نام پژوهشگر: محمد نبی احمدی

اعراب القرآن مستخرج از مغنی اللبیب از سوره فاتحه تا سوره نحل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده زبانهای خارجی 1389
  محمد نبی احمدی   سید علی میرلوحی

الملخّص تکوّنت فی مصر مدرسه تعرف بالمدرسه المصریّه کان شیوخها من الصحابه الّذین رحلوا إلیها أیّام الفتح ونزلوا فی موضع الفسطاط والأسکندریّه، ثمّ جاءت طبقه التابعین، وکان منهم أئمه ودعاه، ومن هولاء: أبو رجاء الأزدی کان من جلّه العلماء العاملین، ارتفع بالتقوی. وعلماء هذه المدرسه فی النحو لم یکونوا إلاّ تابعین لعلماء البصره أو الکوفه، ولم یتجاوزوا الاجتهاد فی الفروع. لایزال الباحثون یبحثون عن موضوعات النحو وفی هذا المجال اجتهد الکتّاب والمولّفون من العرب وغیرهم فی تصنیف کتب النحو وتدوینها. فمن الکتب الهامّه الّتی أصبحت مادّه دراسیّه منذ قرون ماضیه، کتاب مغنی اللّبیب لابن هشام الأنصاری المصری، أعظم نحاه المدرسه المصریّه فی عصر الممالیک الّذی فاق أقرانه بل شیوخه وأصبح من کبار علماء العربیّه، طارت شهرته واقبل علیه الطلاب یستفیدون من مباحثه الدقیقه واستنباطاته الرائعه وتخرّج علیه خلق کثیرون من أهل مصر وغیرهم. لهذا الکتاب شأن عظیم فی الکتب النحویّه ومزایا فخمه لأنّه استوفی فیه أحکام الإعراب، ونحی فیه منحی ما رأیناه قبله مثل الإشاره إلی آراء النحاه من جمیع المذاهب النحویّه والشواهد الشعریّه. وممّا یجدر التنویه به أنّه لم یقف فیه عند المسائل النحویّه فحسب، بل تناول فیه بعض المسائل البلاغیّه أیضاً وضبط الکتاب فی ثمانیّه أبواب. وبما أنّه یوازن بین آراء جمیع أکابر النحاه من مدارس البصره والکوفه والبغداد وأکابر النحو فی الأندلس ومعاصریه، وبعد دراستها الدقیقه یبدی رأیه النافذه الصائبه فی الأخیر بقدرته الفائقه فی التوجیه والتعلیل والتخریج؛ بإمکاننا أن نسمّیه نقد النحو. وقد تباری العلماء فی شرح "المغنی" منذ ظهر وعنوا بالتعلیق علیه وإعراب شواهده. واهمّ من جمیع ذلک إنّه أفاض فی الاحتجاج بالقرآن الکریم وأشار إلی نکت إعراب القرآن. فمن البدیهیّ أنّ السبب الرئیس الّذی أدّی إلی الاشتهار الخالد لهذا الکتاب هو الاستشهاد الکثیر بالآیات القرآنیّه وهذا المهم یضاعف أهمیّه عمله مضاعفه. ومن المباحث الأساسیه فی هذا المجال إعراب القرآن، ألفاظا و جملا. ولا یخفی ما لهذا المبحث من أهمیه کبری فی الکشف عن معانی القرآن للارتباط الوثیق القائم بین المعنی والمبنی فی اللّغه العربیّه، أو بالأحری بین اللفظ وإعرابه بحیث یتلوّن المعنی بتلوّن الإعراب. وإنّ العلاقه بین «إعراب القرآن» وعلم النحو لا تحتاج إلی إیضاح. وقد نشأ إعراب القرآن مع نشوء علم النحو وتطوّره، ثم أخذ یستقلّ شیئا فشیئا حتّی صار غرضا قائما بذاته. ولکن بما أنّ هذه الملاحظات الإعرابیّه الهامّه الّتی جاء بها ابن هشام فی کتابه، رتِّبت علی أساس المواضیع النحویّه ولایکون علی أساس ترتیب السور والآیات القرآنیَّه؛ فمن الضروریّ أن تدارس وتکتب هذه النکت الإعرابیّه علی أساس ترتیب السور والآی القرآنیّه علی أساس أسلوب تحلیلیّ فی کتاب خاصّ باسم "إعراب القرآن المستخرج من مغنی اللّبیب" حتّی تکون الإستفاده منها میسّره لجمیع الباحثین ودارسی العلوم القرآنیّه وخاصّه محبّی إعراب القرآن. یقوم هذا البحث علی: 1. استخراج النصوص المتعلّقه بالآیات المستشهد بها فی المغنی من سوره فاتحه الکتاب إلی سوره النحل وتنظیمها حسب ترتیب السور القرآنیّه. 2. مراجعه شروح المغنی لتبیین ما خفی من عباراته وفتح غوامضه. 3. الإتیان بالنصّ مفصّلاً، فی موضع حقّه أن یفصّل البحث فیه والإتیان به ملخّصاً فی ما عدا ذلک وإرجاع القارئ الی موضع فُصِّلَ البحث فیه، اجتناباً عن التکرار. 4. مراجعه الکتب التفسیریّه والنحویّه والإعرابیّه واللغویّه للعلماء الآخرین حول الآیات المستشهد بها لتحلیل موادّ البحث ومقارنتها ونقدها عند اللزوم. 5. تحدید کثیر من مواضع النقل عن النحاه والقرّاء إذ کثیراً ما یشیر المصنّف إلی أقوالهم من دون أن یحدّد مواضع نقلها. 6. ترجمه الأعلام المذکورین فی الکتاب بقدر المستطاع. الکلمات الدلیلیّه: مغنی اللّبیب، ابن هشام الأنصاری، إعراب القرآن.

