نام پژوهشگر: محسن شفیعی نیک آبادی

مدلی برای مدیریت دانش جهت بهبود عملکرد زنجیره تامین در صنعت خودروسازی ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1390
  محسن شفیعی نیک آبادی   کامران فیضی

شرکت های موفق، شرکت هایی هستند که به طور پیوسته برای حل مسائل جدید و ناآشنا، دانش جدید را کشف و یا خلق کرده و این دانش را به صورتی هدفمند و نظام یافته و متناسب با اهداف تخصصی راهبردی در تمامی لایه ها و بخش های مختلف سازمان توسعه داده و به دنبال تبدیل آن به فناوری و محصولات جدید باشند. سوال مهم اینست که چگونه می توان عوامل دانش سازمانی را به طور کارآمد و اثربخش ملاحظه نموده تا از مجموعه مزایای آن جهت اهداف راهبردی توسعه ای سازمان بهره مند شد. از طرفی دیگر در اقتصاد امروز، رقابت دیگر شرکت در برابر شرکت نیست، بلکه این زنجیره ها هستند که به رقابت با هم پرداخته اند. در این پژوهش سعی می شود پژوهشی منسجم، مبتنی بر تحقیقات پیشین و داده های اولیه در حرکت از نظریه به کاربرد، برای تاثیر فرآیندهای مدیریت دانش بر بهبود عملکرد زنجیره تامین انجام شود. به همین منظور بررسی و ارائه مدل مورد نظر در بستر دو مبحث مدیریت دانش و بهبود عمکلرد زنجیره تامین صورت خواهد گرفت. بر همین اساس سوال اصلی تحقیق عبارت است از: "مدل مدیریت دانش جهت بهبود عملکرد زنجیره تامین در صنعت خودروسازی ایران به چه صورت است؟" هدف اصلی تحقیق ارائه مدلی برای مدیریت دانش جهت بهبود عملکرد زنجیره تامین در صنعت خودروسازی ایران می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است. هدف این تحقیق، ارائه مدلی برای مدیریت دانش جهت بهبود عملکرد زنجیره تامین صنعت خودرو و توسعه دانش کاربردیِ مدیریت دانش و فرآیندهای آن و عوامل موثر بر این فرآیندها در بررسی بهبود عملکرد مدیریت زنجیره تامین در صنعت خودروسازی ایران است. قلمرو زمانی جمع آوری داده های اولیه این تحقیق از اوایل تیر ماه تا اوایل آذر ماه سال 1390 است. تحقیق در قلمرو مکانی شرکت های فعال در صنعت خودرو سازی ایران انجام شده است. سپس بر اساس مرور ادبیات و استفاده از جمعی از خبرگان دانشگاهی و صنعت، چارچوبی برای عوامل مدیریت دانش در زنجیره تامین صنعت خودرو سازی طراحی شد. بر اساس این چارچوب، مدل مفهومی و در نهایت ساختار چندبعدی تحقیق مشخص شد. بر پایه مدل طراحی شده و شاخص های استخراجی از ادبیات و جرح و تعدیلات صورت گرفته در آنها توسط خبرگان، پرسشنامه تحقیق طراحی گردید. این چارچوب، شامل 5 بعد اصلی می باشد. عوامل سازمانی، عوامل برون سازمانی و عوامل تکنولوژیک، بیانگر متغیرهای مداخله گر بوده، فرآیندهای مدیریت دانش بیانگر متغیرهای مستقل و ابعاد عملکرد زنجیره تامین نیز نشاندهنده متغیرهای وابسته تحقیق می باشند. ابزار تحقیق توسط روایی ظاهری و محتوایی، روایی سازه و روایی تشخیصی و همچنین از طریق بررسی پایایی به کمک روش آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفته است. بعد از جمع آوری پرسشنامه ها از 206 کارشناس صنعت خودرو، از روش های توصیفی و استنباطی برای تحلیل داده ها استفاده شد. در گام اول، ابتدا شاخص های کلیدی برای هر یک از ابعاد تحقیق توسط تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم مشخص شد. بعد از این کار، هر یک از ابعاد تحقیق به طور کلی مورد تحلیل قرار گرفتند. سپس مدل نهایی تحقیق در قالب یک ساختار چندبعدی، مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. در این بخش، یافته های تحقیق به صورت مجزا و با استفاده از مصاحبه ای ساختاریافته با دو نفر از خبرگان صنعت مورد تحلیل و بحث قرار می گیرند. در تحقیق موجود در صنعت خودرو، تنها عاملی که در میان متغیرهای مداخله گر به عنوان عامل موثر بر فرآیندهای مدیریت دانش شناخته شد، عوامل درون سازمانی بود. تمامی فرآیندهای مدیریت دانش، به صورت تقریبا برابری تحت تاثیر عوامل درون سازمانی می باشند. با توجه به نتایج حاصل شده از مدل تحقیق، چنین می توان استنباط نمود که مدل کلی ارائه شده برای مدیریت دانش، بیشترین تاثیر خود را بر عملکرد غیر مالی (به ترتیب: مولفه های رشد و نوآوری، مشتری و فرآیند داخلی) زنجیره تامین خواهد داشت.

بررسی تأثیر قابلیت های فرایندی مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری با اثر میانجی فرایند نوآوری: (در سازمان ها با فناوری پیشرفته)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مدیریت 1391
  صفورا اللهی   عباس¬علی رستگار

هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تأثیر قابلیت های فرایندی مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری در شرکت ها با فناوری پیشرفته واقع در تهران بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش واحدهای تحقیق و توسعه 285 شرکت دارای فناوری پیشرفته واقع در تهران است؛ و نمونه مورد بررسی بر اساس جدول مورگان و قابلیت اجرایی لیزرل برای تحلیل مدل 164 سازمان تعیین گردید، و تعداد 133 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. بر اساس مدل مفهومی پژوهش پرسشنامه هایی آماده و مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین روایی محتوا پرسشنامه از مشورت و نظرات اساتید راهنما و مشاور و کارشناسان ارشد بخش تحقیق و توسعه، و برای تشخیص روایی پرسشنامه، از روش تحلیل عاملی تاییدی بهره گرفته شد. برای بررسی پایایی نیز از آلفای کرونباخ استفاده شده است. در سطح توصیفی با استفاده از شاخص های آماری به توصیف و تلخیص ویژگی های جمعیت شناختی افراد نمونه در تحقیق پرداخته شد. در آمار تحلیلی این تحقیق برای آزمودن معناداری روابط میان سوالات و متغیرها و برازش مدل-های اندازه گیری به دست آمده و سنجش روایی عاملی از تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید و در نهایت نیز به منظور بررسی اثرات میان متغیرهای تحقیق از مدل معادلات ساختاری و بطور اخص تکنیک تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج بدست آمده دو فرضیه مربوط به اثر معنادار قابلیت های فرایندی مدیریت دانش بر فرایند نوآوری و عملکرد نوآوری را مورد تایید قرار داد، اما فرضیه مربوط به تأثیر معنادار فرایند نوآوری بر عملکرد و بالطبع اثر غیر مستقیم قابلیت های فرایندی مدیریت دانش بر عملکرد تأیید نشدند.

