نام پژوهشگر: حامد مهاجر

ارتباط میان درک مطلب خواندن و نوع شخصیت و جنسیت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  حامد مهاجر   گلناز مدرسی قوامی

الف. موضوع و طرح مسئله: نقش تفاوتهای فردی در رویکردهای فراگیر- محور اهمیت پیدا کرده است و از این میان نقش عوامل شخصیتی به تازگی مورد توجه قرار گرفته است. محققان در هر دوره از ابزاری برای سنجش این عامل استفاده کرده اند. با پیشرفت های علم روانشناسی و به وجود آمدن ابزارهایی کارآمدتر برای سنجش شخصیت افراد و اهمیت یافتن فراگیر به عنوان مرکز توجه در آموزش با دیدگاه انسانگرایی کارل راجرز و به وجود آمدن رویکرد تأثیر انسانی در آموزش زبان پژوهشگر بر خود لازم دید که ارتباط بین عوامل شخصیتی و جنسیت را با مهارت درک مطلب خواندن در انواع سوالات این مهارت بررسی نماید. ب. مبانی نظری، پرسشها و فرضیه ها : در این پژوهش از نظریه روان شناسی تحلیلی یانگ و نظریه مایرز و بریگز استفاده شده است. پرسشها و فرضیه های پژوهشی به شرح زیرند: 1. آیا رابطه ای میان نوع شخصیت و مهارت درک مطلب خواندن زبان فارسی فراگیران خارجی وجود دارد؟ 2. آیا رابطه ای میان جنسیت و مهارت درک مطلب خواندن زبان فارسی فراگیران خارجی وجود دارد؟ 3. آیا رابطه ای میان نوع شخصیت و کنش فراگیران در انواع سوالات درک مطلب خواندن (جزئیات، مفهوم اصلی یا پیام متن و حدس و استنباط از جملات متن) وجود دارد؟ 1. میان نوع شخصیت و مهارت درک مطلب خواندن زبان فارسی فراگیران خارجی رابطه وجود دارد. 2. تعامل جنسیت و انواع شخصیتی با درک مطلب خواندن زبان فارسی فراگیران خارجی رابطه دارد. 3. میان نوع شخصیت و کنش فراگیران در انواع سوال های درک مطلب خواندن (جزئیات، مفهوم اصلی یا پیام متن و حدس و استنباط از جملات متن) رابطه وجود دارد. پ. روش تحقیق؛ جامعه مورد تحقیق : روش پژوهش میدانی وکتابخانه ای است. جامعه آماری این پژوهش را فارسی آموزان خارجی سطح پیشرفته زبان فارسی که در ایران زبان فارسی را به عنوان زبان خارجی می آموزند، تشکیل می دهند. جامعه نمونه از فراگیران موسسه آموزش زبان خارجی وابسته به دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین به طور تصادفی انتخاب گردید. تعداد آزمودنی ها 30 نفر بود. پرسشنامه ها و آزمون درک مطلب خواندن اجرا شد. ت. یافته های تحقیق : میانگین کل نمرات مردان تفکری در موارد جزئیات، استنباط و مفهوم کلی بیشتر از نمرات زنان در این موارد است؛ زنان تفکری نمرات پایین تری نسبت به مردان با ترجیح تفکر داشتند. ( که احتمال می رود تحت تاثیر انتظارات اجتماع باشد؛ مردها در نقش اجتماعی خود تفکری بودن بهتر عمل کردند.) میانگین کل نمرات زنان احساسی در جزئیات، استنباط و مفهوم کلی از نمرات مردان در این موارد به طور قابل ملاحظه ای بالاتر است؛ نمرات مردان احساسی در موارد امتحانی خواندن نسبت به زنان احساسی پایین تر است. ( که احتمال می رود تحت تاثیر نقش اجتماعی که اجتماع به جنسیت می دهد، باشد؛ زنها در نقش اجتماعی خود احساسی بودن بهتر عمل کردند.) زنان نوع شخصیتی برون گرا، شمی، احساسی، ادارکی، برون گرا، شمی، احساسی، قضاوتی و درون گرا، شمی، احساسی، قضاوتی عملکرد بهتری نسبت به مردان در این نوع شخصیتی داشتند. دو نوع شخصیتی از هشت نوع شخصیتی کاملا متضاد برون گرا، حسی، تفکری، قضاوتی و درونگرا، شمی، احساسی، ادراکی است. نمرات میانگین در تمام قطب های شخصیتی برون گرا، حسی، تفکری، قضاوتی بالاتر از نوع شخصیتی درونگرا، شمی، احساسی، ادراکی است و این نشان می دهد که عامل شخصیت می تواند با عملکرد مهارت درک مطلب خواندن و انواع سوالات این مهارت در ارتباط باشد. بررسی های آماری نشان می دهد نمرات بعضی از انواع شخصیتی بالاتر است و عملکرد بهتری در آزمون های مهارت درک مطلب خواندن نشان دادند. نتایج این پژوهش وجود رابطه بین نوع شخصیت و درک مطلب خواندن را تأئید می کند. ث. نتیجه گیری و پیشنهادها : از بررسی های آماری به این نتیجه می رسیم که عامل شخصیت و جنسیت با مهارت درک مطلب خواندن در ارتباط است؛ برخی انواع شخصیتی و برخی ترجیحات آن عملکرد بهتری در مهارت خواندن و انواع سوالات که ذکر شد داشتند. جنسیت نیز با برخی از قطب های شخصیتی رابطه دارد؛ برخی قطب ها در نقش جنسیتی خود عملکرد بهتری داشتند.