نام پژوهشگر: فریبا بابایی سوستانی

بررسی تنوع مورفولوژیکی و ایزوآنزیمی (ایزوآنزیم پراکسیداز) درخت آزاد zelkova carpinifolia pallaas c.koch در سه رویشگاه جلگه ای شمال ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1388
  فریبا بابایی سوستانی   داوود آزادفر

جهت بررسی تنوع ژنتیکی درونی و بین جمعیتی گونه آزاد zelkova carpinifolia بر اساس نشانگرهای ایزوآنزیمی و مورفولوژیکی, 30 پایه درختی از سه استان گیلان, مازندران و گلستان, انتخاب و نمونه های برگ در یک جهت از تاج درخت برداشت شد. پس از عصاره گیری از نمونه ها, بررسی کمی آنزیم, با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومترuv, و بررسی کیفی آن با استفاده روش پلی اکریل آمید ژل الکتروفورز (page) صورت گرفت. در بررسی کمی آنزیم پراکسیداز شاخه, رویشگاه مازندران تفاوت معنی دار ی را با دو رویشگاه دیگر نشان می دهد اما در آنزیم پراکسیداز برگ سه رویشگاه تفاوت معنی داری ندارند. با توجه به الگوی باندی نیز, سه اکوتیپ قابل تفکیک است که رویشگاه گیلان و گلستان با وجود تفاوت اکولوژیکی, تشابه بیشتری را نشان می دهند در صورتی که رویشگاه مازندران با دو رویشگاه دیگر متفاوت بوده که این امر می تواند ناشی از پیوستگی دو رویشگاه گیلان و گلستان در دوران های سوم زمین شناسی باشد. جهت مطالعات موروفولوژی پنج برگ به صورت تصادفی از هر پایه انتخاب و جهت مطالعه 16 صفت, مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که صفات طول و عرض برگ, تعداد دندانه اصلی دارای کمترین میزان تاثیر پذیری از محیط هستند و بیشترین نقش را در گروه بندی ایفا می کنند که به عنوان صفات پیشنهادی جهت بررسی تنوع این گونه معرفی می شوند. آنالیز خوشه ای نیز پایه های مورد بررسی را در 6 گروه قرار می دهد که محاسبه فاصله ژنتیکی بیشترین فاصله را با وجود تشابه اکولوژیکی, بین پایه های رویشگاه گلستان و کمترین فاصله ژنتیکی را بین پایه های رویشگاه مازندران نشان می دهد که موید تنوع درون جمعیتی بیشتر رویشگاه گلستان ومناسب تر بودن شرایط این رویشگاه برای گونه آزاد است. نتایج این تحقیق لزوم حفاظت از این گونه را جهت حفظ تنوع ژنتیکی یاد آور می شود.

پاسخ هاس فیزیولوژیک و مورفولوژیک نهال های بلند مازو به رژیم های مختلف نوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی 1393
  فریبا بابایی سوستانی   غلامعلی جلالی

نور به عنوان یکی از بهترین عوامل بوم¬شناختی قابل کنترل در جنگل، تأثیر قابل توجهی در رشد و زنده¬مانی نهال¬ها دارد. بنابراین هدف اولیه عملیات پرورشی جنگل، بهینه¬سازی این منبع برای نهال¬های کف جنگل است. در این تحقیق پاسخ¬های مورفولوژیک و فیزیولوژیک نهال¬های یک¬ساله بلند مازو نسبت به یک رژیم نوری مورد بررسی قرار گرفت. هدف از این تحقیق علاوه بر شناخت پاسخ¬های مورفولوژیک و فیزیولوژیک، آگاهی از تأثیر مبدأ بذر بر این پاسخ¬ها و تعیین دامنه شدت نور مناسب برای رشد نهال¬های یک¬ساله بلندمازو، هم¬چنین معرفی بهترین صفات برای بررسی جمعیت¬های مختلف بلندمازو در رژیم¬های مختلف نوری بوده¬است. بذرها از پنج رویشگاه (پیلمبرا، کلاردشت، لاجیم، کردکوی و لوه) از غرب تا شرق جنگل¬های هیرکانی در ارتفاع میان¬بند جمع¬آوری شد و در شرایط کنترل شده در گلخانه تحت تأثیر رژیم نوری از 10 تا 100درصد قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق، نور را عاملی تأثیرگذار بر صفات مورفولوژیک و فیریولوژیک نهال¬های بلند مازو نشان داد. بهترین پاسخ نهال¬ها نسبت به رژیم نوری در شدت نور متوسط مشاهده شد. صفات مربوط به اندازه نهال، تحت تأثیر رویشگاه بود؛ در صورتی¬که صفات رمورفولوژیک و فیریولوژیک به شدت تحت تأثیر نور بود. با این حال ذخیره زی¬توده در نهال¬ها از غرب به شرق رابطه منفی با گرادیان بارشی نشان داد، به¬طوری¬که افزایش میزان زی¬توده در رویشگاه¬های مرطوب¬تر نسبت به رویشگاه¬های خشک¬تر، در شدت نور کمتری اتفاق افتاد. نتایج این تحقیق نشان داد که استراتژی نهال در مقابله با تنش نوری به صورت تغییر در تخصیص زی¬توده اتفاق می¬افتد. بررسی آنزیم پراکسیداز نیز شدت نور کم و زیاد را برای نهال¬های یک¬ساله تنش¬زا نشان داد. با توجه به پاسخ متفاوت رویشگاه¬ها نسبت به رژیم نوری، می¬توان این رویشگاه¬ها را جمعیت¬های متفاوت بلند مازو دانست که نسبت به شرایط محیطی خود سازگاری حاصل کرده¬اند و این سازگاری به صورت تغییرات ژنتیک نمایان شده¬است.