شناسایی و بررسی میزان اهمیتِ نسبی عوامل تعیین کننده سرمایه های فکری سازمان با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مورد مطالعه : شعب بانک ملت شهر سمنان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1392
  مونا صفرنژاد شاد   محسن شفیعی نیک آبادی

با رشد اقتصاد مبتنی بر دانش بطور محسوسی شاهد این موضوع هستیم که دارایی های نامشهود شرکتها در مقایسه با سایر دارایی های مشهود، عامل مهمی در حفظ و تحقق مزیت رقابتی پایدار آنها می شوند. از این رو باید این داراییهای نامشهود و پر اهمیت ارزیابی شده و برای بهبود آنها راهکارهایی ارائه گردد. در این پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه اطلاعات مربوط به سرمایه فکری جمع آوری شد و سپس از تکنیک شبکه عصبی برای تحلیل پرسشنامه اول و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی جهت تحلیل پرسشنامه دوم که در برگیرنده نظر خبرگان و متخصصین بود، استفاده کردیم. دقت تکنیک شبکه عصبی با دو روش رگرسیون خطی چندگانه و برازش خطی حداقل مربعات، مقایسه گردید. نتایج نشان دهنده برتری تکنیک شبکه عصبی به این دو روش هستند. همچنین تطبیق رتبه بندی حاصل از تکنیک شبکه عصبی با رتبه بندی حاصل از روش تحلیل سلسله مراتبی به ما این اطمینان را می دهد که این روش می تواند متخصصین و پژوهشگران را از اظهار نظر های ذهنی رها سازد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها، نمایانگر اهمیت نسبی عوامل اصلی سرمایه فکری در شعب بانک ملت شهر سمنان به ترتیب سرمایه ارتباطی، سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری می باشد.

شناسایی و اولویت بندی عوامل بازدارنده تشکیل خوشه صنعتی (مورد مطالعه: خوشه صنعتی فرش دستباف خراسان شمالی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1392
  میثم ابراهیمی   عباسعلی رستگار

یکی از الگوهای مهمی که می تواند به توسعه صنعت بومی و پرارزش فرش دستباف کمک کند که هم ابعاد هنری آن تماما حفظ شده و هم با افزایش بهروری، باعث عدم تقلید این هنر توسط رقبا شود، الگوی مبتنی بر خوشه صنعتی می باشد. هدف از انجام این پژوهش آن است که با بررسی ذهنیت ها و عقاید مشارکت کنندگان به شناسایی عوامل بازدارنده تشکیل خوشه صنعتی فرش دستباف خراسان شمالی بپردازیم. در انجام این پژوهش، از روش شناسی کیو به عنوان یکی از روش های آمیخته استفاده گردید. مشارکت کنندگان این پژوهش، تعداد 10 نفر از مدیران، کارشناسان و تولیدکنندگان فرش دستباف خراسان شمالی بودند که با موضوع تحقیق ارتباط مستقیم داشتند. فضای گفتمان پژوهش حاضر از منابع گوناگونی جمع آوری گردید و پس از ارزیابی و جمع بندی فضای گفتمان، از میان 134 عبارت کیو، در نهایت 52 عبارت به عنوان نمونه عبارات کیو(دسته کیو)، پس از نظرسنجی از خبرگان انتخاب شد. پس از جمع آوری اطلاعات حاصل از مرتب سازی کیو، این اطلاعات با روش تحلیل عاملی کیو تحلیل گردید. تحلیل توزیع نشان داد که می توان تعداد 3 الگوی ذهنی متمایز (نبود حمایت و زیرساخت مناسب، نبود حمایت و واحدهای مکمل، شرایط بافندگان) را در میان مشارکت کنندگان تحقیق در مورد عوامل بازدارنده تشکیل خوشه صنعتی فرش دستباف خراسان شمالی شناسایی نمود که جمعا در حدود 62.8 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند. اهمیت و اولویت بندی موانع شناسایی شده بر اساس الگوهای ذهنی به دست آمده صورت گرفت و در نهایت راهکارهایی برای برطرف نمودن موانع شناسایی شده پیشنهاد شد تا بتواند در پیاده سازی الگوی خوشه صنعتی در صنعت فرش دستباف، مثمر ثمر واقع شود.

تاثیر استراتژی های مدیریت دانش بر عملکرد توسعه محصول جدید در شرکت های دانش بنیان تولید نرم افزار استان تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مدیریت 1392
  مایده دهقان   محسن شفیعی نیک آبادی

امروزه سازمانهای کشور به مانند سایر سازمانهای جهان ناگزیرند تا با دیگر سازمانها چه در داخل و چه در خارج کشور به رقابت بپردازند تا بتوانند در محیط کسب و کار باقی بمانند. این پژوهش با هدف "تاثیر استراتژی های مدیریت دانش بر عملکرد توسعه محصول جدید" به صورت موردی در شرکت های دانش بنیان تولید نرم افزار استان تهران اجرا شد.اطلاعات مورد نیاز به وسیله پرسشنامه محقق ساخته ای که مبتنی بر مدل مفهومی پژوهش اقتباس از مدل شفیعی نیک آبادی و زمانلو(2013) و ون پای ونگ(2009) گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده ابتدا در سطح توصیفی با استفاده از شاخص های آماری به توصیف و تلخیص ویژگی های جمعیت شناختی افراد نمونه در تحقیق شامل سابقه کاری و تحصیلات پرداخته می شود. در آمار تحلیلی این تحقیق به منظور آزمودن معناداری روابط میان سوالات و متغیرها و برازش مدل های اندازه گیری به دست آمده و سنجش روایی عاملی از تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردیده است. همچنین به منظور بررسی وضعیت متغیرهای تحقیق از آزمون میانگین یک جامعه یا تی یک نمونه ای استفاده شده است و پس از بررسی روایی سوالات پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم , به منظور بررسی اثرات میان متغیرهای تحقیق از مدل معادلات ساختاری و بطور اخص تکنیک تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شده است . یافته ها نشان می دهد که بین استراتژی های مدیریت دانش و عملکرد توسعه محصول جدید رابطه معناداری وجود دارد, طبق نتایج بدست آمده ابعاد دانش آشکار(یعنی تاکید بر انجام مستند سازی ها و کسب و تسهیم دانش از طریق حالت های کد شده و مستند شده) از بالاترین تاثیر بر عملکرد توسعه محصول جدید برخوردارند این پژوهش در خاتمه به ارائه پیشنهادهای کاربردی پرداخته است.

