بیاتی, هادی

دانشگاه خوارزمی

[ 1 ] - پناهندگی سیاسی در دوره صفویه؛ با تکیه بر پناهندگی خوانین خوارزم و مرو به دربار شاه عباس اول

هدف اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل زمینه‌ها و علل پناهندگی خوانین خوارزم و مرو به دولت صفوی و واکاوی تأثیرات این پناهندگی‌ها، در روابط دولت صفوی با اوزبکان است. یافته‌های پژوهش حاکی از این است که در این دوره، برخی از خوانین خوارزم و مرو، به علت سیاست توسعه‌طلبانه‌ی سلاطین اوزبک، از بیم جان و به امید یافتن متحد و بازیابی قدرت، به دربار ایران روی آوردند. شاه عباس اول از این فرصتِ پیش آمده نهایت است...

[ 2 ] - بررسی جایگاه اقتصادی عتبات عالیات در روابط ایران و عثمانی در دوره صفوی

در این پژوهش تلاش شده است جایگاه اقتصادی عتبات عالیات میان دو دولت صفویه و عثمانی بررسی شده و بازتاب آن در روابط سیاسی دو کشور ایران و عثمانی ارزیابی شود. در این مقوله درباره سه رکن اساسی بحث شده است: 1. زیارت عتبات (زوار)؛ 2. موقوفات؛ 3. دفن اموات. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که در این دوران تسلط بر منطقه عراق، به ویژه عتبات عالیات و دستیابی به منافع اقتصادی آن، از جمله مباحث مهم برای دو دو...

[ 3 ] - بررسی جرائم اقتصادی در دوره‌ ناصری (1264 تا 1313ق/۱۸۴۷ تا ۱۸۹۶م)

جرم یا به عبارتی بِزِه عملی ناپسند و برخلاف مقررات تعیین‌شده، در یک جامعه است. قانون‌شکنی به نحوی، در تمامی مقاطع و دوران‌ها وجود داشته است و مختص جامعه یا فرهنگ خاصی نیست. با توجه به اهمیت دوران ناصری، به عنوان مقطعی حساس در تاریخ ایران، بررسی جرم به عنوان یکی از پدیده‌های مهم این دوران، می‌تواند پرده از ابهامات بسیاری در زمینه‌های ارتکاب جرائم اقتصادی بردارد. بر همین اساس، در این پژوهش تلاش شده...

[ 4 ] - تأثیر عرف بر احکام حجاب و پوشش زنان مسلمان

   حجاب به عنوان یک اصل اساسی در میان فقهاء و اندیشمندان اسلامی پذیرفته شده به طوری که عدم اعتقاد به آن نشانه خروج از دین اسلام برشمرده می­شود و در مقابل گروهی از اندیشمندان و فقهاء به مسأله پوشش با این دید نگاه نمی­کنند و این مسأله امروز نیز با گسترش حضور روز افزون زنان در اجتماع باعث ایجاد اختلافات شدیدی بین فقهاء و اندیشمندان اسلامی شده است. لذا این مقاله با واکاوی بحث پوشش از طریق بررسی وضع...

[ 5 ] - مروری انتقادی بر نوع مواجهه علامه طباطبایی در تفسیر با تکیه بر عصمت انبیا

  علامه طباطبایی در مقدمه تفسیرالمیزان بر این باور است که شماری از مفسران قرآن کریم، عقاید کلامی خود را بر آیه­های قرآنی تحمیل کرده، وآن چه که با عقاید مذهبی آنان ناسازگار نموده است، به تأویل برده­اند، و در حقیقت، نمی­توان چنین تبیینی را تفسیر نام نهاد. حال این پرسش مطرح است که آیا علامه، با وجود هشدار دیگر­ان از فرو غلطیدن در دام پیش فرض­ها، خود در مواجهه با پیش انگاره عصمت انبیا، چگونه ...