نام پژوهشگر: امیر رضایی پناه

مبانی اجتماعی و اقتصادی تحول در گفتمان های سیاسی مسلط در جمهوری اسلامی ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1389
  امیر رضایی پناه   رجب ایزدی

این پژوهش در پی یافتن ریشه و سرچشمه تحولات گفتمانی، در پهنه سیاسی جمهوری اسلامی ایران بوده و در ردیابی این امر، اصلی ترین پهنه های تحول ساز را در عرصه های اجتماعی و اقتصادی دیده است. بر این پایه دگرگونی و تحول در مبانی اجتماعی و اقتصادی ایران، پایه ای ترین زمینه ساز جابه-جایی در گفتمان های مسلط و چیره در جمهوری اسلامی بوده است. پژوهش پیش رو، برای واکاوی و اثبات این فرضیه، خوانش گفتمانی ارنستو لاکلا و شنتال موف، که با دقایقی از خوانش فرکلافی از این نظریه درآمیخته است را، به عنوان بهترین و گویاترین ابزار شناخت به کار گرفته است. این نوشتار در چارچوب یک پیش گفتار، شش گفتار و یک نتیجه گیری به ارائه مطالب خویش پرداخته است. در گفتار نخست، بنیاد و چارچوب نظری خویش را بیان داشته و چگونگی اثبات فرضیه اش را در بستر آن عرضه می دارد. در گفتار دوم، چرایی و چگونگی به حاشیه رانی گفتمان های لیبرال اسلامی و چپ (مارکسیست و التقاطی) و تثبیت هویت و هژمونی یابی نظام جمهوری اسلامی، مورد واکاوی قرار گرفته است. در این گفتار نشان داده شده است که چگونه این گفتمان توانست با مفصل بندی مناسب نشانه ها و انگاره هایش به گرد دو مفهوم «اسلامیت» و «جمهوریت»، در سایه انگاره «ولایت فقیه»، خود را به مثابه بهترین گزینه برای سامان دهی نظام سیاسی پس از انقلاب معرفی نماید. گفتارهای سوم تا ششم نیز به ترتیب به بررسی فرضیه در باب گفتمان های «چپ اسلامی ارزش مدار»، (68-1360)؛ «گفتمان اقتصاد آزاد و توسعه اقتصادی»، (76-1368)؛ «گفتمان دموکرات اسلامی»، (84-1376) و «گفتمان عدالت اجتماعی و اصول گرایی»، (...-1384) پرداخته است. در پایان نیز در یک نتیجه گیری کلی، اصول و برایندهای پژوهش مورد بررسی قرار گرفته و رهاوردهای سخن در یک چارچوب کلان بیان گردیده است. برایندهای جستار پیش رو نشان می دهد که تحول و جابه جایی در گفتمان های مسلط در جمهوری اسلامی، ریشه استواری در تحولات پهنه های اجتماعی و اقتصادی دارد. این امر، در بیشتر موارد، به-واسطه همراهی تنگاتنگ با تحولات و موج های موجود در پهنه جهانی تقویت شده است. از سوی دیگر نشان داده شده است که نظام جمهوری اسلامی در روندی فزاینده، در حال گردش به سوی اصول گرایی بیشتر می باشد؛ در کنار این موضوع، موجی از ملی گرایی نیز در بدنه جامعه و اقتصاد ایران، در حال پاگیری است که می تواند، بدل به یکی از منابع تنش مشروعیت در جمهوری اسلامی شود.