اکرم ذوالفقاری

کارشناس ارشد زبان و ادبیات عربی .دانشگاه بوعلی سینا – همدان

[ 1 ] - گواه نمایی در خطبه قاصعه

گواه­نمایی، مقوله­ای دستوری است که وظیفۀ آگاهی از منبع اطلاعات را برای پشتیبانی از گزاره بر عهده دارد و شامل دو حوزۀ منبع اطلاعات و تأثیر بر مخاطب است. عناصر دستوری در بیان گواه­نمایی در هر زبان بر اساس امکانات زبانی موجود، متفاوت است. در مواردی که امکان بیان گواه­نمایی در دستور وجود نداشته باشد، عناصر واژگانی در بررسی آن، تحلیل می­شود. در این جستار، مسائل خاص مربوط به این پدیدۀ زبانی در خطبة «...

[ 2 ] - نمود واژگانی و نقش آن در وجهیت در نامۀ53 نهج البلاغه

نمود واژگانی و نقش آن در وجهیت در نامۀ 53 نهج‌البلاغه   مرتضی قائمی[1] اکرم ذوالفقاری[2]   تاریخ دریافت:30/8/94 تاریخ تصویب: 15/4/95   چکیده از جمله عناصر وجهی، «نمود واژگانی» است که به‌عنوان مشخصۀ معنایی در فعل موجود است و روند و چگونگی انجام فعل را نشان می­دهد. مهم­ترین مفاهیمی که در نمود واژگانی مد نظر قرار می­گیرند، ایستایی، پویایی، قوت، ضعف، تکرار، استمرار، امتداد، لحظه­، و سرعت ...

[ 3 ] - خوانش روایت شناسانه جان پک از رمان (بررسی موردی رمان «اللص و الکلاب» نجیب محفوظ)

تحلیل رمان یکی از روش‌هایی است که خواننده را قادر می‌سازد به درکی همه‌جانبه از محتوای یک داستان برسد. به‌طور کلی در هرشیوۀ تحلیل، اصول و چارچوبی ارائه می‌شود که با ذهن و حس مخاطب همراه است. شیوۀ تحلیل رمان از نظر جان‌پک روشی متفاوت را در اختیار مخاطب قرار می-دهد تا با بکارگیری آن‌ برداشتی ساده و روان از داستان داشته و به یک نتیجۀ کلی برسد. این پژوهش درصدد آن است که رمان «اللص و الکلاب» نجیب محف...

[ 4 ] - گواه نمایی در خطبه قاصعه

گواه­نمایی، مقوله­ای دستوری است که وظیفۀ آگاهی از منبع اطلاعات را برای پشتیبانی از گزاره بر عهده دارد و شامل دو حوزۀ منبع اطلاعات و تأثیر بر مخاطب است. عناصر دستوری در بیان گواه­نمایی در هر زبان بر اساس امکانات زبانی موجود، متفاوت است. در مواردی که امکان بیان گواه­نمایی در دستور وجود نداشته باشد، عناصر واژگانی در بررسی آن، تحلیل می­شود. در این جستار، مسائل خاص مربوط به این پدیدۀ زبانی در خطبة «...

[ 5 ] - وارونگی تقابل اسارت و آزادی در مجموعة «دمشق الحرائق» اثر «زکریا تامر» با نگرشی شالوده شکنانه (بررسی موردی دو داستان کوتاه وجه القمر، موت الشعر الاسود)

شالوده­شکنی در اواخر دهۀ شصت قرن بیستم میلادی، از بطن ساختارگرایی سربرآورد. نقد شالوده­شکن با نقض متافیزیک حضور، توسط «ژاک دریدا» (1930-2004م) مطرح شد که در آن، سویۀ کلام­محوری متن نقض­شده و به تمام سویه­های آن توجه می­شود. هدف از همه­جانبه­نگری در این رویکرد نقدی، جستجوی معانی پنهان متن و ابعاد متافیزیکی آن است. مجموعۀ «دمشق الحرائق» از مجموعه ­داستان­های کوتاه «زکریا تامر»، نویسندۀ سوری جهان ...