نام پژوهشگر: مریم سلیمانی فاضل

تأویلات عارفانه از داستان های پیامبران در مثنوی های برجسته ی نظم عرفانی(حدیقه الحقیقه، منطق الطیر، مثنوی معنوی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1389
  مریم سلیمانی فاضل   پروین گلی زاده

تأویل در مفهوم اصطلاحی، بازگرداندن کلام از ظاهر، به آن معنایی است که تأویل گر در جهت هدف های اندیشه ای خود برداشت می کند. چون مشی و زیر بنای اصلی تفکرات و آرای صوفیه بر پایه ی ذوق و کشفیات باطنی استوار است، از این رو آنان همواره در پی عبور از ظاهر و قائل به اصالت باطن بوده اند. همین اصل سبب می شود که گفته ها و آثار ایشان مشحون از دیدگاه های تأویلی متناسب با اصول عرفانیشان باشد.از سویی احوال و وقایع زندگی پیامبران، همواره مورد توجه عرفا و صوفیه بوده و ضمن استفاده و استناد به آن ها، برداشت های برخاسته از دیدگاه عارفانه شان را در آن سرشته اند؛ به شکلی که در مقایسه با قرآن و تفاسیر اختلاف زیادی دارند. ظهور این موضوع در شعر عرفانی بیشتر از نثر نمایان شده است.بررسی تأویلات داستان ها ی پیامبران در سه مثنوی حدیقه الحقیقه، منطق الطیر و مثنوی معنوی، نشان از انواع تغییرات و برداشت های متفاوت داشت؛ این تأویلات در مثنوی به حد اعلای خود می رسد و در حدیقه کمرنگ تر است. در بخش اول این رساله به طور مختصر به پیشینه ای از هرمنوتیک و تأویل در غرب و سپس در ایران و اسلام پرداخته شده است. بخش دوم رساله، به بررسی تأویلات و برداشت های گوناگون صوفیه از داستان های پیامبران، با مقایسه ی آن ها با مأخذشان(قرآن و تفاسیر کهن) اختصاص دارد.