نام پژوهشگر: سید ابوالفضل نورانی

نقش فضایل و رذائل در ادراک از منظر قرآن و سنّت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  سید ابوالفضل نورانی   امیر دیوانی

از آنجایی که دغدغه بشر در طول اعصار دستیابی به اصیل ترین و ناب ترین معارف بوده است تا بتواند تیشه بر ریشه همه جهالت ها بزند و خود را از بند اسارت جهالت برهاند. این پایان نامه بر آن است تا بتواند راهی را برای دستیابی بشر به ادراکاتی مصون از خطا معرفی نماید. از آنجایی که در روایات معصومین? و آیات قرآن کریم در مورد تأثیر فضایل و رذایل اخلاقی بر شناخت و ادراک، اشاراتی به صورت مستقیم و غیر مستقیم وارد شده است این تحقیق بر آن است که این نقش و تأثیرگذاری را در این پژوهش بررسی نماید. برخی قائلند که گناه حجابی بر دیدگان انسان ایجاد می کند که مانع از دید صحیح می شود و یا اصلاً دیده را کور کرده و آدمی را از دیدن بسیاری از حقایق بازمی دارد. آیا این ادّعا صحیح می باشد؟ آیا گناه می تواند در نوع نگاه و نگرش انسان و بالطبع ادراک آدمی اثر بگذارد؟ آیا آدمی می تواند با رعایت تقوا به مدارجی دست یابد که دیگران از آن محرومند؟ بر فرض جواب مثبت به این تأثیرگذاری، آیا می توان دیگران را هم نسبت به این تأثیرگذاری متقاعد نمود؟ یا دست کم به تأمّلی جدی در این مسئله وادار کرد؟ آیا در بررسی علل و عوامل اُفت تحصیلی دانشجویان و طلاب و محصّلین می توان عواملی همچون، گناه و یا رذایل اخلاقی را به عنوان یکی از فاکتوری های تأثیرگذار در این امر به حساب آورد؟ آنچه که از آیات و روایات استفاده می شود این است که نافرمانی از خداوند و گناه که حرکت در خلاف مسیر کلّ نظام هستی می باشد باعث دگرگونی در عقل و خرد و حسّ تشخیص آدمی می گردد. در حقیقت دگرگونی و ناموزونی حسّ تشخیص و ادراک آدمی، معلول بیماری خاصّی است که همانند بیماری های جسمی بر مزاج و یا روح انسان مسلّط می گردد. گرایش به گناه، نوعی بیماری روانی محسوب می شود که در روح آدمی اثر منفی گذاشته و باعث دگرگونی در نحوه اندیشه او و اعوجاج در دستگاه ادراک می گردد. از منظر قرآن و روایات در اثر تکرار گناه آدمی به حالت خاصی می رسد که دیگر زشتی ها را نمی بیند و آن را امری طبیعی قلمداد می کند و آرام و آرام فاعل گناه خود به شکل گناه درمی آید. و بر اثر آن بر قلب و گوش او مهر می خورد و پرده ای در برابر دیدگانش آویخته می گردد و از فهمیدن حقایق و شنیدن نصایح، محروم می ماند. ?خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلُوبهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ وَ عَلی أَبْصارِهِمْ غِشاوَهٌ...? . با انجام رذایل، زمینه سقوط آدمی فراهم گشته و در اندیشه او شبهه و زمینه کج فهمی و اعوجاج در بینش ایجاد می شود. و بر عکس؛ با فضیلت مندی زمینه ارتقاء فهم و ایجاد بصیرت فراهم گشته و وسعت دید او زیاد می گردد.