نام پژوهشگر: جواد میرزابیگی

انتقال و بیان موقت مولکول های کاندیدای موثر albugo candida در چند گیاه مدا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1389
  جواد میرزابیگی   محمد حسین برهان

شبه قارچ albugo candida (pers) roussel از خانواده albuginaceae ، راسته albuginales و رده peronospromycetes از oomyceta و عامل بیماری زنگ سفید کلزا می باشد. این شاخه از قارچ ها برای ایجاد بیماری در گیاه میزبان دو نوع فاکتور بیماری زایی تولید می کنند؛ گروهی در فضای بین سلولی و گروهی به صورت داخل سلولی عمل می کنند. برای مطالعه فاکتورهای بیماری زا لازم می باشد که ژن هایی که این پروتئین ها را کد می کنند، در درون گیاه بیان گردند. به علت فقدان اطلاعات در زمینه فاکتورهای بیماری زا و ژن های موثر در بیماری در این شبه قارچ، انجام تحقیقی در این مورد، مفید به نظر می رسد. در این تحقیق تعداد 50 دستواره حاوی ژن های کاندید به تولید مولکول های موثر شبه قارچ a.candida که از کتابخانه cdna این شبه قارچ توسط دکتر برهان از دانشگاه ساسکاتون جداسازی شده بودند، برای انجام انتقال و بیان موقت بر روی گیاه آرابیدوپسیس مورد استفاده قرار گرفتند. پس از انجام انتقال موقت در گیاه آرابیدوپسیس با استفاده از اگرواینفیلتراسیون هیچکدام از نمونه ها علائم مورفولوژی در گیاه تولید نکرد، از این جهت دستواره ها به دو گیاه کلزا و توتون نیز انتقال داده شد که در گیاه کلزا دو دستواره علائم بیماری شامل زردی برگ را بروز داد و در گیاه توتون نشانه ای دیده نشد. سپس تعداد هشت دستواره برای توالی یابی فرستاده شد. دو توالی که علائم بیماری زایی را نشان داده بودند بعد از انجام آنالیزهای blastx,p وtblastn با دیگر پروتئین های بیماری زا که دارای دومین nep1 بودند همخوان شدند. با استفاده از نرم افزار signalp وجود پپتید نشانه در این دو توالی تایید شد که به پروتئین خاصیت ترشحی بودن را می دهد. سپس توالی هایی که پس از انجام blast با دو تدالی بیماری زا همخوان شده بودند برای مقایسه روابط فیلوژنتیکی با استفاده از نرم افزار mega4 انتخاب شدند، که در درخت قیلوژنتیکی رسم شده توالی های مربوط به قارچ a.candida در دو دسته متفاوت به این صورت که یکی از آن ها با قارچ sclerotinia sclerotiorum و دیگری با قارچ neosartorya fischeri هم گروه شدند به مانند همخوان سازی حاصل از blast که در آن ها نیز این دو قارچ بیشترین شباهت را با توالی های شبه قارچ a.candida داشتند. پس از این، نمونه برگ هایی از گیاه کلزا تهیه شد و برای انجام الکتروفورز دو بعدی استفاده گردید که بعد از رنگ آمیزی مشخص شد که پروتئین بسیار کمی استخراج شده است که مشاهده تفاوت بین نمونه تیمار و نمونه شاهد امکان پذیر نبود. بر اساس آنچه که مشاهده گردید می توان به این نتیجه رسید که احتمالاً در مرحله استخراج پروتئین پروتکل کارآمد نبوده و نیاز به بهینه سازی پروتکل برای گیاه کلزا ضروری است.