دراسه أسلوبیه فی شعر یحیی السماوی.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  بهنام باقری   یحیی معروف

«أسلوبیه»، یکی از مباحث جدید در پژوهشهای ادبی عصر حاضر است، که به بررسی اصول و معیارهای زبانشناسی و جوانب دلالی آنها و بررسی ساختار کلمات در متن ادبی و تناسب آن با غرض متن ادبی و بعد تعبیری آن، و بررسی زیبایی شناسی متن ادبی در خلال تحلیل تصاویر هنری موجود در متن ادبی می پردازد. این پژوهش به بررسی دیوان "نقوش علی جذع نخله" شاعر معاصر عراقی "یحیی سماوی" بر اساس روش "اسلوبیه" پرداخته و درصدد است؛ به بررسی نگرشها، و دیدگاههای شاعر، ویژگیهای زبانی و تعبیری آن، و تناسب آن با غرض متن ادبی، در سه سطح: آوا شناختی، دلالی و ترکیبی بپردازد. احساس واقعی شاعر در بیان درد و رنج خود و مردم عراق، قصائد او را همچون تابلویی گویا و به دور از هرگونه نقص و پیچیدگی قرار داده است. و شاعر برای بیان احساس خود و تصویر جرائم، خونریری ها، و مصیبت ها، و حوادث دهشتناکی که در عراق می گذرد، از همه ظرفیت های زبانی و ادبی خود بهره می گیرد.

بررسی تطبیقی درون مایه و ساختار شعر فرخی یزدی و ابراهیم طوقان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سمانه نوروزی   علی سلیمی

محمّد فرخی یزدی و ابراهیم طوقان، شاعران ستم ستیز و دلسوخته ای هستند که در زمانه ای پرآشوب می زیستند. اوضاع آشفته ی ایران و فلسطین آنان را به سوی ادبیات پایداری سوق داد و از آنها شاعرانی مبارز ساخت که هنر خود را وسیله ای برای پاسداری از سرزمین شان قرار دادند. بررسی تطبیقی دیوان آنها نشان می دهد که شرایط سیاسی و اجتماعی سبب گردید که در سروده های آنها همانندی هایی دیده شود. قلب هر دو شاعر لبریز از عشق به وطن بود. آنها بر بیگانگان و رهبران نالایق سرزمین خود شوریدند و با دمیدن روح مقاومت در قالب کلمات مردم را به همبستگی و پایداری فراخواندند. در شعر فرخی، افزون بر مسائل سیاسی، موضوعات اجتماعی نیز حضوری چشمگیر دارد. دگرگونی های گسترده در درون مایه ی شعر آنها سبب گردید که ساختار شعرشان نیز، تا اندازه ای دگرگون گردد و با محتوا همرنگ شود. شعر آنها شعری مردمی بود و هدفش بیداری و روشنگری مردم؛ از این رو زبان شعرشان، زبانی ساده است. آرایه های ادبی و موسیقی شعر این دو شاعر با اندیشه ی مبارزه خواهی آنها هماهنگ است. فرخی از قالب غزل برای بیان افکار سیاسی و اجتماعی استفاده کرد و «غزل سیاسی» را آفرید. طوقان نیز با ایجاد تغییراتی اندک در قالب های شعری و گنجاندن مفاهیم سیاسی در قالب موشّح، ابتکاراتی در شعر عربی ایجاد نمود. نوآوری در بیشتر عناصر شعرشان به چشم می خورد. قرآن حضوری پر رنگ در دیوان طوقان دارد. او تلاش کرد که روح خفته و قلب افسرده ی هموطنانش را با آیه های قرآن، زندگی بخشد و آنها را برای مبارزه برانگیزاند. فرخی برای این هدف، بیشتر از نمادها و اسطوره های ایران زمین بهره برده است. از دیگر شگردهای دو شاعر برای بهبود زشتی های جامعه و رهایی مردم از اسارت بی خبری و فریفتگی، طنز است.

