات پرسشنامه ای نیز حاکی از آن است که بیش از 40 درصد گردشگران غیر بومی هستند، حدود 20 درصد آنها جهت تفریح و تفرج به این مکان آمده اند، جاذبه های طبیعی عامل اصلی جذب آنها بوده و مهمترین عامل نارضایتی آنها، کمبود امکانات و خدمات به ویژه امکانات و خدمات بهداشتی(مانند سرویس های بهداشتی، سطل های زباله و ...) بوده است

اثر محلول پاشی عناصر آهن و روی در زمان های متفاوت برعملکرد و تولید اسانس گیاه دارویی بابونه آلمانی (matricaria chamomilla l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1390
  یوسف نصیری   صفر نصرله زاده

به منظور بررسی اثر محلول پاشی عناصر کم مصرف آهن و روی بر عملکرد، اسانس و مواد موثر گیاه دارویی بابونه دو آزمایش در سال های 1387 و 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا گردید. آزمایش ها به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار پیاده گردید. تیمارها شامل محلول پاشی آهن، روی و آهن و روی (با غلظت 5/3 درهزار سولفات آهن و سولفات روی) در زمان های متفاوت (مرحله ساقه روی، مرحله گلدهی و هردو مرحله) و تیمار عدم محلول پاشی (شاهد) بودند. نتایج تجزیه مرکب دوساله نشان داد زمان محلول پاشی اثر معنی داری (01/0p<) بر تعداد پنجه در بوته، تعداد ساقه فرعی در بوته، تعداد کاپیتول در بوته، قطر کاپیتول، عملکرد کاپیتول، عملکرد اسانس و عملکرد بیولوژیکی داشت. بیشترین مقدار این صفات در اثر محلول پاشی در هردو مرحله ساقه روی و گلدهی حاصل شد. ارتفاع بوته، قطر کاپیتول و شاخص برداشت کاپیتول در سطح احتمال 5 درصد، تعداد برگها، پنجه ها و ساقه های فرعی در بوته، قطر ساقه و طوقه، عملکرد کاپیتول، درصد اسانس، عملکرد اسانس، عملکرد بیولوژیکی و شاخص برداشت اسانس در سطح احتمال یک درصد تحت تأثیر تیمار نوع محلول پاشی قرار گرفتند. بیشترین ارتفاع بوته (87/57 سانتی متر)، قطر کاپیتول (48/7 میلی متر)، شاخص برداشت کاپیتول (28/30 درصد)، تعداد برگ ها (5/144)، پنجه ها (9/6)، ساقه های فرعی (19/14) و کاپیتول ها (64/127) در بوته، قطر ساقه (93/5 میلی متر) و طوقه (1/9 میلی متر)، عملکرد کاپیتول (98/1962 کیلوگرم در هکتار)، درصد اسانس (06/1 درصد)، عملکرد اسانس (83/20 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد بیولوژیکی (38/5531 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت اسانس (25/0 درصد) با محلول پاشی آهن + روی مشاهده شدند. اثر سال بر ارتفاع بوته، تعداد کاپیتول ها در بوته، عملکرد بیولوژیکی و شاخص برداشت اسانس در سطح احتمال یک درصد و بر عملکرد کاپیتول، درصد اسانس و شاخص برداشت کاپیتول در سطح احتمال 5 درصد معنی دار شد. ارتفاع بوته، تعداد کاپیتول ها در بوته، عملکرد کاپیتول و عملکرد بیولوژیکی در سال اول (1387) بیشتر از سال دوم (1388) بودند. اما درصد اسانس، شاخص برداشت کاپیتول و شاخص برداشت اسانس در سال دوم بیشتر از سال اول بودند. اثر زمان محلول پاشی بر غلظت عناصر منیزیم (05/0p<)، سدیم و آهن (01/0p<)، نوع محلول پاشی بر غلظت عناصر کلسیم (05/0p<)، فسفر، منیزیم، سدیم، روی و آهن (01/0p<) و اثر متقابل آنها بر غلظت کلسیم (05/0p<)، سدیم و مس (01/0p<) بخش هوایی بابونه معنی دار شدند. مهمترین ترکیبات اسانس شامل(e)-? -farnesene، spathulenol، bisabolol oxide b، bisabolone oxide، ?-bisabolol، chamazulene، bisabolol oxide a و cis-en-in-dicycloether بود. بیشترین مقدار (e) -? –farnesene(016/6 درصد)،spathulenol(134/3 درصد)، bisabolol oxide b(455/12 درصد)، bisabolone oxide(304/16 درصد)،?-bisabolol(667/6 درصد)، chamazulene(892/5 درصد)،bisabolol oxide a(206/53 درصد) و cis-en-in-dicycloether(075/14 درصد) به ترتیب تحت تأثیر تیمارهای محلول پاشی با آهن در مرحله گلدهی، محلول پاشی با روی در مرحله ساقه روی، محلول پاشی با آهن در مرحله ساقه روی، محلول پاشی با آهن در هردو مرحله ساقه روی و گلدهی، محلول پاشی با آهن + روی در هردو مرحله ساقه روی و گلدهی، محلول پاشی با روی در مرحله ساقه روی، شاهد و محلول پاشی با روی در مرحله ساقه روی حاصل شدند. بنابراین محلول پاشی آهن و روی در افزایش و بهبود عملکرد کاپیتول، اسانس و ترکیبات موثر بابونه نقش عمده ای را خواهند داشت. مخصوصاً اگر این عناصر با هم و در هردو مرحله ساقه روی و گلدهی مصرف شوند.