پیش بینی تقاضا در زنجیره تامین با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین ) مورد مطالعه شرکت ایران خودرو (
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1392
  سیدعلی عظیمی   محسن شفیعی نیک آبادی

یک تحقیق نشان داد که پیش بینی ضعیف تقاضا و ضعف هماهنگی و اطمینان بین اعضا زنجیره تامین، باعث تغییرات نامنظم سفارشات در بازه های زمانی مختلف میشود. دلیل این مشکل این است که هر عضو زنجیره تامین سفارشات و تصمیمات را با یک دید منفعت طلبانه شخصی به طرف بالای زنجیره تامین انتقال میدهد که این پدیده منجر به موجودیهای اضافه در تمام قسمتهای زنجیره تامین خواهد شد. این پدیده، اثر شلاق چرمی نام دارد که به تغییرات نامنظم سفارشات در طی زنجیره تامین اطلاق می شود. این اثر برای اولین بار به وسیله پروکتل و گمبل در ارتباط با یکی از محصولاتشان مشاهده و شناخته شد. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از یافته های قبلی در مورد علل ایجاد اثر شلاقی(شلاق چرمی) در زنجیره تامین، نسبت به کاهش اثر این پدیده از طریق پیش بینی مقدار صحیح تقاضای مشتریان، بوسیله الگوریتم های یادگیری ماشین اهتمام ورزد. در این پژوهش ابتدا مفاهیم زنجیره تامین و سپس علل ایجاد اثر شلاقی مطرح شده و سپس از طریق الگوریتمهای هوش مصنوعی سعی در پیش بینی مقدار صحیح تقاضا شده و در انتها، خطای این پیش بینی ها با یکدیگر مقایسه میشود. در این پژوهش روشهایی جهت کاهش اثر شلاقی در زنجیره تامین شرکت ایران خودرو از طریق پیش بینی مقدار صحیح تقاضای مشتریان با استفاده از تکنیکهای یادگیری ماشین (الگوریتم های شبکه عصبی ، ماشین بردار پشتیبان و نوار هموار ) ارائه شده که در این روشها با استفاده از تقاضای سابق مشتری تقاضای آینده او پیش بینی میشود. برای مقایسه این تکنیکها به دو شاخص زمان اجرا و خطای مقدار میانگین استناد شده است. جامعه آماری شامل داده های تقاضای واقعی و تقاضای تغییر یافته خوردوهای لوگان(ال 90)، پژو 206 و سمند می باشد. پژوهش نشان می دهدکه برای تمامی نمونه ها روش شبکه عصبی کمترین مقدار خطا و روش نوار هموار کمترین زمان اجرا را دربین این سه روش دارا میباشد.

تأثیر شبکه های اجتماعی آنلاین بر تشخیص فرصت های کارآفرینی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه سمنان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1392
  مرضیه بلوری نژاد   محسن شفیعی نیک آبادی

مفهوم شبکه ی اجتماعی به ویژه در فضای مجازی در حال توسعه و گسترش است. تشخیص فرصت به عنوان عنصر کانونی کارآفرینی قرار گرفته است و با توجه به اینکه نقش ارتباطات اجتماعی و شبکه ها در شناسایی فرصت یکی از مسائلی است که مورد توجه قرار دارد، هدف این پژوهش بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی آنلاین بر تشخیص فرصت های کارآفرینیاست. روش تحقیق، توصیفی- ‍پیمایشی و از نوع علی- همبستگی است.جامعه ی آماری دانشجویان دانشگاه سمنان و نمونه ی آماری با استفاده از جدول مورگان حدود 370 نفر در چهار گروه رشته تحصیلی معین شد. بدین منظور پرسشنامه ای ترکیبی از دو متغیر شبکه های اجتماعی آنلاین شامل پنج بعد و تشخیص فرصت های کارآفرینی شامل دو بعد طراحی شد و در بین دانشجویان توزیع گردید. در پایان 343 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ، روایی محتوا با استفاده از نظر اساتید و روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفت و همچنین برای بررسی روابط بین متغیر های پژوهش و آزمون فرضیات از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. مهمترین یافته ها در این پژوهش نشان می دهد که ویژگی های شبکه اجتماعی آنلاین دارای اثر مثبت، مستقیم و معناداری بر تعداد و تنوع فرصت های کارآفرینی تشخیص داده شده است. و تأثیر این شبکه ها بر تعداد فرصت ها ی تشخیص داده شده از ضریب بالاتری برخوردار است.

ارائه چارچوبی برای ارزیابی سیستم [های] اطلاعات بیمارستان (مورد مطالعه: بیمارستان های آموزشی [استان] قزوین)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مدیریت 1392
  نرجس نقی پور   محسن شفیعی نیک آبادی

