نام پژوهشگر: مصطفی کبیری یگانه

تجربه ی استالینیسم و تکوین سنت های نئو مارکسیستی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1389
  مصطفی کبیری یگانه   محمد جواد غلامرضا کاشی

فهم جریاناتِ پیچیده ی نئو مارکسیستی به مثابه ی سنت های منتقد مکتب انتقادیِ مارکس، محمل مناسبی جهت ورود به عرصه ی نظریِ سده ی جدید می تواند بر آورد شود. جریاناتی با خاستگاه های مارکسیستی که در گذر از مَعْبرِ تجربیّاتِ انضمامیِ سیاسی و در تلاش جهت احیاء مکتب ماکسیسم، غلظت و غنای کم نظیری را در وجودشان پروراندند. در واقع مفروضِ اصلیِ این نوشتار بر آن است که تجربیّاتِ انضمامیِ مذکورْ چونان شرایطِ حاکم بر دورانِ نضجِ این نظریات، در کنار ویژگی ها ی فردی و نیز نوعِ خوانش ایشان از متن مارکسیستی، در پیدایش این نظریاتِ پیچیده و البتّه پیچ و خم تکوین آن، دارای شأن خالقیّت می باشند. لذا مُتّکای فهم مناسب این نظریات، عنایت بر سه ضلعِ شرایط انضمامیِ دوران، ویژگی های فردی و نیز متن اندیشه ایِ آن می باشد. لکن آنچه در این میان به عنوان دالِ محوری در پیدایش نظریاتِ نئومارکسیسستی مورد مداقّه واقع خواهد شد، همان تجربه ی استالینیسم به مثابه ی شرطِ دوران ساز و مسلط بر دورانِ این نظریات است. تجربه ای که مستند به مارکسیسم ارتدوکس و قدرت فراگیر خود، خوانشی ارتجاعی از متن مارکسیسم را به جهان عرضه نمود و بدین ترتیب سایر اندیشمندانِ چپ و غیر چپ را وادار به اعلام موضع کرد. بر این مبنا در مکتوب پیش رو به تحلیل پیرامون تکوین دو جریان اصلی و پر نفوذ نئومارکسیسم (جریانِ مارکسیسم فلسفی و مارکسیسمِ انتقادی) بر مبنای تجربه ی استالینیسم پرداخته خواهد شد. جریاناتی که هر کدام متأثر از این تجربه (به موازاتِ تأثیرپذیری از ویژگی های شخصیِ اندیشمندانِ خود و نیز نوعِ قرائتِ متنِ مارکسیسم) به احیاء سنت مارکسیسم و تکوین نظریِ خود اقدام نموده و وجود مارکسیسمِ ارتدوکس را به نقد کشیدند.