بررسی اثر سالیسیلیک اسید و تنش خشکی بر اسانس و ویژگی های رشدی گیاه دارویی بادرشبی (dracocephalum moldavica)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مراغه - دانشکده کشاورزی 1392
  طه ایزان   یوسف نصیری

چکیده: بادرشبی (dracocephalum moldavica l.) گیاهی است که به تیره نعناعیان متعلق است و به طور وسیعی در طب سنتی به عنوان مسکن و برای درمان مشکلات کلیه استفاده می شد. به منظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید بر اسانس و ویژگی های رشدی بادرشبی در شرایط تنش آبی یک آزمایش مزرعه ای در ایستگاه تحقیقاتی اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان پیرانشهر در سال زراعی 1391 انجام شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات بر مبنای طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل سه سطح آبیاری (40، 80 و 120 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر) به عنوان کرت های اصلی و سه سطح افشانه کردن با سالیسیلیک اسید (صفر، نیم و یک میلی مولار) به عنوان کرت های فرعی بودند. نتایج نشان داد که اختلافات معنی داری بین سطوح آبیاری از لحاظ بلندی گیاه، تعداد ساقه های فرعی، عملکرد خشک گیاه، قطر ساقه اصلی، تعداد برگ، وزن هزاردانه، شاخص برداشت گل، عملکرد اسانس، درصد اسانس و شاخص برداشت اسانس وجود داشت. به طوری که بیش ترین درصد اسانس و شاخص برداشت اسانس به تیمار آبیاری 120 میلی متر تبخیر از تشتک و کم ترین درصد اسانس و شاخص برداشت اسانس نیز مربوط به تیمارهای 40 و 80 میلی متر تبخیر از تشتک بدون تفاوت معنی دار با یکدیگر بود. بیشترین عملکرد اسانس در تیمار شاهد (40 میلی متر تبخیر از تشتک) و کمترین آن در تیمارهای80 و120 میلی متر تبخیر از تشتک مشاهده شد. اثر سالیسیلیک اسید بر عملکرد خشک گیاه در سطح یک درصد معنی دار شد. بیش ترین عملکرد خشک گیاه (29 گرم در بوته) متعلق به کاربرد یک میلی مولار سالیسیلیک اسید بود. علاوه براین، اثر برهم کنش بین آبیاری و سالیسیلیک اسید بر روی صفات تعداد ساقه گل دهنده، وزن تر بوته، محتوای نسبی آب، میزان کلروفیل، تراکم روزنه و سطح برگ معنی دار شد. بیش ترین تعداد ساقه گل دهنده و وزن تر بوته در سطوح مختلف سالیسیلیک در تیمار 40 میلی متر از تشتک تبخیر مشاهده شد.