امروزه هیچ کدام از عرصه های دانش بشری از تأثیرات دانش انفورماتیک و فناوری طلاعات به دور نمانده است. ساختار بهداشت و درمان، به خصوص مراکز بهداشتی و درمانی نیزبا توجه به حجم انبوه اطلاعات تولید شده و تنوع آن، به طور حتم از این فناوری بی نیاز نیست و محصول این دانش، پدیدآمدن ابزاریست تحت عنوان سیستم اطلاعات بیمارستان.این سیستم توانسته در چند دهه استفاده، در جمع آوری، ثبت و بازیابی اطلاعات بیماران موثر واقع شود. برای درک بهتر میزان کارایی این سیستم، مدل ها و ابزار های ارزیابی متعددی معرفی شده است که هر کدام این سیستم را از جنبه ی خاصی مورد ارزیابی قرار داده اند. اما مطالعات موجود نتوانسته دسته بندی مطلوبی در پاسخ به این سوال که مهمترین ابعاد در ارزیابی این سیستم ها کدامند و برای اندازه گیری این ابعاد از چه شاخص هایی می توان بهره برد، ارائه دهد. درواقع اینکه برای ارزیابی سیستم های اطلاعاتی از متد های متعددی استفاده شود کار آسانی به نظر می رسد، اما این سوال مطرح می شود که آیا آنچه را که برای ارزیابی این سیستم ها مورد توجه قرار داده ایم، همانی است که می تواند این سیستم را به بهترین نحو توضیح دهد؟ این مطالعه در پاسخ به خلاء موجود به معرفی یک چارچوب مفهومی جامع شامل ابعاد اصلی ارزیابی سیستم اطلاعات بیمارستان به همراه شاخص های مربوط به هر بعد و چگونگی اولویت بندی آنها پرداخته است و در این راستا با استفاده ازمطالعات پیشین، مدل اولیه ای از ابعاد اصلی ارزیابی و شاخص های هر بعد معرفی می کند. این شاخص ها در قالب گزاره های پرسشنامه، دسته بندی و دریک نمونه ی 100 نفری از کاربران تخصصی سیستم های اطلاعاتی(مسئولین و مدیران) در سطح واحد ها و بخش های بیمارستان های آموزشی شهرستان قزوین، توزیع و داده های حاصله با استفاده از آزمون تحلیل عاملی مرحله اول و دوم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این آزمون، ابعاد سازمانی، انسانی و تکنیکی را به عنوان ابعاد اصلی ارزیابی و شاخص های ساختار سازمانی، اهداف و استراتژی ها، تحلیل هزینه-فایده و اثرات کلینیکی را به عنوان شاخص های بعد سازمانی، شاخص های میزان رضایت کاربر، میزان پذیرش سیستم و میزان آشنایی با ict را به عنوان شاخص های بعد انسانی و شاخص های کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و امنیت و محرمانگی را به عنوان شاخص های بعد تکنیکی، تایید کرد. کلید واژه: سیستم اطلاعات بیمارستان، ارزیابی جامع سیستم اطلاعات بیمارستان

استفاده از qfd فازی جهت بهبود محصولات لبنی شرکت صنایع شیر ایران پگاه با اتکا بر راهکارهای مدیریت دانش
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی و مدیریت 1393
  مهرسا طاهری مشهدی   محسن شفیعی نیک آبادی

امروزه، جهانی شدن، نوآوری های تکنولوژیکی و شدت رقابت سازمان ها را مجبور می کنند تا هدایت کسب و کار خود را به شیوه دیگر تغییر دهند. دانش یک منبع بسیار گرانبها برای تمامی سازمان های کسب و کار و شرکت هایی شده است که به طور معمول به دنبال کسب و ذخیره گسترده ای از اطلاعات به عنوان قدرتی برای موفقیت در اقتصاد جهانی مبتنی بر دانش هستند. لذا سازمان ها باید بتوانند با بکارگیری شیوه-ای موثر، انتظارات ذهنی، مشتریان را شناخته و سعی در افزایش وفاداری مشتریان فعلی و جذب مشتریان بالقوه نماید. در این پژوهش به منظور شناسایی هرچه بهتر نیازهای مشتریان در مورد محصول "ماست" شرکت صنایع شیر ایران از تکنیک توسعه عملکرد کیفیت استفاده شده است. الزامات فنی و کیفی مورد نیاز برای اعمال این خواسته ها در محصول شناسایی و سپس راهکارهای مدیریت دانش جهت بهبود محصول مورد بررسی ارائه شده است. در گام آخر نیازهای مشتریان، الزامات فنی و کیفی و راهکارهای مدیریت دانش توسط تکنیک تحلیل سلسله مراتبی رویکرد فازی انجام شد که نتایج تحلیل ها نشان داد که تاکید بر کسب دانش آشکار از طریق مطالعه مستمر نتایج تحقیقات علمی جهت شناسایی دستاوردهای جدید در صنایع لبنی و غذایی و آشنایی با استانداردهای جدید از نظر ضرورت اجرا در اولویت اول و راهکار تاکید بر کسب دانش از مشتریان به عنوان منبع بیرونی از طریق تشویق مشتریان به مشارکت در خلق ایده و شناسایی نقاط بهبود در محصول ماست از نظر ضرورت اجرا در اولویت آخر سازمان قرار گرفته است.

بهینه سازی چند هدفه زنجیره تامین یکپارچه تحت شرایط عدم قطعیت با تاکید بر مکانیابی مراکز توزیع و انتخاب تامین کننده (مورد مطالعه: شرکت رادفرمان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1393
  هانیه فرحمند   محسن شفیعی نیک آبادی

امروزه در بازار رقابتی زنجیره تامین به عنوان شبکه مشترک بین تامین¬کننده، تولید¬کننده، توزیع کننده و مشتری عمل می کند. برای پاسخ به تقاضا مشتری هماهنگی بین تمام قسمتها در زنجیره تامین الزامی است و یک فرآیند چند هدفه است که احتیاج به تصمیمات مهمی دارد که در عملکرد کل زنجیره اثر داشته و بعضی از اهداف که با هم مغایرت دارند باید در نظر گرفت. در این پایان نامه یک مدل یکپارچه زنجیره تامین با چند تامین کننده، چند تولید کننده، چند توزیع کننده، چند محصول، چند نوع مواد اولیه، چند مرکز جمع آوری، چند مرکز اسقاط و چند دوره در نظر گرفته شده است. هدف در این پایان نامه حداقل کردن هزینه، عیوب و زمان رسیدن محصول به مشتری می باشد. کمبود در این مدل مجاز می باشد و تقاضا و نرخ بازگشت محصول از مشتری در شرایط عدم قطعیت تعریف می شوند. در نهایت مدل طی یک مثال عددی با استفاده از الگوریتم ژنتیک چندهدفه و ازدحام ذرات چندهدفه حل خواهد شد. نتایج نشان می دهد که الگوریتم مورد نظر راه حل هایی با کیفیت بالا ارائه می دهد و الگوریتم ژنتیک چندهدفه در زمان کمتری مسئله را حل می کند.

