نام پژوهشگر: پروین باقری

بررسی میزان آشنایی و به کارگیری فناوری های نوین ( نانو) از نظر دبیران علوم پایه و دانش آموزان (دبیرستانهای دخترانه مناطق 4و8) شهر تهران
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  پروین باقری   طیبه صفایی

با توجه به افزایش نقش فناوری های نوین بخصوص علوم و فناوری نانو در زند گی بشر ، آموزش و فراگیری این علم را برای دانش آموزان و نوجوانان که فردا در صحنه کار و زندگی با آن روبرومی باشند را ضروری می سازد اما آمادگی جامعه ما برای این مهم تا چه حد است ؟ سوال اصلی پژوهش در این است که آگاهی دانش آموزان و دبیران آموزش و پرورش از فناوری نانو تا چه حدی است و موانع اصلی گسترش این آشنایی در چه چیزی است و چه راهکاری برای آن میتوان در نظر گرفت . موارد اساسی دیگر از جمله اینکه آشنایی با نانو برای آموزش و پرورش کشور ما تا چه حد اهمیت دارد و آیا این وزارتخانه مهم دارای انگیزه لازم و نیروی انسانی کافی جهت توسعه یادگیری نانو فناوری را دارد ؟ روش به کار رفته در این طرح ، روش توصیفی از نوع همبستگی می باشدو جامعه آماری آن کلیه دبیران خانم و دانش آموزان دختر مقطع متوسطه مناطق 4و8 آموزش و پرورش مدارس تهران است . بر این اساس سوالات تحقیق به این صورت مطرح شد که میزان آشنایی و بکارگیری فناوری های نوین ( نانو ) توسط معلمان و دانش آموزان تا چه اندازه است و آیا ما بین میزان آشنایی معلمان و دانش آموزان ارتباط معنا داری وجود دارد ؟ و اصلا از دیدگاه معلمان و دانش آموزان وظایف آموزش و پرورش در این خصوص چیست ؟ روایی این تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ 938/0 و تعداد نمونه های پاسخ داده شده دبیران 55 پرسشنامه و برای دانش آموزان 196 پرسشنامه است. نتایج تحقیق نشان میدهد که میزان آشنایی دبیران با فناوری نانو در حدود کم و میزان آشنایی دانش آموزان خیلی کم است و ارتباط معنا داری ما بین آنها وجود ندارد این میزان کم اشنایی نیز به ستاد ویژه فناوری نانو برمی گردد نه به فعالیت های درون وزارت آموزش و پرورش. همچنین میزان آشنایی با فناوری نانو با سابقه تدریس دبیران و میزان تحصیلات آنان ارتباطی ندارد . با توجه به اهمیت فناوری نانو 8/54 درصد دانش آموزان و 4/56 درصد دبیران معتقدند که کلاسها ی نانو می باید در آموزش و پرورش اجباری شده و در کتاب های درسی آورده شود.

بررسی رویکرد دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز نسبت به فرآیندهای پنج گانه پزشکی مبتنی بر شواهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  پروین باقری   عبدالرسول جوکار

هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان آشنایی دانشجویان سه سال آخر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز با مقوله ی پزشکی مبتنی بر شواهد می باشد. ابزار و روش: داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار آماری علوم اجتماعی نسخه ی 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جامعه ی پژوهش:550 نفر از دانشجویان سه سال آخر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بوده اند.از تعداد 550 نفر جامعه ی پژوهش، 226 نفر طبق جدول مورگان به عنوان نمونه ی پژوهش در نظر گرفته شدندکه جهت اطمینان از کامل شدن نمونه، 300 پرسشنامه توزیع شده که 255 عدد پرسشنامه عودت داده شد. یافته های پژوهش: از حداکثر نمره در نظر گرفته شده ی 5 برای میزان آشنایی دانشجویان سه سال آخر پزشکی نسبت به پزشکی مبتنی بر شواهد، به طور میانگین 31/2 کسب شده است. بیش ترین میزان آشنایی دانشجویان سه سال آخر پزشکی در مورد مراحل 5 گانه ی پزشکی مبتنی بر شواهد، به مرحله ی چهارم "پیاده سازی شواهد در محیط بالینی" با میانگین 38/3 مربوط می شود. مهم ترین موانعی که باعث عدم آشنایی و بکارگیری پزشکی مبتنی بر شواهد در میان دانشجویان سه سال آخر پزشکی دانشگاه شیراز بوده است، "عدم توجه و سرمایه گذاری مدیران نظام سلامت" و " موانع مربوط به شواهد" به ترتیب با میانگین های 39/3 و 23/3 ذکر شده است. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به نقش مثبت و سازنده اطلاع رسانان بالینی در آشنایی و یادگیری دانشجویان سه سال آخر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز نسبت به پزشکی مبتنی بر شواهد با میانگین 09/3 اشاره کرد. نتیجه گیری: دانشجویان پزشکی با پزشکی مبتنی بر شواهد آشنایی اندکی دارند؛ این امر نیازمند توجه مسئولان و روسای دانشگاه علوم پزشکی شیراز نسبت به برگزاری کلاس های آموزشی و کارگاه های پزشکی مبتنی بر شواهد و استخدام و بکارگیری اطلاع رسانان بالینی می باشد.