بررسی اثر افزودنی اکسید منگنز برتشکیل و پایداری سمنتیت طی فرآیند احیای مستقیم هماتیت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مواد 1392
  یوسف نصیری   مسعود پنجه پور

در سال های اخیر کاربید آهن به عنوان یک ماده جدید برای استفاده در فولاد سازی به عنوان یک منبع کربن دار مورد توجه قرار گرفته ا ست. علت این امر می تواند ناشی از خصوصیات ارزنده سمنتیت نظیر غیر آتش زا بودن، سهولت در حمل و نقل و انبارداری، دارا بودن مقادیر زیاد کربن به عنوان یک منبع گرمایی، می باشد. کاربید آهن از لحاظ ترمودینامیکی یک ماده شبه پایدار بوده و می تواند به آهن فلزی و گرافیت تجزیه شود. از اینرو در دهه های اخیر تحقیقات قابل ملاحظه ای روی عوامل موثر بر پایداری آن انجام شده ا ست. مهمترین این عوامل دما، اتمسفر گازی، نوع کانه مصرفی و افزودنی ها می باشند. در میان افزودنی ها تاثیر منگنز و اکسید منگنز کمتر مورد توجه قرار گرفته ا ست. از اینرو در این پژوهش تاثیر افزودنی منگنز و اکسید منگنز بر تشکیل و پایداری سمنتیت طی فرایند احیا و کربوراسیون کانی آهنی مورد بررسی قرار گرفته شد. در ابتدا پودر هماتیت با نسبت های 5 و 10 درصد وزنی منگنز و اکسید منگنز، و 10 درصد نفتا به عنوان چسب سرد ، به طور کامل با یکدیگر مخلوط شدند. نمونه های خام با قطر 9 و ارتفاع 5 میلی متر با نیروی اعمالی 500 نیوتن توسط پرس فشرده شده و سپس در دمای c°900 به مدت 4 ساعت زینتر شدند. فرایند های احیا و کربوراسیون بطور پیوسته در دمای c°750 در راکتور احیا با بستر ثابت توسط مخلوط گازی 30%ch4 - 10%ar 60%h2 - برای زمان های مختلف انجام گرفت. نتایج آنالیز وزنی نمونه های فرایند احیا و کربوراسیون حاکی از آن بود که ابتدا هماتیت به آهن احیا شده و در ادامه کربوره می شود. با در در نظر گرفتن آنالیز وزنی و فازی می توان گفت که پس از زمان 5 دقیقه اعمال فرایند احیا و کربوراسیون بر نمونه های هماتیتی، بیش از 95 درصد وزنی آهن تشکیل شده است. آهن تشکیل شده به عنوان کاتالیزور شکست متان و ایجاد کربن اتمی و فعال سبب آغاز فرایند کربوراسیون با نرخ قابل ملاحظه ای در این زمان می گردد. افزایش زمان فرایند، کسر سمنتیت تشکیل شده را افزایش می دهد، بگونه ای که در زمان 15 دقیقه حداکثر میزان کاربید تشکیل می-گردد. بررسی انجام شده بر روی نمونه های حاوی افزودنی منگنز نشان داد که این عنصر نرخ احیا را افزایش می دهد. این درحالی ا ست که افزودنی اکسید منگنز تاثیری عکس منگنز دارد. افزایش درصد منگنز از 5 به 10 درصد تاثیر قابل توجه ای در سرعت احیا نداشته، در حالیکه در نمونه های شامل اکسید منگنز این تاثیر قابل ملاحظه ای می باشد. تاثیر این افزودنی ها بر تشکیل و پایداری سمنتیت به گونه ای ا ست که منگنز سرعت تشکیل و پایداری را افزایش می دهد و اکسید منگنز تنها سبب پایدارتر شدن سمنتیت می-گردد. همچنین نتایج نشان داد که افزودن منگنز سبب افزایش سرعت احیا و کربوراسیون و اکسید منگنز سبب کاهش آن می شود. نتایج حاصل از بررسی ریز ساختاری نشان داد که مورفولوژی کاربید تشکیل شده در نمونه های خالص از نوع لایه ای و حجیم است. در عین حال منگنز و اکسید منگنز سبب تغییر این مورفولوژی به کروی ریز می گردد.