انتخاب بهترین استراتژی های نگهداری و تعمیرات با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره در صنعت نفت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1393
  حبیب فرج پور   محسن شفیعی نیک آبادی

امروزه شرکت¬ها پذیرفته¬اند که نگهداری و تعمیرات یک عنصر تجاری سود¬آور است و بنابراین، نقش نگهداری و تعمیرات در سیستم¬های تولیدی مدرن مهم¬تر شده است. نگهداری و تعمیرات نقش مهمی در دستیابی به اهداف سازمانی و بهبود شاخص¬های قابلیت اطمینان، کاهش زمان توقف تجهیزات، کیفیت تولیدات، افزایش بهره¬وری، ایمنی تجهیزات و غیره ایفا می¬کند. در همین راستا، نگهداری و تعمیرات و استراتژی¬های آن از اهمیت ویژه¬ای در صنعت برخوردار هستند. در نتیجه هدف اصلی این پژوهش انتخاب و رتبه¬بندی بهترین استراتژی نگهداری و تعمیرات با استفاده از ترکیبی از تکنیک¬های تحلیل¬عاملی¬تاییدی، فازی ای ان پی و فازی آراس در صنعت نفت (پالایشگاه نفت شهر ری) می¬باشد. با توجه به اینکه متغیرهای بسیاری (از قبیل ایمنی، هزینه، ارزش¬افزوده و ... در انتخاب یک استراتژی نگهداری و تعمیرات موثرند، در پژوهش حاضر ابتدا به کمک مرور ادبیات و نظرات کارشناسان نگهداری و تعمیرات این متغیرها شناسایی و سپس توسط تکنیک¬های فازی آراس و فازی ای ان پی به انتخاب بهترین استراتژی نگهداری و تعمیرات پرداخته شده است.

بررسی تاثیر استراتژی‍های کسب و کار و استراتژی های مدیریت دانش بر توزیع دانش جهت بهبود عملکرد نوآورانه (مورد مطالعه: شرکت های قطعه سازی خودرو تبریز)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1393
  فرزین پورتیمور فرد تبریزی   داوود فیض

هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر استراتژی¬های کسب¬وکار و استراتژی¬های مدیریت دانش بر توزیع دانش در جهت بهبود عملکرد نوآورانه می¬باشد. این پژوهش از نوع کاربردی با روش توصیفی همبستگی- پیمایشی است. جامعه¬ی آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان شرکت¬های قطعه¬سازی خودرو در شهر تبریز می¬باشند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از 4 پرسشنامه با طیف 5 گزینه¬ای لیکرت استفاده شده که با استفاده از جدول مورگان، تعداد حجم نمونه 186 نفر برآورد شد و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. در این تحقیق از روش آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی استفاده شده است که مقدار آلفای کرونباخ 0.959 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده¬ها از تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین استراتژی¬های کسب¬وکار و استراتژی¬های مدیریت دانش، بین استراتژی¬های مدیریت دانش و توزیع دانش و همچنین بین توزیع دانش و عملکرد نوآورانه رابطه¬ی معناداری وجود دارد، اما بین استراتژی¬های کسب¬وکار و توزیع دانش رابطه¬ی مستقیم و معنادار وجود ندارد. می¬توان استنباط کرد که توزیع موثر دانش، تحت تاثیر سلسله مراتب استراتژی¬ها است به طوری که استراتژی¬های کسب¬وکار بر استراتژی¬های مدیریت دانش اثر گذاشته و استراتژی¬های مدیریت دانش است که توزیع هدفمند و موثر دانش را جهت دهی و هدایت می¬نماید و نقش میانجی بین استراتژی¬های کسب¬وکار و توزیع دانش را بر عهده دارد. در نهایت هم، توزیع دانش منجر به بهبود عملکرد نوآورانه می¬شود.

بررسی تأثیر ابزارهای فن آوری اطلاعات دانش محور بر مراحل فرآیند توسعه محصول جدید (مورد مطالعه شرکت های دانش بنیان توسعه نرم افزار شهر تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مدیریت 1393
  امین سپهرنیا   محسن شفیعی نیک آبادی

توسعه محصول جدید می تواند بقای یک سازمان را برای بلند مدت تضمین کند. صنعت نرم افزار یکی از سریع ترین صنایع در حال رشد است. با توجه به دانش بر بودن فعالیت های توسعه نرم افزار، نیاز به مدیریت دانش موجود و توسعه دانش جدید در سازمان های نرم افزاری به خوبی احساس می شود. یکی از راه های آسان در اجرای فعالیت های دانشی، استفاده از فن آوری اطلاعات است. این پژوهش با هدف "بررسی تأثیر ابزارهای فن آوری اطلاعات دانش محور بر مراحل فرآیند توسعه محصول جدید"به صورت موردی در شرکت های دانش بنیان تولید نرم افزار شهر تهران صورت پذیرفته است. این تحقیق از باب اهداف و نتایج، یک تحقیق کاربردی بوده و متغیرهای تحقیق از نوع کیفی و از لحاظ گردآوری داده ها پژوهشی توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی علی می باشد. اطلاعات و داده های پژوهش به وسیله پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر طیف پنج تایی لیکرت جمع آوری شده است. روایی محتوایی و ظاهری ابزار پرسش نامه، با بررسی خبرگان دانشگاهی و صنعت مورد تأیید قرار گرفت و پایایی پرسش نامه نیز تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها و پاسخگویی به سوالات و بررسی فرضیه های تحقیق از ابزارهای آمار توصیفی و آمار استنباطی، به ویژه تحلیل عاملی، تحلیل مسیر و برازش مدل استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد بین ابزارهای فن آوری اطلاعات دانش محور و توسعه محصول جدید رابطه معناداری وجود دارد، به نحوی که ابزارهای فن آوری اطلاعات بیشترین تأثیر را بر مرحله استقرار و پشتیبانی محصول جدید دارد. فن آوری یکی از عناصر، موضوعات و ابزارهایی است که موجب ارزش آفرینی و مزیت رقابتی خواهد شد. هدف ابزارهای فن آوری اطلاعات دانش محور این است که پیاده سازی و اجرای فرآیندهای دانشی را آسان کند. چنین ابزارهایی می توانند به واسطه استفاده از فن آوری اطلاعات، فرآیندهای خلق، سازماندهی، تسهیم و کاربرد دانش را تسهیل کنند.

