خواب و رویا پدیده ای پیچیده و شگفت انگیز است که از آغاز آفرینش ذهن بشر را به خود معطوف داشته است و در دوره های مختلف زمانی سعی اندیشمندان و صاحب نظران همواره بر واکاوی ابعاد مختلف این نعمت معّما گونه ی الهی بوده است. این موضوع توجّه مولانای متفکّر را نیز به خود جلب کرده است و ما می توانیم با تأمّل در مثنوی و حکایات و تمثیلات آن به دیدگاه های وی در باب خواب و رویا پی ببریم. مولانا با تأسّی از آیات قرآنی و روایات اسلامی و تعالیم عرفانی، خواب و رویا را امری مهم تلّقی کرده و آن را گاه از بیداری برتر می داند و برای آن انواع و کارکرد هایی قائل است. تحلیل های روان شناختی مولانا از خواب و رویا هم قابل تأمّل می باشد. او گاهی رویا را انعکاس اشتغالات ذهنی رویا بین و گاهی آن را نتیجه ی امیال و آرزوهای سرکوب شده می داند. از دید وی رویا محلّی برای ظهور ناخودآگاه و لایه های پنهان وجود آدمی است، این خود نکته ی مشترک ادبیات و روان شناسی است که زمینه ساز انجام تحقیقات میان رشته ای (تطبیقی)می شود. مولانا اندیشمند نابغه ای است که نمی توان قلمرو تفکّر او را در قالب « ایسم ها » و مکتب-های گوناگون محصور کرد، امّا وجود مشابهت هایی میان برخی نظرات او با اصول سوررئالیسم در زمینه ی خواب و رویا، بسیار قابل توجّه است. هم مولانا و هم سوررئالیست ها خواب و رویا را منبع الهام و راهی برای رسیدن به معرفت می دانند. عالم رویا برای مولانا و سوررئالیست ها محلّی برای خیال پردازی و خلق تصاویر شگفت انگیز و حیرت آور است. باری آن چه مولانا قرن ها قبل و با زبانی عرفانی در باب خواب و رویا بیان داشته، امروز روان شناسان و سوررئالیست ها آن را با زبانی علمی تر و به صورت نظریه مطرح کرده اند. نگارنده در این رساله کوشیده است به بررسی تطبیقی خواب و رویا در مثنوی با اصول مکتب سوررئالیسم بپردازد.

چکیده در دنیای رقابتی امروز سازمان ها به طور ناخودآگاه به دنبال راهکارهایی برای دستیابی به موفقیت می باشند که در این میان تعاریف موفقیت در محیط پیرامون هر سازمان متفاوت است. در کشور مانیز ضرورت این موضوع با وجود رویکرد های اخیر در مورد صنایع کوچک دو چندان شده است و در این میان میزان قابل توجهی از این موفقیت به کیفیت عملکرد تأمین کنندگان و برنامه ریزی آنها در راستای ارائه خدماتی با کبفیت بالاتر و در زمان کمتر برمی گردد از این رو هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر برنامه ریزی استراتژیک تأمین کنندگان در موفقیت صنایع کوچک می باشد.که با توجه به جامعه هدف خود تاکید موردی آن بر تامین قطعات خودرو قرار گرفته است. در همین راستا با تکیه بر منابع معتبر داخلی و خارجی در ابتدا به شرح واژگان تحقیق چون تعریف سازمان موفق ، تعریف صنایع کوچک ، مفهوم برنامه ریز استراتژیک و مفهوم زنجیره تامین پرداخته ایم. در ادامه باتوجه به نیاز به انتخاب مدلی متناسب با صنایع کوچک داخلکشور ، به برسی بنگاه-های موفق ازکشور های پیشرو چون چین ، ژاپن و فرانسه در ارتباط با برنامه ریزی زنجیره های تأمین پرداخته و نهایتاً نیز مدلی متناسب با نیازهای داخلی کشور را معرفی می نماید. پس از انتخاب مدل فازهای اجرایی تحقیق مبتنی روش های آماری تحت نظر اساتید راهنما با مصاحبه و نظر سنجی به بررسی شاخص های برنامه ریزی استراتژیک تأمین کنندگان ، بررسی شاخص های موفقیت صنایع کوچک و بررسی رابطه مندی آنها پرداخته است. نهایتاً از طریق جمع بندی نتایج آماری حاصله موثر بودن برنامه ریزی استراتژیک تأمین کنندگان در موفقیت صنایع کوچک با موافقت 86% از خبرگان تایید گردید، بعلاوه ازمیان 13 شاخص معرفی شده در دو گروه شاخص های برنامه ریزی استراتژیک تأمین کنندگان و شاخص های ارزیابی موفقیت صنایع کوچک با میانگین 70 % بغیر از دو شاخص انرژی و تعداد دوره آموزشی مورد تایید قرار گرفتند.