بررسی کاربرد کودهای دامی، زیستی و شیمیایی بر عملکرد، اجزای عملکرد و برخی ویژگی های رشدی دو رقم گندم پاییزه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مراغه - دانشکده کشاورزی مراغه 1393
  محسن عباسزاده   یوسف نصیری

به منظور بررسی و مقایسه تأثیر کود¬های زیستی، دامی و شیمیایی بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم، آزمایشی در سال زراعی 1392-1391 به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار درمزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان شرقی اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل6 سطح کودی: شاهد (عدم مصرف هر نوع کود)، کود شیمیایی (براساس آزمایش خاک و توصیه کودی)، نیتروکسین + کود زیستی فسفاته بارور2، کود دامی + کود زیستی فسفاته بارور2، سوپرنیتروپلاس + کود زیستی فسفاته بارور2 و تلفیقی (نیتروکسین + سوپرنیتروپلاس + کوددامی + کود زیستی فسفاتهبارور2 و 2 سطح ارقام گندم آبی (اروم و سواسون) بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد، اثر رقم بر تعداد سنبلچه در سنبله،وزن سنبله، وزن هزار دانه و تعداد دانه در سنبله معنی¬دار بود. در این خصوص برای صفات تعداد سنبلچه در سنبله و تعداد دانه در سنبله، رقم اروم و برای وزن سنبله و وزن هزاردانه، رقم سواسون برتر بودند. اثر تیمارهای کودی بر ارتفاع بوته، طول سنبله، طول پدانکل، وزن سنبله، تعداد دانه در سنبله و عملکرد بیولوژیکی معنی¬دار بود و در این رابطه برای ارتفاع بوته تیمارهای کود شیمیایی، نیتروکسین + کود زیستی فسفاته بارور2، کود دامی + کود زیستی فسفاته بارور2 و تیمار تلفیقی، برای طول پدانکل و وزن سنبله، تیمارهای کود شیمیایی، کود دامی + کود زیستی فسفاته بارور2 و تیمار تلفیقی، برای طول سنبله و تعداد دانه در سنبله، تمامی تیمارهای کودی و برای عملکرد بیولوژیکی، تیمارهای تلفیقی، کود شیمیایی و نیتروکسین + کود زیستی فسفاته بارور2 برتری داشتند. برهم¬کنش رقم و تیما¬رهای کودی بر صفات تعداد سنبله در مترمربع، مساحت برگ پرچم، عملکرد دانه، شاخص برداشت دانه و درصد پروتئین دانه معنی¬دار بود. بدین شرح که بیشترین تعداد سنبله در مترمربع در تیمار تلفیقی برای هردو رقم و تیمارهای کود شیمیایی و نیتروکسین + فسفات بارور 2 برای رقم اروم به دست آمد. در مورد مساحت برگ پرچم و عملکرد دانه، بیشترین مقدار در تیمارهای تلفیقی در هردو رقم و تیمار کود شیمیایی در رقم اروم مشاهده شد. تمامی تیمارهای کودی در رقم اروم و تیمارهای تلفیقی و کود شیمیایی در رقم سواسون بیشترین افزایش شاخص برداشت دانه را در مقایسه با شاهد نشان دادند. حداکثر درصد پروتئین برای رقم اروم در تیمارهای تلفیقی، نیتروکسین + فسفات بارور 2 و کود شیمیایی و برای رقم سواسون در تیمارهای کود دامی + فسفات بارور2 ، کود شیمیایی، نیتروکسین + فسفات بارور2 و تلفیقی به دست آمد.به طور کلی اختلاف معنی دار قابل قبولی بین دو تیمار کود شیمیایی و تلفیقی در اغلب صفات مخصوصاً در مورد عملکرد و اجزای عملکرد دانه در این پژوهش مشاهده نشد. بنابراین، این نتایج امکان جایگزینی کودهای شیمیایی با کودهای آلی را در یک سیستم کشاورزی پایدار یا ارگانیک به منظور کاهش مصرف کودهای شیمیایی در تولیدگندم را بیان می نماید.