تأثیر سیستم های اطلاعات منابع انسانی برا اشتراک دانش با اثر میانجی فرهنگ سازمانی در شعب بانک ملت شیراز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1393
  مریم حسامی   محسن شفیعی نیک آبادی

با توجه به پیشرفت در زمینه فناوری اطلاعات، فعالیت های سنتی منابع انسانی تغییر کرده است.امروزه بسیاری از سازمان ها از سیستم های اطلاعات منابع انسانی( hris) استفاده می کنند. از طرفی دیگر دانش به عنوان مهم ترین سرمایه ی هر سازمان محسوب می شود و یکی از مهم ترین فرایندهای مدیریت دانش در هر سازمانی برای فراگیر کردن دانش، اشتراک دانش می باشد . بنابراین جهت شناسایی موانع و تسهیل کننده های اشتراک دانش، مطالعه و بررسی تأثیر hris بر اشتراک دانش امری ضروری و مهم است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر سیستم های اطلاعات منابع انسانی بر اشتراک دانش با اثرمیانجی فرهنگ سازمانی در شعب بانک ملت در شیراز است. در این پژوهش ابتدا شاخص های کلیدی هر یک از ابعاد پژوهش معین شد، سپس توسط اساتید و کارشناسان در حوزه ی سیستم های اطلاعاتی و مدیریت دانش مورد جرح و تعدیل قرار گرفت و به وسیله تحلیل عاملی تأییدی مهم ترین شاخص ها تعیین شد.این پژوهش از نوع کاربردی است و به شیوه ی توصیفی-پیمایشی انجام می شود. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته ای است که بعد از نمونه گیری تصادفی از مدیران و معاونان شعب بین 118 نفر از آنها توزیع و جمع آوری شد و در نهایت با کمک تحلیل مسیر، آزمون فرضیات پژوهش صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که hris تأثیر معناداری بر اشتراک دانش دارد و هم چنین فرهنگ سازمانی نیز بر اشتراک دانش، تأثیر بسزایی دارد.

بهینه سازی فرایند توسعه محصول با استفاده از الگوریتم ژنتیک (مورد مطالعاتی: شرکت کوکی ماورا شهرستان لاهیجان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1393
  رضا رفیعی پور   محسن شفیعی نیک آبادی

فرآیند توسعه محصول دارای پیچیدگی خاص خود می باشد. این پیچیدگی هم می تواند ناشی از همپوشانی و هم به دلیل وابستگی متقابل (مزدوج بودن) بین فعالیت های موجود در یک فرایند توسعه محصول باشد. همپوشانی از یک طرف ممکن است مدت زمان یک پروژه را کاهش دهد اما از طرف دیگر خطر دوباره کاری را ایجاد می کند. علاوه بر این مزدوج بودن فعالیت ها نیز یکی دیگر از دلایل دوباره کاری محسوب می شود. این تکرار و دوباره کاری ناشی از همپوشانی و مزدوج بودن فعالیت ها منجر به افزایش زمان و هزینه پروژه می گردد. در این تحقیق برای بررسی ویژگی های فرایند توسعه محصول و همچنین ایجاد تعادل بین مدت زمان و هزینه اجرای یک پروژه توسعه محصول، یک مدل ریاضی ارائه گردیده است. با توجه به همپوشانی و میزان وابستگی متقابل بین فعالیت ها چهار نوع از حالت های زمانی مدل شده است. یک مثال صنعتی، پروژه فرایند توسعه یک محصول جدید در شرکت کوکی ماورا شهرستان لاهیجان در مدل پیشنهادی، پیاده سازی شد. پس از آن، توسط یک الگوریتم ژنتیک بهینه سازی فرآیند توسعه محصول جدید جهت ایجاد تعادل بین مدت زمان و هزینه پروژه در نرم افزار متلب r2014a حل گردید. حدود 13 درصد کاهش در زمان فرایند و 4 درصد افزایش در هزینه فرایند توسعه محصول مشاهده گردید. مدل بهینه سازی، مدت زمان پروژه و هزینه های مرتبط با همپوشانی و تکرار را به حداقل می رساند و به یک راه حل بهینه از توالی فعالیت های پروژه ای برای مدیران پروژه درجهت تصمیم گیری برای اهداف کسب و کار متفاوت منجر می شود.

بررسی موانع و چالش های پیش روی تجاری سازی اختراعات و ارائه استراتژی های تسهیل کننده مورد مطالعه: اختراعات شرکت کننده در جشنواره های اختراعات بنیاد ملی نخبگان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1392
  فاطمه سیادت   داود فیض

تجاری¬سازی اختراعات و دستاوردهای پژوهشی یکی از موضوعات مهم در جوامع مختلف می¬باشد. برخی آمارها نشان می¬دهد از هر 1000 ایده نوآورانه فقط 1 یا 2 مورد با موفقیت وارد بازار می¬شوند. محقق در پژوهش حاضر با هدف دستیابی به استراتژی¬های تسهیل کننده تجاری¬سازی اختراعات، موانع تجاری¬سازی را در چهار بخش موانع ساختاری و مدیریتی، موانع فردی، موانع مالی و موانع حقوقی و قانونی مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق روش توصیفی از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل 6495 مخترع شرکت کنندگان در جشنواره¬های اختراعات بنیاد ملی نخبگان بوده¬اند که با استفاده از جدول مورگان تعداد 370 نفر به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرقتند. فرضیه¬های تحقیق با استفاده از آزمون میانگین یک جامعه، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمون¬ها همبستگی مثبت و معنادار بین متغیرهای تحقیق را نشان داد. همچنین تحلیل عاملی مرتبه اول رابطه بین گویه¬های تحقیق و موانع چهارگانه تجاری¬سازی را تایید کرد، علاوه بر تحلیل عاملی مرتبه دوم نیز نشان داد که موانع ساختاری و مدیریتی با ضرایب استاندارد 84/0، موانع فردی با 736/0، موانع مالی 692/0 و موانع حقوقی و قانونی با 449/0 به ترتیب دارای بیشترین تاثیر بر فرایند تجاری¬سازی اختراعات هستند.

