نام پژوهشگر: خدیجه جعفری

بررسی مبانی فقهی حقوق زن در اعلامیه جهانی حقوق بشر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  خدیجه جعفری   حسین داورزنی

چکیده قدر مسلم بین مقرراتی که در حال حاضر بعنوان احکام اسلامی در فقه شیعه در خصوص زنان وجود دارد و آنچه در اعلامیه جهانی حقوق بشر1 آمده است ، تعارض هایی وجود دارد که مصداق بارز و صریح این مغایرت ، در ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر در خصوص تساوی زن و مرد در مباحث مربوط به ازدواج و حقوق خانواده است . وجود این تفاوتها ،شائبه تبعیض و نابرابری حقوق بین زن ومرد را به اذهان القاء می کند و باعث به چالش کشیده شدن دیدگاه اسلامی و به تبع آن مواضع جمهوری اسلامی ایران-که نشات گرفته ازفقه شیعه است – می شود از این رو ، تبیین دیدگاه واقعی اسلام در زمینه حقوق و تکالیف زنان 2، با عنایت به مقتضیات زمان و مکان و تحولات عظیم اجتماعی که ناگزیر در فهم احکام تاثیر گذار است ، و رفع اتهامات نگرش تبعیض آمیز و وضع قوانین غیر عادلانه و غیر قابل دفاع در اسلام در خصوص زنان ، در دنیای بین المللی امروز ضروری به نظر می رسد. البته دین اسلام ، زن ومرد را در حیثیت و شرافت انسانی یکسان می داند و لازمه آن را داشتن حقوق انسانی برابر می داند ، اما اصل مساوات حقوق بین زن و مرد را غیر از تشابه حقوقی بین آن دو اعلام می کند ، د رنتیجه ، حقوق و تکالیف متفاوت اما برابر ، برای آن دو در نظر می گیرد . اما این تفاوت ها بر مبنای تبعیض بر اساس جنسیت نیست ، بلکه بر مبنای تقسیم وظایف و مسئولیت ها براساس تناسب وضع طبیعی زن و مرد یا سنت رایج اجتماعی است لذا ، با بررسی و تحقیق در ادله ومبانی فقه شیعه3این نتیجه حاصل شد که گاهی تفاوت های موجود بر این اساس قابل توجیه است که احکام شرعی در منظومه دین و با ملاحظات سایر احکام و خصوصیات دیده شود تا عنوان حکمی تبعیض آمیز و ظالمانه به نظر نیاید و بعبارت دیگر ، هماهنگی احکام با یکدیگر از یک سو و تناسب آن با واقعیت های تکوینی موجود هر یک از دو جنس زن و مرد ، چهره نظام فقهی اسلام را موجه می سازد . از این رو ، برخی تفاوت های موجود در احکام زن و مرد ، دلایل محکم عقلی و نقلی قابل قبول دارند، اما گاهی نیز علاوه بر نداشتن دلایل عقلی و منطقی ، دلایل نقلی مبنای برخی احکام نیز برغم نظر مشهور فقها ،جایگاه محکمی ندارد و جز جزمیت و تقید بر ظاهر الفاظ و روایاتی که بعضا اضطراب در سند و متن دارند ، نمی توان توجیه دیگری برای بیان این نوع احکام ارائه کرد . اما با توجه به وجود غنا و پویائی و اجتهاد مستمر که با نحو بارزی در فقه شیعه وجود دارد ، انتظار می رود فقها در چهارچوب مبانی فقه ،و با واقع بینی و درایت و با داشتن شجاعت لازم در اجتهاد و روی گرداندن از تقید به الفاظ و ظواهر روایات ، راهی را بر گزینند تا رعایت انصاف و عدالت در مورد زنان ، همانگونه که مورد نظر قرآن است ، معمول گردد ، وحتی با دخالت و اعمال اختیار حاکم ، بدون تغییر احکام الهی در قرآن، با قرار دادن ترتیبات لازم و راهکارهای اجرائی ، از مظالم و مفاسد احتمالی جلوگیری کنند .