اثر کاربرد کودهای زیستی و سولفات روی بر عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی مرزه (satureja hortensis l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مراغه - دانشکده کشاورزی مراغه 1392
  احسان موحدی زاده   فریبرز شکاری

بروز عوارض جانبی ناشی از مصرف داروهای شیمیایی توجه بشر را به استفاده از داورهای گیاهی جلب نموده است. مرزه به عنوان یک گیاه دارویی در درمان بیماریهای مختلف از جمله گرفتگی، درد عضلانی، تهوع، سوء هاضمه، اسهال و بیماری های عفونی استفاده می شود. به منظور بررسی اثر کودهای زیستی وسولفات¬روی بر عملکرد و اسانس گیاه دارویی مرزه، آزمایشی در سال 1392 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه اجرا شد. تیمارها شامل کودهای زیستی (شاهد یا عدم بذر مال، بذر مال با نیتروکسین و بذر مال با سوپرنیتروپلاس) و محلول¬پاشی گیاهان با سولفات¬روی (غلظت¬های صفر، 2/5 و 5 در هزار) بودند. نتایج نشان داد که اثر کودهای زیستی و روی بر تعداد ساقه های فرعی، مساحت سایه انداز گیاهان، وزن سرشاخه گلدار، وزن تر و خشک بوته، عملکرد تر و خشک و عملکرد اسانس معنی¬دار شد. بیشترین مقدار صفات مذکور به ترتیب در تیمارهای سوپر نیتروپلاس و نستروکسین به دست آمد. هر دو تیمار محلول پاشی سولفات روی (2/5 و 5 درهزار) منجر به افزایش مقدار صفات مذکور نسبت به شاهد شدند. بیشترین درصد اسانس به ترتیب در تیمارهای محلول¬پاشی سولفات¬روی 5 در هزار و بذر مال با سوپر نیتروپلاس، محلول¬پاشی روی 5/2 در هزار و بذر مال با نیتروکسین و محلول¬پاشی روی 5 در هزار و بذر مال با نیتروکسین به دست آمد. این تیمارها که به طور میانگین باعث افزایش 35/5 درصدی مقدار اسانس مرزه شدند.

اثر نسبت های مختلف کشت مخلوط جو بهاره و نخود بر عملکرد و کنترل علف های هرز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مراغه - دانشکده کشاورزی مراغه 1394
  فرشته مومنی   علی اصغر علیلو