بررسی عوامل اجتماعی موثر بر اعتیاد جوانان به مواد مخدر در شهر کابل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  محمد نبی احمدی   عذرا جاراللهی

این تحقیق در صدد شناسایی عوامل اجتماعی موثر بر اعتیاد جوانان به مواد مخدر در شهر کابل می باشد. بعد از جنگ های داخلی افغانستان وروی کار آمدن طالبان، این کشور بزرگترین تولید کننده مواد مخدر در جهان محسوب گردید. چارچوب نظری در این پژوهش بر گرفته از نظریه کنترل اجتماعی هیرشی، آنومی مرتون، فرصت های نام شروع کلووارد و اهلاین و پیوند افتراقی ساترلند است. بر این اساس عوامل اجتماعی که به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است عبارتند از : مهاجرت، انسجام خانوادگی، گروه دوستان، دینداری، منزلت اجتماعی و دسترسی به مواد مخدر. روش این تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه نمامی افراد معتاد ساکن در ناحیه 13 و6 شهر کابل و جامعه مورد مقایسه عبارتست از افراد غیر معتاد از نواحی فوق که با جامعه مورد مطالعه همگن سازی شده است. حجم نمونه در این پژوهش 400 نفر ( 200 نفر معتاد و 200 نفر غیر معتاد). اطلاعات به وسیله پرسشنامه جمع آوری شده که از طریق مصاحبه تکمیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، عوامل مهاجرت، انسجام خانوادگی، منزلت اجتمماعی، دینداری، میزان دسترسی به مواد مخدر، بر اعتیاد افراد تأثیر داشته است.اما متغیر وضعیت دوستان تأثیری در معتاد شدن افراد مورد مطالعه نداشته است.

بررسی تطبقی هجو در قرآن کریم و شعر جاهلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فریبا عزیزی   محمد نبی احمدی

ادبیّات به ویژه شعر عصر جاهلی از لحاظ شکل و فصاحت و بلاغت در اوج قرار داشت و شاعران از اغراض و فنون مختلف شعر بهره می گرفتند تا بتوانند آن را در سوق عکاظ عرضه نمایند و برای خود و قبیله شان افتخار کسب کنند. هجو ازکهن ترین اغراض شعری است؛ زیرا هجو از عواطفی ناشی از کینه، بغض، تنفّر، دشمنی ها یا امیال درونی نشأت می گیرد که همیشه در انسان وجود داشته و گاهی به صورت هجو آشکار گردیده است. از سوی دیگر با در نظر گرفتن درون مایه ی هجو می توان آن را به انواع زیر تقسیم نمود: 1- هجو شخصی و اخلاقی 2- هجو اجتماعی 3- هجو قبیله ای و سیاسی 4- هجو دینی هجو در شعر جاهلی شمشیر بُرّنده ای بود که شاعر به وسیله ی آن از شرافت و ناموس قبیله اش دفاع می کرد و بیشتر جنبه ی قبیله ای داشت و کمتر اغراض شخصی را در برمی گرفت و از کینه، تنفّر، دشمنی وستیز نسبت به قبیله ی دشمن ناشی می شد.

بازتاب داستان یوسف (ع) در شعر معاصر عربی و فارسی
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  کژال ظریفی   محمد نبی احمدی

استفاده از قصّه ها و داستان ها برای بیان مقاصد و اهداف مورد نظر از جمله کارهایی است که شاعران در زبان ها و فرهنگ های گوناگون به آن پرداخته اند و به خوبی از تأثیر عمیق و والای کتاب آسمانی قرآن در ذهن و جان مخاطبان خویش آگاه بوده اند و به همین سبب برای بهره بردن از آن در نوشته-ها و سروده های خود، به این منبع درخشان چشم دوخته و داستان ها و نکته های ادبی و هنری آن را زیور دست نوشته های خود کرده اند. از جمله ی این داستان ها، داستان یوسف(ع) است که به تعبیر قرآن «احسن القصص» داستان های قرآنی است. این داستـان با دربرداشتن ویژگی ها و مفاهیم عمیق هنری، اخلاقی و.... الهام بخش سروده ها و اشعار شاعران قرار گرفته است که هر کدام با توجّه به زمینه ی ذهنی شاعر در جای خود قابل بررسی و تأمّل است. این پژوهش جنبه های مختلف داستان یوسف(ع) را بیان کرده و بازتاب این داستان زیبا را در اشعار شاعران معاصر عربی و فارسی مورد بررسی و کنکاش قرار داده است. بازتابی که شامل جنبه های ظاهری یا معنوی داستان و تناص می باشد و سعی دارد تا گوشه ای از این تأثیرپذیری را به نمایش گذارد.