بررسی استفاده از تکنولوژی بینایی ماشین در ثبت ورود و خروج کالاها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1393
  میثم عرب آبادی   محسن شفیعی نیک آبادی

امروزه اهمیت انبارداری و مدیریت انبار بر کسی پوشیده نیست و بی دقتی در انبار گردانی یک مسئله عملیاتی مهم در زنجیره تامین است (دوهوراتیس و رامان، 2008). بدیهی است که در عصر حاضر، که عصر اطلاعات و ارتباطات لقب گرفته استفاده از جدیدترین و به روز ترین تکنولوژی ها برای جمع آوری، ثبت و ضبط اطالاعات است که مزیت رقابتی شرکت ها را تامین می کند. فناوری هایی که از آنان برای شناسایی اشیا، انسان و حیوانات توسط ماشین استفاده می گردد شناسایی خودکار نامیده می شوند. هدف اکثر سامانه های شناسایی خودکار، افزایش کارآیی، کاهش خطا، ورود اطلاعات و آزادسازی زمان کارکنان برای انجام کارهای مهمتر نظیر سرویس دهی بهتر به مشتریان است. همچنین ضرورت شناسایی خودکار عناصر و جمع آوری داده مرتبط به آنان بدون نیاز به دخالت انسان جهت ورود اطلاعات در بسیاری از عرصه های صنعتی ، علمی ، خدماتی و اجتماعی به شدت احساس می شود و در پاسخ به این نیاز تاکنون فناوری های متعددی طراحی و پیاده سازی شده است. کدهای میله ای و rfid نمونه هایی در این زمینه می باشند، که هر کدام از این تکنولوژی ها دارای معایب و مزایایی هستند اما آنچه که در این پژوهش مورد سوال و بررسی قرار گرفته است این است که آیا می توان با استفاده از تکنولوژی بینایی ماشین ورود و خروج کالاها را ثبت و کنترل نمود؟ و این تکنولوژی را جایگزین فناوری های پیشین نمود؟ در این پژوهش بنا داریم که پاسخ پرسش های بالا یافته و از الگوریتم های پردازش تصویر موجود در حوزه بینایی ماشین جهت اثبات فرضیات خود استفاده نماییم و در نهایت الگوریتم سیستم خبره انبارداری مبتنی بر بینایی ماشین را ارایه دهیم.

ارائه چارچوبی برای موانع بهینه سازی انرژی در صنایع ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مدیریت 1393
  مهدی فارسی   محسن شفیعی نیک آبادی

اﻧﺮژیﻳﻜﻲ از ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦﻧﻬﺎدهﻫﺎیﺗﻮﺳﻌﻪو از ﻋﻮاﻣﻞ اﺻﻠﻲﺗﻮﻟﻴﺪ اﺳـﺖونقش واهمیت انرژی دردنیای کنونی برکسی پوشیده نمی باشد. موانع بهبود بهینه سازی انرژی صنعتی در کشورهای در حال توسعه به علت وجود عوامل مانند چارچوب ضعیف سیاستهای انرژی، محدودیت های مالی، سیستم های اطلاعات ضعیف و بسیاری عوامل دیگر برجسته هستند. این مطالعه یک پژوهش اکتشافی و کیفی با هدف شناسایی وارائه چارچوبی برای موانع بهینه سازی انرژی صنعتی در ایران می باشد . نتایج این مطالعه نشان داد که موانع فرهنگی و سازمانی و موانع مدیریتی بعنوان مهمترین موانع بر سر راه بهینه سازی انرژی در صنایعایران مطرح می باشند. در این مطالعه پس از شناسایی مهمترین موانع، از طریق تجزیه و تحلیل های آماری ، همبستگی بین سوالات به منظور درک پویایی و اثرات احتمالی یک مانع بر سایر موانع نیز موردبررسی قرار گرفت. در نهایت نیز پیشنهادات و راهکارهایی برای رفع این موانع وچند پیشنهاد برای تحقیقات آینده ارائه شده است.

اثرات نا متقارن شوک های نفتی بر متغیر نقدینگی با استفاده از الگوریتم شبکه های عصبی در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1393
  بهمن گلابی   مجید مداح

بررسی اثر شوک¬های حاصل از درآمدهای نفتی بر اقتصاد کشور دارای اهمیَت است که در این مقاله اثرات نامتقارن شوک¬های نفتی بر نقدینگی از لحاظ تجربی آزمون شده است. به این منظور یک الگوریتم شبکه¬های عصبی برای پیش بینی اثر شوک¬های مثبت و منفی درآمدهای نفتی بر نقدینگی در اقتصاد ایران با استفاده از داده های سه ماهه اوَل 1369 تا سه ماهۀ چهارم 1389 ارائه شده است. نتایج حاصل از شبیه¬سازی مدل که شامل رابطۀ بین حجم نقدینگی با مخارج دولت، تولید ناخالص داخلی، نرخ بهرۀ بلند مدت، شوک¬های مثبت و منفی درآمدهای نفتی است، نشان داد اولاً: شوک¬های نفتی دارای اثر نامتقارن بر نقدینگی هستند. ثانیاً: به¬طور عمومی به ازای شوک¬های مثبت ناشی از درآمد نفت، تغییرات حجم نقدینگی با نرخی کاهنده دارای روند افزایشی است. ثالثاً: با وارد شدن شوک¬های منفی درآمد نفت به اقتصاد کشور در ابتدا حجم نقدینگی کاهش ولی در نهایت با افزایش مقدار شوک، نقدینگی تا سطحی معیَنی افزایشی می¬یابد.

تحلیل و ارزیابی سبز نابی زنجیره ی تأمین بر اساس qfd و تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره (صنعت مورد مطالعه: صنایع غذایی استان خوزستان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1394
  یاسر رحیمی لولویی   صدیقه خورشید

