بررسی و تحلیل هفت شخصیت برجسته اسطوره ای ایران باستان در متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه فردوسی

پایان نامه
چکیده

چکیده پژوهش حاضر، جایگاه هفت شخصیت برجسته اسطوره ای؛ جمشید، ضحاک، فریدون، کیکاووس، گشتاسب، رستم و اسفندیار را در ادبیات ایران باستان ،با تکیه بر شواهد و جملات و عباراتی از اصل متن های کتاب اوستا به خط و زبان اوستایی، و اصل آثار فارسی میانه به خط و زبان پهلوی، جست و جو کرده و آن را با دسته ای از ابیات شاهنامه فردوسی مقایسه و تطبیق نموده و مورد بررسی و تحلیل قرار داده است که با خصوصیات و کردارهای این هفت شخصیت در متن های باستانی، همخوانی و تناسب داشته است. در این بررسی ها مشخص گردید که اکثریت قریب به اتفاق این شخصیت های اساطیری در ادبیات ایران باستان خویشکاری ها و سرشت ایزدینه و ماورایی داشته اند و پیشینه و جایگاه اصلی شمار بسیاری از آنان را در عقاید و باورهای کهن قوم هندو ایرانی می توان یافت. اما از آنجا که رفته رفته در گذر زمان، بطور کلی وقتی که تحولات خاصی در طی هزاره ها در میان جوامع و قبایل کهن آریایی حاصل شد، جهان ذهنی آن اقوام باستانی نیز تحت تأثیر شرایط فرهنگی تازه هر عصر، مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، دینی و وام گیری از سرزمین های مجاور قرار گرفت و اسطوره ها و عقاید و باورهای دنیای کهن آریایی را متحول ساخت. علل و عوامل دیگری نیز همچون میل به خرد گرایی نیز تغییراتی را در طرز نگرش به موجودات اسطوره ای ایجاد کرد؛ به نحوی که هر قدر از دنیای باستان به عصر فردوسی نزدیک تر می شویم از ابعاد شگفتی بر انگیز و مافوق طبیعی شخصیت های اساطیری کاسته و در ازای آن ،جنبه خرد باورانه و مردمانگی آنها فربه تر شده و همه وقایع منسوب به شخصیت های اساطیری با معیارهای تجربی سنجیده می شود . از این رو ما، برابر نهاده های بسیاری از خدایان عالم اساطیر کهن هندو ایرانی و از جمله هفت شخصیت اساطیری مورد مطالعه این پژوهش را در شاهنامه فردوسی به صورت شهریاران زمینی می بینیم. این تغییر شکل ثانویه آنها با موازین عقلی و منطقی و همچنین با تعالیم ایدئولوژیکی و مبانی عقیدتی نوین، سازگاری بیشتری دارد و طبعاً خرد پذیر می نماید. روند دگرگونی بنیادین شخصیت های اساطیری مورد بحث و تکوین مجددشان در حماسه ایران عمدتاً بدین صورت بوده است که راویان هنرمند حماسه ها و ناقلان داستان های باستان، بعدها در طی قرون و اعصار در بازگویی مجدد زندگانی این قهرمانان ادبیات اوستایی، برای هر چه بیشتر جذاب نمودن داستانها آنها را با روایاتی درآمیختند که اصل آنها به صورت شفاهی نقل می شده و به ناحیه ماوراء النهر تعلق داشته که خارج از حیطه نفوذ محافل خواص زرتشتی نجد مرکزی بوده است. به نظر می رسد قسمت اعظم روایات منقول در شاهنامه های عهد اسلامی و از جمله شاهنامه منثور ابومنصوری که استاد فرزانه طوس آن را به عنوان مأخذی معتبر، اساس به نظم آوردن داستان های باستان در شاهنامه ارجمند خویش قرار داده است ، سابقه اش بیشتر به سنت زنده، پویا، و مستقل شفاهی و احیاناً مکتوب ناحیه مشرق ایران، خراسان بزرگ و ماوراء النهر باز می گردد تا آنکه وابسته به اوستا و متن های پهلوی زرتشتی باشد. ناقلان روایات اساطیری، اخبار دنیای باستان را با بیانی بسیار تأثیر گذار و رسا، توصیف و نقل می نمودند و در این توصیف و نقل ها، افزودن شاخ و برگ به روایت مربوط به یک اسطوره کهن سبب می گردید که نخست در جزئیات و نکات فرعی و حاشیه ای مربوط به داستان زندگانی یک شخصیت اسطوره ای، تغییراتی ایجاد شود و بعدها با افزودن مطالب تازه تر، ریشه و هویت اصلی آن شخصیت نیز دستخوش تغییر و تحول گردد. بدین ترتیب اسطوره در نهایت انعطاف پذیری خود با شرایط فکری و اجتماعی و خواست های مردمان در اعصار گوناگون ، خود را وفق داده است تا ماندگاری و تداوم حیات آن تضمین گردد و حتی به بهای دگردیسی یافتن کلی خود، در حماسه، حضوری زنده و با طراوت داشته باشد. کلید واژه ها: هفت شخصیت اساطیری ادبیات ایران باستان، متن های اوستا، زبان، خط وآثار ادبیات پهلوی، شاهنامه فردوسی، جمشید ، ضحاک ، فریدون ، کیکاووس ، گشتاسب ، اسفندیار ، رستم .