کمپلکس های پلیمری جیوه(ii)و مس(i): سنتز، شناسایی و کاربرد آنها در صنایع پلیمری و حذف آلاینده ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده شیمی 1391
  خدیجه جعفری   علی اکبر دهنو خلجی

در این تحقیق یک لیگاند دودندانه ای(me2n-ba)2bn =n n, بیس (3و4- دی متیل آمینوبنزیلیدن) بوتان – 1و4 دی آمین و کمپلکس های هالید جیوه ی آن و کمپلکس های یدید و تیوسیانات مس آن سنتز و به وسیله ی آنالیز عنصری (chn ، h-nmr1، c-nmr13و ft-irشناسایی شدند. ساختار بلوری کمپلکس های[hg2(?n,n-(me2n-ba)2bn)(?-br)2br2]nو[cu((µn,n-me2n-ba)2bn)i]nبه وسیله ی بلورشناسی پرتو x تعیین شده است. داده های تک بلور نشان داد که ساختار کوئوردیناسیون اطراف یون جیوه(ii) به صورت [hgnbr3] و چهاروجهی انحراف یافته است. هر لیگاند به صورت n2- بیس کیلیت شونده، با اتم های n از دو گروه عاملی ایمین درفرم آنتی تشکیل گروه های دوهستهای [hg2(?n,n-(me2n-ba)2bn)(?-br)2br2]n را میدهد. در هر گروه دوهسته ای [hg2(?n,n-(me2n-ba)2bn)(?-br)2br2]nدو آنیون برمید به صورت 2(-brµ)پل می شود و تشکیل یک پلیمر کوئوردیناسیونی جیوه(ii) با زنجیر یک بعدی می دهد. اطراف ساختار کوئوردیناسیون اطراف یون مس(i)با دو اتم nاز لیگاندهای بازشیف به صورت متقارن و یک اتم iبه صورت مثلث مسطح انحراف یافته می باشد. لیگاند بازشیف با کنفورماسیون e,eبه صورت دو تک دندانه (µ-n,n)پل می شود و پلیمر کوئوردیناسیونی مس(i)یدید با زنجیر یک بعدی تشکیل می شود. واژگان کلیدی: کمپلکس های جیوه(ii) و مس(i) ، بازشیف ، یک بعدی ، تک بلور ، چهاروجهی، مثلث مسطح

بررسی، تحلیل و نقد داستان های کوتاه ابوتراب خسروی (هاویه، دیوان سومنات، ویران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  خدیجه جعفری   احمد رضایی جمکرانی

در عرصه ادبیات فارسی، ادبیات داستانی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. ابوتراب خسروی از جمله فعالان این عرصه است، نویسنده ای که زبان و پیشینه آن را به خوبی می شناسد و با ایجاد هارمونی تازه ای از رفتار اشیا و اشکال داستانی، نهایتاً فضای تازه ای از داستان را در نظر گرفته و می نویسد. داستان های خسروی به سبک مدرنیسم یعنی مابین سبک رئالیسم و پست مدرنیسم هستند. عمدتاً چشم انداز ذهنی گیج کننده و دشواری است که خواننده را با دنیای تازه ای از جهان داستان آشنا می سازد. در این پژوهش داستان های کوتاه از او(دیوان سومنات، هاویه، ویران) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. پس از فصل کلیات (شامل مطالبی راجع به داستان نویسی، داستان مدرن، پست مدرن، ابوتراب خسروی و ...) در هر یک از فصول اختصاص یافته به مجموعه های سه گانه، یکایک داستان ها به طور مجزا تلخیص و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. پس از بیان خلاصه ای از هر داستان، از دیدگاه هایی چون شخصیت پردازی، درون مایه و تم داستان، فضاسازی، کنش ها، زمان، مکان، به بوته نقد و بررسی کشیده شده اند. ضمن پرداختن به اختصاصات داستانی، از نظر دارا بودن ویژگی های مدرن و پست مدرن نیز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته شد؛ فی المثل: درهم ریختگی زمان و مکان، آشفتگی شخصیت ها، ابهام فضا و ساختار داستان، درون مایه ی چندگانه و ... در نهایت، ضمن پرداختن به موارد فوق شاخص های داستانی کوتاه و دستیابی به تفاوت های کیفی داستان پردازی خسروی به بوته نقد کشیده شده اند.