با توجه به رقابت فزاینده در بین سازمان های امروزی، سازمان های موفق به کسب مزیت رقابتی می شوند که با تکیه بر مشتری محوری و حذف فعالیت های بدون ارزش افزوده، فرایند ناب سازی را در سازمان و فرایندهایشان اجرا کنند. از طرفی جهانی سازی، افزایش مقررات سازمان های دولتی و غیردولتی و فشار و درخواست مشتریان در خصوص رعایت مسائل زیست محیطی باعث شده است سازمان ها به بررسی اقدامات لازم جهت به کارگیری مدیریت زنجیره ی تأمین سبز، به منظور بهبود عملکرد زیست محیطی و اقتصادی بپردازند؛ بنابراین سازمان ها تمایل دارند که هم تولید بهره ور داشته باشند و هم وجهه اجتماعی خوبی را از خود نشان دهند. با توجه به این نکات و همچنین اهمیت صنعت مواد غذایی، این پژوهش با هدف ارائه یک مدل یکپارچه برای بهبود سبز نابی زنجیره تأمین انجام شد. به این معنا که هم سبز نابی زنجیره تامین را به صورت همزمان توسعه می هد و هم مهمترین ابعاد زنجیره تامین (سرعت، کیفیت، ضایعات، گاز های گلخانه ای و هزینه) را در نظر دارد. به علاوه ابزارهای عملی نیز معرفی می شود که به آسانی می تواند برای اجرای نابی و سبز بودن در زنجیره تأمین به کار گرفته شوند. برای این منظور در این تحقیق، نخست با بررسی و ارزیابی ادبیات موجود ویژگی ها و توانمند سازهای مدیریت زنجیره تأمین ناب و سبز در صنعت مواد غذایی شناسایی شدند. سپس مدلی بر اساس یک اجماع نرم بین تصمیم گیرندگان برای غربال سازی ویژگی ها و توانمندسازهای شناسایی شده، در محیط فازی به کار گرفته شده است. با توجه به این نکته که همه ی ویژگی های سبز نابی از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند، در مرحله بعد با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی، وزن ویژگی های سبز نابی زنجیره تأمین مواد غذایی به دست آمد. نهایتاً با استفاده از اطلاعات به دست آمده از مدل اجماع، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی و داده های جمع آوری شده برای گسترش عملکرد کیفیت، توانمندساز های سبز نابی زنجیره تأمین مواد غذایی رتبه بندی شد.

شناسایی عوامل بازدارنده کارآفرینی در شرکت های کوچک و متوسط و رتبه بندی آن ها با تکنیک آراس فازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1393
  مجتبی صفاریان همدانی   محسن شفیعی نیک آبادی

این پژوهش با هدف شناسایی عوامل بازدارنده کارآفرینی در شرکت های کوچک و متوسط و رتبه بندی آن ها بوده است.روش انجام کیفی-کمی است و ابزار مورد استفاده در آن مصاحبه های نیمه هدایت شده و همچنین پرسشنامه محقق ساخته بوده است.جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی تاسیس کنندگان کسب و کار در شهرک های صنعتی در استان همدان بودند که نمونه مناسب آن شامل 313 نفر گردید.نتایج نشان داد که شش عامل بازدارنده کارآفرینی به ترتیب اولویت عبارتند ازعوامل:«اقتصادی»،«سازمانی-ساختاری»،«سیاسی-دولتی»،«روانشناختی-فردی»،«مهارتی-آموزشی»و «اجتماعی- فرهنگی».

مدلی برای کسب و کار الکترونیکی شرکتهای هلدینگ با ساختارهای غیرهمسان-زنجیره ای،مطالعه موردی صنعت خودرو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1388
  محسن شفیعی نیک آبادی   پیام حنفی زاده

لازمه بقا در اقتصاد رقابتی و محیط پویای امروز، عملکردی هوشمندانه و سریع نسبت به رقبا می باشد. اینترنت علاوه بر اینکه یک کانال ارتباطی برای دسترسی سریع و آسان است، به عنوان فناوری برای کسب مزیت رقابتی تلقی می شود. با وجود فناوری جدید اطلاعاتی و ارتباطی، مدلهای سنتی کسب و کار، متحول شده و به سمت کسب و کارهای الکترونیک و با هدف تصمیم گیری پویا در زمان واقعی، مشتری محوری و پاسخگویی سریع به تقاضا، میل می کنند. از طرفی دیگر شرکتهای مادر نمادی از منزلت و توان اقتصادی در عرصه اقتصاد جهانی است. مهمترین مشخصه این نوع شرکتها وجود هم افزایی در تمامی ابعاد عملیاتی، مدیریتی و سبد محصول – خدمت می باشد که حرکت اقتصادی هر ملت به سمت اقتصادهای آزاد در محیط های کاری پویا را فراهم می آورند. تحقیق حاضر به منظور تعیین مدل مناسب کسب وکار الکترونیک در شرکتهای مادر مدیریتی با ساختار زنجیره ای در صنعت خودرو (مطالعه موردی در شرکت ایران خودرو) صورت پدیرفته است. این تحقیق، یک تحقیق کاربردی است که با رویکردی قیاسی - استقرایی و از نوع پیمایشی و موردی و به صورت توصیفی انجام شده است. در قسمت مبانی نظری تحقیق با استفاده از مرور تحقیقات قبلی، مدلی به عنوان مبنا برگزیده شد و عوامل موجود در این مدل توسط مجموعه مولفه های مجزایی تعریف شده اند. جامعه اماری این تحقیق، کارشناسان شرکتهای مادر مدیریتی با ساختار زنجیره ای در صنعت خودرو می باشند. روش نمونه گیری در این تحقیق به روش قضاوتی است. با توجه به اینکه بیشتر سهم بازار خودرو ایران در اختیار دو شرکت معتبر خودرو سازی ایران خودرو و سایپا می باشد و سابقه فعالیت این دو شرکت از شرکتهای دیگر بیشتر بوده و دارای ساختار زنجیره ای و مادری هستند، لذا نمونه گیری از کارشناسان مرتبط با موضوع تحقیق در این دو شرکت صورت گرفته است. با استفاده از مرور ادبیات صورت گرفته، برای مدل مبنای تحقیق (مدل ارائه شده توسط هایس و فینگان)، 18 مولفه در نظر گرفته شد. سپس به صورت پیمایشی به بررسی این مولفه ها در دو شرکت ایران خودرو و سایپا پرداخته شد. از بین 18 عامل مطرح شده، سه عامل یکپارچگی خارجی و داخلی فعالیتهای منابع انسانی و انعطاف پذیری و تمرکز گرایی در وظایف از مولفه های مهم در تعیین مدل مناسب کسب و کار الکترونیک در شرکتهای مادر مدیریتی با ساختار زنجیره ای شناخته نشدند. سپس مولفه های مورد تایید در شرکت ایران خودرو مورد اندازه گیری قرار گرفت. طبق اندازه گیری هر مولفه، مدل مناسب کسب و کار الکترونیک برای شرکت ایران خودرو، مدل تدارکات الکترونیک شناخته شد. در نهایت به تشریح جزییات مدل تدارکات الکترونیک پرداخته شد و جهت مطابقت نتایج تحقیق، به الگوبرداری از دو شرکت فورد ولکس واگن مبادرت شده است.