۱۵ صفحه ی اول

برای دانلود 15 صفحه اول باید عضویت طلایی داشته باشید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

پژواک فرهنگ شادی در شاهنامه و متون اوستایی و پهلوی

در ایران باستان شادی مایۀ فزونی شور و سرور و امید و سبب بیرون شد ذهن و ضمیر انسان از سستی و انفعالِ مرگ‌آور و بی‌ثمر بود. می‌توان آن را یک موهبت بزرگ ایزدی که بیش از همۀ مواهب در خور سپاس است، تلقی کرد. نه فقط داریوش در کتیبۀ خویش، اهورا مزدا آفرینندۀ زمین و آسمان را به خاطر همین شادی که برای انسان آفرید سپاس جداگانه گفت، بلکه در اوستا و برخی کتاب‌های پهلوی نیز خداوند به سبب این هدیۀ ارزشمند، فر...

متن کامل

پژواک فرهنگ شادی در شاهنامه و متون اوستایی و پهلوی

در ایران باستان شادی مایۀ فزونی شور و سرور و امید و سبب بیرون شد ذهن و ضمیر انسان از سستی و انفعالِ مرگ‌آور و بی‌ثمر بود. می‌توان آن را یک موهبت بزرگ ایزدی که بیش از همۀ مواهب در خور سپاس است، تلقی کرد. نه فقط داریوش در کتیبۀ خویش، اهورا مزدا آفرینندۀ زمین و آسمان را به خاطر همین شادی که برای انسان آفرید سپاس جداگانه گفت، بلکه در اوستا و برخی کتاب‌های پهلوی نیز خداوند به سبب این هدیۀ ارزشمند، فر...

متن کامل

جلوه های ورجاوند اورمزد در متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه فردوسی

در دین زردشت، اهورامزدا نورالانوار با جلوه‌های متعدد موسوم به امشاسپندان است. وظیفه‌ی امشاسپندان به عنوان مظاهر اهورامزدا توسعه‌ی اصل «اشه» و آبادانی است. فرامین اهورایی به دستیاری این شش فرشته‌ی مقرب جاودان اجرا می‌گردد. اساس این اندیشه‌ی ایرانی در دین ودایی سابقه دارد که زرتشت صورت نوین و اساسی دیگری بدان بخشید. در دین زردشت، تعداد اصلی امشاسپندان شش فرشته است، حال آنکه عموماً از هفت امش...

متن کامل

جلوه های ورجاوند اورمزد در متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه فردوسی

در دین زردشت، اهورامزدا نورالانوار با جلوه های متعدد موسوم به امشاسپندان است. وظیفه ی امشاسپندان به عنوان مظاهر اهورامزدا توسعه ی اصل «اشه» و آبادانی است. فرامین اهورایی به دستیاری این شش فرشته ی مقرب جاودان اجرا می گردد. اساس این اندیشه ی ایرانی در دین ودایی سابقه دارد که زرتشت صورت نوین و اساسی دیگری بدان بخشید. در دین زردشت، تعداد اصلی امشاسپندان شش فرشته است، حال آنکه عموماً از هفت امشاسپند ...

متن کامل

پژواک فرهنگ شادی در شاهنامه و متون اوستایی و پهلوی

در ایران باستان شادی مایۀ فزونی شور و سرور و امید و سبب بیرون شد ذهن و ضمیر انسان از سستی و انفعالِ مرگ آور و بی ثمر بود. می توان آن را یک موهبت بزرگ ایزدی که بیش از همۀ مواهب در خور سپاس است، تلقی کرد. نه فقط داریوش در کتیبۀ خویش، اهورا مزدا آفرینندۀ زمین و آسمان را به خاطر همین شادی که برای انسان آفرید سپاس جداگانه گفت، بلکه در اوستا و برخی کتاب های پهلوی نیز خداوند به سبب این هدیۀ ارزشمند، فر...

متن کامل

بررسی و تحلیل اسطوره ی کیخسرو بر پایه ی متون اوستایی و پهلوی و شاهنامه

چکید? تمام نما: الف. موضوع و طرح مسأله ( اهمیت موضوع و هدف ): کیخسرو یکی از ایزد - پهلوانان باستانی ایران است که ویژگی های او در متون اوستایی، نوشته های پهلوی و شاهنام? فردوسی بیان شده است. چهره ای که از این شخصیّت در این متون، به ویژه در شاهنامه، ترسیم شدهپادشاهی مقتدر با ویژگیِ جنگجویانه و پهلوانانه است که در نهایت، با نگرشی عارفانه و معنوی، از جهان مادی دست می شوید تا با عروج به جهان مینویی،...

15 صفحه اول

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023