به منظور بررسی اثر نسبت های مختلف کشت مخلوط جایگزینی نخود و جو بهاره بر عملکرد و کنترل علف های هرز آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و دوازده تیمار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد طی فصل زراعی 1393 اجرا گردید. شش آرایش مختلف کاشت (خالص نخود و، نسبت 1:1، 2:1، 3:1، 2:2 و خالص جو) به عنوان فاکتور اول و دو سطح کنترل علف هرز (کنترل و عدم کنترل) به عنوان فاکتور دوم مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که کشت مخلوط سبب کاهش عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک نسبت به تک کشتی هر دو گیاه شد. در میان نسبت های مخلوط بیشترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک برای جو از نسبت 1:1 و برای نخود از نسبت 3:1 بدست آمد. عدم کنترل علف های هرز سبب کاهش تعداد پنجه بارور در بوته جو، عملکرد دانه جو، تعداد شاخه در نخود و شاخص برداشت نخود شد. شاخص های ارزیابی کشت مخلوط شامل نسبت برابری زمین (ler)، کاهش واقعی عملکرد (ayl)، ضریب نسبی تراکم (k)، شاخص بهره وری سیستم (spi)، شاخص های اقتصادی مزیت پولی (mai) و مزیت مخلوط(ia)بودند. شاخص های رقابتی و اقتصادی در نسبت 2:1 (جو:نخود) بیشترین میزان را به خود اختصاص دادند. مقادیر شاخص های spi، mai و aylt برای همه ی نسبت های مخلوط با کنترل علف هرز و شاخص ia به جز در نسبت 1:1 با کنترل علف هرز مثبت شد و نسبت برابری زمین و ضریب ازدحام نسبی نیز برای همه ی نسبت های مخلوط با کنترل علف های هرز بیشتر از یک به دست آمد، که نشاندهنده برتری کشت مخلوط نسبت به تک کشتی هر یک از دو گیاه بود.

تغییرات کمی و کیفی علوفه در کشت مخلوط افزایشی ذرت با چند لگوم در شرایط کم نهاده به صورت کشت دوم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مراغه - دانشکده کشاورزی مراغه 1394
  میترا مجدی   عبدالله جوانمرد

به منظور بررسی تغییرات کمی و کیفی علوفه در کشت مخلوط افزایشی ذرت با چند لگوم در شرایط کم-نهاده به صورت کشت دوم، آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با چهارده تیمار و سه تکرار انجام شد. تیمار ها عبارت بودند از : کشت مخلوط ذرت (تلقیح با نیتروکسین) + ماشک، ذرت (عدم تلقیح) + خلر، ذرت (عدم تلقیح) + اسپرس، ذرت( تلقیح) + شبدر، ذرت (عدم تلقیح) + ماشک، ذرت (تلقیح) + خلر، ذرت (تلقیح) + اسپرس، ذرت ( عدم تلقیح) + شبدر، ذرت خالص (عدم تلقیح )، ذرت خالص(تلقیح)، شبدر خالص، ماشک خالص، خلر خالص، اسپرس خالص. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد علوفه خشک در تیمار کشت مخلوط ذرت تلقیح با نیتروکسین + ماشک بدست آمد. تلقیح ذرت با نیتروکسین در مقایسه با عدم تلقیح به طور معنی داری عملکرد علوفه را افزایش داد.در همه تیمار های کشت مخلوط نسبت برابری زمین بیشتر از یک بودکه نشان از برتری کشت مخلوط است.کشت مخلوط ذرت (تلقیح)+ ماشک، عملکرد پروتئین خام،پروتئین خام،انرژی ویژه ی شیر دهی، ارزش نسبی تغذیه ای،ماده خشک قابل هضم، ماده خشک مصرفی،کل مواد مغذی قابل هضم،خاکستربیشتری نسبت به تک کشتی داشت. اما غلظت دیواره سلولی بدون همی سلولز و دیواره سلولی در تک کشتی ذرت بیشتر از کشت مخلوط ذرت با لگوم بود. ارزش نسبی تغذیه ای پایین برای تک کشتی ذرت به غلظت بالای دیواره سلولی بدون همی سلولز و دیواره سلولی در مقایسه با کشت مخلوط ذرت و لگوم نسبت داده شده بود. در نتیجه در سیستم کم نهاده کشت مخلوط ذرت و لگوم بویژه ذرت (تلقیح)+ ماشک می تواند برای تولید علوفه نسبت به تک کشتی ذرت پیشنهاد گردد.

آسیب شناسی تربیت جنسی از دیدگاه دبیران مدارس راهنمایی تحصیلی شهرستان مرودشت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  یوسف نصیری   ابراهیم میرشاه جعفری

چکیده ندارد.