نام پژوهشگر: لیلا فرهادی

مقایسه پویائی رشد هفتگی قابلیت های سرعتی و قدرتی دختران عقب مانده ذهنی و سالم در مقطع ابتدائی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1389
  لیلا فرهادی   سعید قایینی

با هدف مقایسه پویائی رشد هفتگی قابلیت های سرعتی و قدرتی دختران عقب مانده ذهنی و سالم در مقطع ابتدایی دو گروه 15 نفره از دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و سالم را بطور تصادفی از مدارس استثنائی و همگانی شهر کرمانشاه انتخاب کردیم. دو گروه بمدت 8 هفته 3 جلسه ای در تمرینات بدنی دایره ای شرکت داشتند. هر جلسه شامل 90 دقیقه فعالیت در 9 ایستگاه تمرینی بود. برای اندازه گیری شاخصهای قدرت پنجه، استقامت قدرتی، قدرت انفجاری، سرعت واکنش، سرعت بیشینه اجرا و تعداد بیشینه حرکات، بترتیب از آزمون های قدرت چنگش دست با استفاده از دینامومتر، آویزان شدن از بارفیکس با دست کشیده، پرش طول جفتی، خط کش، دوی 10 متر (باحذف زمان واکنش) و 5 ثانیه دویدن درجا استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار spss در دو سطح آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل واریانس بین گروهی با اندازه های تکراری، آزمون تحلیل واریانس درون گروهی و بین گروهی)صورت گرفت. پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج زیر به دست آمد : بین پویائی رشد هفتگی دو گروه در قدرت پنجه دست برتر، قدرت انفجاری واستقامت قدرتی تفاوت معنی داری یافت نشد و در قدرت پنجه دست غیربرتر، زمان عکس العمل، عملکرد بیشینه اجرا و سرعت بیشینه اجرا تفاوت معنی داری یافت شد (05/0). با در نظر داشتن اینکه قدرت و تحرک فرایندهای عصبی کودکان با اختلالات ذهنی نسبت به همتایان سالم ناکافی است می توان نتیجه گرفت که شاخص های سرعتی و قدرتی در آنان پائین تر باشد. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت، کودکان عقب مانده ذهنی در صورت برخورداری از فرصتهای حرکتی کافی و روش های تعلیمی و تربیتی مناسب، از امکانات بالقوه رضایت بخشی جهت پیشرفت در قابلیت های سرعتی و قدرتی برخوردار می باشند. بویژه اینکه توسعه چنین کیفیاتی موجب موفقیت کودک در انجام مهارت های روزمره می شود و در توانبخشی اجتماعی و استقلال فردی کودکان عقب مانده ذهنی نقش بسزائی دارد. از طرف دیگر برتری پیشرفت هفتگی گروه سالم در تمامی شاخص های اندازه گیری شده با این قانونمندی همخوانی دارد که کودکان معلول در صورت وجود شرایط یکسان، در کلیه شاخص های حرکتی از همتایان سالم خود عقب می مانند، بنابراین کودکان عقب مانده ذهنی برای کسب نتایج بهتر، می باید از روش های آموزشی و تمرینی تخصصی تری بهره ببرند.

مطالعه نشانگرهای ریز ماهواره اطلاع رسان در خصوص تحمل به خشکی در ژنوتیپ های هوازی برنج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی کرمان - پژوهشکده علوم محیطی 1392
  لیلا فرهادی   قاسم محمدی نژاد

برنج به عنوان دومین غله مهم دنیا سهم عمده ای در تغذیه انسان دارد. از طرفی تنش خشکی یک عامل محدود کننده بزرگ در تولید این محصول است. با توجه به افزایش روز افزون جمعیت و نیاز به افزایش تولید برنج ایجاب می‏کند که با استفاده از منابع ژنتیکی برنج جهت ایجاد ارقام نسبتاً متحمل به خشکی اقدام کرد. به منظور مطالعه نشانگرهای ریزماهواره اطلاع رسان در خصوص تحمل به خشکی در ژنوتیپ های هوازی برنج، 13رقم از ژنوتیپ های مختلف برنج هوازی و 2 رقم برنج محلی بوتو و دمسیاه، به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط آبیاری غرقابی و آبیاری تناوبی در زمین های زراعی حاشیه شهرستان نیکشهر ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تجزیه مرکب صفات مورد مطالعه اختلاف بسیار معنی داری را بین ژنوتیپ ها نشان داد. در نهایت با توجه به نتایج عملکرد بدست آمده از محیط های مختلف ژنوتیپ بوتو به عنوان برترین ژنوتیپ در شرایط مورد مطالعه تعیین شد. در ادامه بررسی، 15 ژنوتیپ متحمل و حساس جهت بررسی تنوع هاپلوتایپی براساس qtl های بزرگ اثر شناسائی شده مورد مطالعه قرار گرفتند. با استفاده از نتایج بدست آمده از بررسی ارتباط نشانگرهای ssr با صفات فنوتیپی مشاهده گردیدکه در هر ناحیه، ارتباط تفرق نشانگرها با صفات مختلفی معنی دار گردیدند، همچنین این نتیجه حاصل شد که در هر ناحیه می توان از نشانگری که بیشترین رابطه با صفات برای آن معنی دار شدند، در برنامه های انتخاب به کمک نشانگر، جهت بهبود تعداد بیشتری از صفات بهره گرفت. بدین منظور نشانگر rm16392 واقع بر روی کروموزوم 4 را به دلیل داشتن ارتباط معنی دار با بیشتر صفات اندازه گیری شده می توان به عنوان نشانگر مناسب جهت شناسایی مکان های ژنی کنترل کننده تحمل به تنش خشکی و انتخاب به کمک نشانگر معرفی نمود. وجود چنین رابطه های معنی دار، در ناحیه مورد نظر با صفات بیانگر این است که این ناحیه کروموزومی در ژنوتیپ های هوازی دارای بیشترین احتمال حضور ژن های مرتبط با تنش خشکی می باشند. نتایج ارزیابی هاپلوتیپی نشان داد که ژنوتیپ های مورد مطالعه، بر اساس qtl های واقع بر روی کروموزوم های شماره 2و 3 در گروه های هاپلوتیپی جداگانه قرار گرفتند. بدین منظور بر اساس مقایسه ترکیب آللی در متحمل ترین افراد جمعیت و حضور یا عدم حضور آلل نشانگرهای خاص در این افراد می توان به اهمیت بخش های مختلف نواحی qtl پی برد. نشانگر rm13010 و آلل های 240 و bp250 برای ناحیه 82/37 تا 81/39 سانتی مورگان کروموزوم 2 و نشانگر rm15995 و ترکیب آللی 215، 96، 268 و bp146 برای ناحیه 104 تا 113 سانتی مورگان کروموزوم 3 بعنوان بهترین نشانگرهای مرتبط با تحمل به خشکی و آلل های سودمند این نواحی کرموزومی گزارش گردیدند.